ترمیم در سیستم عصبی

در سال‌های اخیر سلولهای بنیادی افق تازهای را پیش روی جامعه پزشکی گشوده است. در زمینه بیماریهایی که سیستم عصبی را تحت تاثیر قرار می‌دهد نیز تحقیقات گسترده‌ای در سطح دنیا انجام شده است. پس از اثبات قطعی نتایج این تحقیقات، طب ترمیمی می‌تواند به عنوان یکی از جدیدترین روش‌های درمانی در این حوزه مطرح شود. در مرکز سلول‌درمانی پژوهشگاه رویان همگام با دیگر کشورهای پیشرو در حوزه سلول‌های بنیادی و طب‌ترمیمی، درباره تاثیر سلول‌درمانی روی سه بیماری مغزی-عصبی شامل ام.اس، فلج مغزی (CP) و بیماری ALS تحقیق شده است. تحقیقات انجام شده در سطح دنیا بی‌خطر بودن این روش‌ها را مورد تایید قرار داده است. بر اساس گزارش اعلام شده از سوی محققان پژوهشگاه رویان، این طرح‌های تحقیقاتی با نتایج امیدوار کننده‌ای در بهبود شرایط این گروه از بیماران همراه بوده است که می‌تواند مسیر کاربردی شدن این روش در روند درمان بیماران را همواره سازد.

سیستم عصبی مرکزی یا به عبارتی مغز و نخاع از عملکردی شبیه یک سیستم پیچیده کامپیوتری برخوردار است که نقش بسیار حساس و پیچیده‌ای در بدن ایفا می‌کند. در حقیقت سیستم عصبی مرکزی همه فعالیت‌های حیاتی بدن انسان و همچنین عملکردهای حسی-‌حرکتی، شناختی و ادراکی را کنترل می‌کند. بخش نرم‌افزاری و سخت‌افزاری این سیستم کامپیوتری به شکلی طراحی شده  که نسبت به تغییر و تعویض از خود مقاومت نشان می‌دهد. درست مانند این که اطلاعاتی بسیار ارزشمند  روی حافظه ثبت شده باشد و دسترسی به این برنامه‌ها و اطلاعات حیاتی برای جلوگیری از بروز اختلال در عملکرد سیستم عصبی غیرممکن باشد.

بیشتر بخوانید:

در گذشته دانشمندانی مانند رامون‌کاخال بر این باور بودند که سیستم عصبی انسان هرگز قابلیت ترمیم ندارد و هر انسان با تعداد ثابتی از سلول‌های عصبی متولد می‌شود که تا پایان عمر این تعداد سلول بدون تغییر باقی می‌ماند. اما در سال‌های نخستین قرن بیستم دانشمندان دیگری دریافتند در مناطقی از مغز، سلول‌هایی وجود دارند که از توانایی ساخت سلول‌های عصبی برخوردارند  و می‌توانند به مناطق دیگر مهاجرت کرده و تکثیر و تمایز پیدا کنند. بر این اساس سلول‌های بنیادی عصبی کشف شد و نظریه‌های مبتنی بر عدم تغییر تعداد سلول‌های عصبی منسوخ شد و در مقابل نظریه‌های جدیدی مبنی بر وجود سلول‌های بنیادی عصبی و قابلیت ترمیم و بازسازی بافت عصبی اثبات شد  و مورد تایید قرار گرفت. رشد مجدد رشته‌‌های عصبی آسیب‌دیده، جایگزینی سلول‌های عصبی آسیب‌دیده و بازگشت عملکرد عصبی از دست رفته نشان می‌دهد ترمیم و بازسازی سیستم عصبی امکان‌پذیر است.

از تخریب تا ترمیم

برای این که مفهوم ترمیم و بازسازی در سیستم عصبی را بهتر درک کنید، بهتر است این فرآیند در قالب یکی از آسیب‌های مغزی شایع توضیح داده شود. بدون تردید درباره سکته مغزی شنیده‌اید یا حتی مکن است بیمارانی  که دچار این عارضه شده‌اند را دیده باشید. بسیاری از افراد میانسال به طور ناگهانی هوشیاری خود را از دست می‌دهند و به زمین می‌افتند یا به طور ناگهانی با مشکلاتی مانند اختلال در بینایی مواجه می‌شوند، قدرت تکلم خود را از دست می‌دهند و با محدودیت‌های حرکتی مواجه می‌شوند. پس از مراجعه به مراکز درمانی و انجام بررسی‌ها و آزمایش‌های لازم، پزشک معالج تشخیص می‌دهد  بیمار دچار سکته مغزی شده است. در این شرایط پیامدهای ناشی از سکته مغزی و محدودیت‌ها  و ناتوانی‌هایی که این عارضه برای بیمار به همراه خواهد داشت به دغدغه اطرافیان بیمار تبدیل خواهد شد. به راستی با سکته مغزی چه اتفاقی در بدن رخ می‌دهد؟ آیا بدن می‌تواند با   پیامدهای ناشی از آن مقابله کند و ضایعات ایجاد شده را بازسازی و ترمیم کند؟

در 80 درصد موارد، تشکیل لخته خون در عروق مغزی، به قطع یا کاهش جریان خون مغز و در نتیجه سکته مغزی منجر می شود. البته در 10 تا 15 درصد موارد نیز پاره شدن عروق مغزی و ایجاد خونریزی عامل سکته مغزی است. زمانی که سکته اتفاق می‌افتد، در سطح مولکولی مغز تغییرات گسترده‌ای ایجاد می‌شود. ناقل‌های شیمیای مغز مانند گلوتامات و آسپارتات تغییر می‌کند و ذخیره انرژی سلولی به پایان می‌رسد. با افزایش میزان کلسیم درون سلولی ، آنزیم‌های تخریبی مختلف فعال می‌شوند و در اثر فعالیت این آنزیم‌ها انسجام سلولی از بین می‌رود. التهاب بافت مغز در واکنش به آسیب وارد شده به آن، به تولید واسطه‌های التهابی بسیار زیادی منجر می‌شود. پس  از گذشت مدت زمان 30 دقیقه بعد از این عارضه، تعداد زیادی از گلبول‌های سفید به منطقه آسیب دیده مهاجرت می‌کنند. افزایش گلبول‌های سفید در این منطقه از مغز موجب انسداد عروق ریز و آزاد شدن مواد سمی مانند رادیکال‌های آزاد اکسیژن می‌شود. سلول‌های پوشاننده جدار عروق متورم شده و به این ترتیب مجرای داخلی رگ ها تنگ‌تر می‌شود.

بر این اساس می‌توان گفت بعد از سکته مغزی مجموعه‌ای از واکنش‌های شیمایی و  مولکولی در مغز اتفاق می‌افتد که به آزاد شدن مواد سمی و مهم‌تر از همه آسیب‌دیدگی عروق مغزی منجر میشود. پس از وقوع این پدیده‌ها منطقه‌ای از سلول‌های مرده در مغز تشکیل می‌شود که فاقد عملکرد است.

اما پس از گذشت چند هفته تا چند ماه، تا اندازه‌ای نشانه‌های بهبودی در بیماران دیده میشود. بیشترین میزان بهبودی خود به خودی در این بیماران بعد از گذشت سه ماه از وقوع سکته مشاهده می‌شود. برای مثال در افرادی که در اثر سکته یک طرف بدن آنها فلج می‌شود و با ناتوانی‌های حرکتی مواجه می‌شوند، یک تا پنج هفته بعد از سکته مغزی نخستین آثار و نشانه‌های حرکات ناشی از بهبودی خود به خودی دیده می‌شود. مطالعات انجام شده  روی بیماران نشان داده است در 80 درصد بیماران پس از گذشت 3 هفته و در 95 درصد بیماران پس از 9 هفته از وقوع سکته مغز نشانه‌هایی از بهبود حرکت و کاهش شدت ناتوانی دست به عنوان یکی از پیامدهای شایع سکته مغزی مشاهده می‌شود.

همچنین در 95 درصد بیماران مبتلا به اختلال شدید عملکرد گفتاری،حدود ده هفته پس از سکته مغزی  نشانه‌های بهبودی  دیده می‌شود. در گروهی از بیماران که در آنها این عارضه شدت کمتری دارد ، پس از2 هفته نخستین نشانه‌های بهبود  دیده می‌شود. به طور کلی در بیمارانی که دچار سکته مغزی می‌شوند در مدت زمان 3 ماه و حداکثر تا یک سال بعد از سکته ، عملکرد گفتاری بهبود پیدا می‌کند. بهبود وضع حرکتی، گفتاری و عملکردی بیماران طی زمان نشان می‌دهد سیستم عصبی قادر به ترمیم است و می‌تواند سلول‌ها  و بافت‌های آسیب‌دیده را از طریق مکانیسم‌های مختلف تاحدی بازسازی کند.

مکانیسم های ترمیمی در سیستم عصبی

در سال‌های اخیر در مراکز تحقیقاتی مختلف در سطح دنیا با هدف شناسایی مکانسیم ترمیمی در سیستم عصبی، مطالعات گسترده‌ای انجام شده است. در مرکز سلول‌درمانی پژوهشگاه رویان نیز همزمان با دیگر کشورهای پیشرفته، در این زمینه تحقیقاتی انجام شده است.

نتایج به دست آمده از مطالعات و بررسی‌های انجام شده از سوی محققان این مرکز نشان می‌دهد، با بروز التهاب و آسیب در ناحیه‌ای که در اثر سکته آسیب می‌بیند، پروتئین‌های وابسته به رشد سلول و همچنین نشانگرهای التهابی در این منطقه افزایش پیدا می‌کند. این پروتئین‌ها و نشانگرها سبب تحریک سلول‌های بنیادی ساکن مغز می‌شود. این سلول‌ها هوشمندانه به منطقه آسیب‌دیده مهاجرت می‌کنند و وارد بافت آسیب‌دیده می‌شوند. سلول‌های بنیادی از طریق ترشح فاکتورهای رشد گوناگون ، سبب افزایش رگ‌زایی، افزایش جوانه‌های عصبی، رشد رشته‌های عصبی، تشکیل ارتباطات بین شاخه‌های عصبی و ایجاد سیناپس‌های جدید می‌شوند. با ترشح عوامل ضدالتهابی در این منطقه، واکنش‌های التهابی شدید در این منطقه متوقف  و از تخریب بیشتر بافت مغز جلوگیری می‌شود.

اما با وجود چنین مکانیسم‌هایی، ترمیم خودبه‌خودی سیستم عصبی به تنهایی قادر نیست ضایعه ایجاد شده را به طور کامل بازسازی کند و عملکرد عصبی از  دست رفته را بازگرداند. در بیماری که دچار سکته مغزی یا ضایعه نخاعی شده است ، با گذشت زمان  شرایط امیدوار کننده‌ای دیده نمی‌شود. درمان‌های دارویی، جراحی و توانبخشی نیز تاکنون قادر به درمان قطعی ناتوانی و ضایعات ایجاد شده نبوده ، به همین دلیل پیدا کردن روش نوینی که بتواند به بیماران کمک کند، الزامی است.

علم پزشکی ترمیمی، تحول بزرگی در دنیای پزشکی نوین است. به گفته محققان مرکز سلول‌درمانی پژوهشگاه رویان ، پزشکی ترمیمی از طریق تقویت مکانیسم‌های درونی ترمیم یا از طریق پیوند سلول‌های بنیادی برای ایجاد ترمیم موثر و ماندگار در بافت یا ارگان آسیب‌دیده عمل می‌کند.

آنها بر این باورند تسریع و تقویت عملکرد سلول‌های بنیادی عصبی درونی، استفاده از اثرات و عملکرد موثر دیگر سلول‌های بنیادی و بهره‌گیری از توانمندی‌های علوم دیگر مانند مهندسی بافت، نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، دستاوردهای نوینی در حوزه پزشکی و درمان بیماری‌هاست که می‌توان امیدوار بود پنجره جدیدی به سوی ترمیم موثر سیستم عصبی و بازگشت کامل از دست رفته بیماران بگشاید.

 

گزارش: فرانک فراهانی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا