این فضا مجازی نیست

به این معنی که در بسیاری موارد به دلیل اینکه می خواهیم قلمبه و سلمبه یا در اصطلاح با کلاس صحبت کنیم، از کلماتی استفاده می کنیم که نه تنها بار معنایی مورد نظر را منتقل نمی کند بلکه بدترین معنا را به ذهن مخاطب القا می کند.

یک پله بدتر از آن این است که در برخی مواقع حتی از واژه ها در جای درست خود استفاده نمی کنیم. در کنار همه اینها، یکی دیگر از مشکلات زبان فارسی در عصر حاضر نیز ترجمه موبه موی کلمات بیگانه است که گاه بار معنایی واژه را به کل تخریب می کند. این در حالیست که، همین بی توجهی به ظاهر ساده باعث انحراف و درک نادرست مخاطب از کلام شده و زبان فارسی را دچار ضایعه می کند.

یکی از واژه های نامانوسی که در مکالمات این روزهای ما ایرانیان بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و حتی در نوشته های رسمی و غیررسمی هم به چشم می خورد، استفاده از واژه مجازی برای شبکه سایبری و تحت وب است که بنابر نظر بسیاری از کارشناسان زبان شناسی و متخصصان امر به معنای واقعی کلمه، واژه ای جعلی است و معنایی منفی را به ذهن مخاطب متبادر می کند.

فضایی که از آن تحت عنوان مجازی یاد می شود، اتفاقا کاملا حقیقی است اما متاسفانه طبق عادت که بسیار هم اشتباه است واژه فضای مجازی به عبارتی مصطلح در فرهنگ جامعه ایرانی بدل شده است.

نکته جالب توجه این است که استفاده نابجا از لغت مجازی نگاه مردم و مسوولان را هم نسبت به این فضا تعریف کرده و به صورت ناخودآگاه چنین فضایی در جامعه ایرانی خطرناک تلقی می شود.

این در حالیست که اگر از همان ابتدا این واژه به درستی ترجمه شده و در میان مردم جامعه جا می افتاد، مردم یا همان کاربران این فضا در پی کشف فضای نوین برآمده و با مطالعه و تحقیق خود را برای فعالیت در چنین فضایی آماده می کردند. در این صورت شاید شاهد مشکلاتی که امروز در این حوزه با آنها دست به گریبانیم، نبودیم.

یوسف فراهانی، مدرس و کارشناس تولید محتوا در رابطه با اهمیت این مقوله و تاثیر آن بر فرهنگ کلامی جامعه در یادداشتی برای سیناپرس نوشت:

نمی دانم از کجا شروع شد. شاید تلویزیون، شاید مطبوعات، شاید هم خودمان. در هر صورت خیلی زود بدنامش کردیم.

«فضای دیجیتال» را می گویم. اسمش را گذاشتیم «فضای مجازی». بیشتر شبیه فحش و بدوبیراه است تا اسم! مجازی یعنی غیرحقیقی، الکی، سراب. آخر سرت سلامت! کجای این فضا الکیست؟

هیچ فکر کرده اید که اگر همین فضای به قول خودتان مجازی نبود چه بلایی به سرمان می آید؟ چه بلایی سر میلیاردها دانشجوی آنلاین می آید؟ چه بلایی سر محیط زیست می آید؟ اصلا چرا راه دور برویم! این همه سوالی که هر روز پیش آقای گوگل می بریم و در کمتر از یک ثانیه جوابمان را می گیریم پیش چه کسی باید می بردیم؟

سرتان را درد نیاورم. این فضا نه تنها مجازی نیست، که خیلی هم واقعیست. مجازی صدایش نکنیم! بعد از این همه خوش خدمتی دلش می گیرد.»

در هرحال، احتمالا کسی از سر بی توجهی برای نخستین بار اصطلاح فضای مجازی را به کار برده و بعدها به مرور تکرار واژه غلط فضای مجازی ادامه دار شده و به امری بدیهی تبدیل شده است. اما باید متوجه باشیم که این فضای دیجیتال یا به تعبیر برخی از متخصصان فضای سایبری قابلیت های بی شماری دارد که قطعا با استفاده بهینه و کارا از آن می توانیم بهره وری بی انتهایی از آن داشته باشیم.

اما با نامگذاری بی انصافانه ای که در مورد این بستر اتفاق افتاده، به صورت مغرضانه و یا شاید هم ناخودآگاه مجبور شدیم با نگاهی سلبی با آن برخورد کرده و درها را روی خودمان ببندیم. درهایی که با گشایش و استفاده صحیح از آن می توانند ما را به نقطه مطلوبی برسانند.

به نظر می رسد برای پایان دادن به این خطا لازم باشد همه و همه اعم از افراد، مسوولان، صدا و سیما و سایر رسانه های سنتی و نوین، دیداری و شنیداری دست به دست هم دهند تا این چالش زبان فارسی را برطرف کنیم.

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا