شبکه های اجتماعي راهی برای آموزش بهتر

 شبکه های اجتماعی  جوامع اینترنتی عضو محور هستند که به کاربرانشان اجازه پست کرد اطلاعات و پروفایل های شخصیشان و اجازه برقراری ارتباط باتوجه به شیوه های نواورانه یا تبادل اطلاعات را می دهد. این شبکه ها از امکانات زیادی برای پرورش اجتماعی شدن و وابستگی فراهم میکند و به نظر می رسد که بر سطوح اجتماعی کاربران تاثیر واقعی می کذارد .

مطالعات در این زمینه نشان می دهد ، شبکه های اجتماعی ابزار های اجتماعی یادگیری ارزشمندی هستند ،زیرا یادگیرندگان را برای ایجاد ،انتشار و اشتراک گذاری کارهایشان قادر می سازد .همچنین شبکه های اجتماعی می توانند تعامل و همکاری یادگیرنده را تسهیل کنند .یکی از ویژگی های متمایز شبکه های اجتماعی این است که آنها فرصتهایی را برای حمایت کردن از ساختارهای اجتماعی دانش در درون و بین افراد فراهم می کند.

بر اساس مطالعات محققان علوم تربيتي، دانشگاه شهيد بهشتي، باتوجه به رشد چشمگیر شبکه های اجتماعی و اضافه شدن صدهزار کاربر جدید به این شبکه ها جامعه آموزشی دربرنامه درسی کلاس خود به علت اینکه شبکه های اجتماعی با مسائل ایمنی و شخصی دانشجویان  ارتباط دارد، به ندرت تکنولوژی شبکه اجتماعی را انتخاب می کنند.

امروزه اغلب مربیان بهاین دلیل که شبکه ها با یادگیری دانشجویان تناسب  ندارد در استفاده از آن تردید دارند.درحالی که تحقیقات ثابت کرده است که استادان و دانشجویان در قرن 21بهتراست در یاگیری ازاین ابزار استفاده کنند، اما این مهم به شرطی امکان پذیراست که توانایی کنترل آنها در جهت نیازهای دانشی و علمی وجود داشته باشد.

هدف محققان از اين پژوهش، شناخت مهمترين موانع و تدوين راهبردهاي برنامه درسي براي استفاده اساتيد از شبکه اجتماعي درامر آموزش و يادگيري است. در اين مطالعه از روش کيفي و شيوه تحليل داده هاي کيفي مبتني بر نظريه زمينه اي استفاده شد.

نظريه زمينه اي سه عنصر اصلي دارد که عبارتند از مفاهيم، مضامين و مقولات و محور اصلي روش نظريه زمينه اي به شمار مي رود. در اين پژوهش 54 سند با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند به دقت مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت و نکات کليدي آنها يادداشت برداري شد. سپس بر اساس تشابهات، کدهايي به موارد مشابه اختصاص پيدا کرد و کدهاي اختصاص داده شده در کشف مقوله هاي استنتاج شده استفاده گرديد. با اتکا به منابع و اسناد، مقوله محوري تعيين و از طريق برقراري ارتباط ميان مقوله محوري و مقوله هاي فرعي و مفاهيم مرتبط نظريه زمينه اي تدوين و طراحي شد.

در نهایت بر مبناي نظريه که از اسناد و منابع نظري به دست آمد، مهمترين موانع به ترتيب اهميت، نبود امکانات فني مناسب، عدم زير ساخت هاي آموزشي و شناخت ناکافي اساتيد به دست آمد و مبتني بر آن راهبردهاي سه گانه اي تدوين شد که از ميان اين راهبردها کسب مهارت هاي فني مهمترين راهبرد و برقراري تعامل پويا در تدريس و مهارت هاي شناختي مرتبط با شبکه اجتماعي در اولويت دوم و سوم قرار داشت. در پرتو شناسايي موانع و راهبردهاي به کار گيري شبکه اجتماعي در آموزش مي توان به بهبود مهارت هاي تدريس و يادگيري دست يافت.

 

منبع : صائمي حسن, فتحي واجارگاه كوروش*, عطاران محمد, فروغي ابري احمدعلي، پژوهش در برنامه ريزي درسي (دانش و پژوهش در علوم تربيتي-برنامه ريزي درسي) :   بهار 1394 , دوره  12 , شماره  17 (پياپي 44) ; از صفحه 1 تا صفحه 14 .

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا