روز ملی طنز
طنز از اقسام هجو است اما فرق آن با هجو اين است كه آن تندي و تيزي و صراحت هجو در طنز نيست.ميتوان گفت طنز كاستن از مقام و كيفيت كسي يا چيزي است؛ به نحوي كه باعث خنده و سرگرمي شود و گاهي در آن تحقيري باشد. در ادبيات، طنز به نوع خاصي از آثار منظوم يا منثور ادبي گفته ميشود كه اشتباهات يا جنبههاي نامطلوب رفتار بشري، فسادهاي اجتماعي و سياسي يا حتي تفكرات فلسفي را به شيوهاي خندهدار به چالش ميكشد. طنز تفكر برانگيز است و ماهيتي پيچيده و چند لايه دارد؛ گرچه طبيعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسيلهاي ميانگارد براي نيل به هدفي برتر و آگاه كردن انسان به عمق رذالتها. گرچه در ظاهر ميخنداند، اما در پس اين خنده واقعيتي تلخ و وحشتناك وجود دارد كه در عمق وجود، خنده را ميخشكاند و انسان را به تفكر وا ميدارد.
بنابر اين در طنز معمولا مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعي مطرح ميشود و طنز وسيله است نه هدف. كسي كه در طنز مورد انتقاد قرار ميگيرد، ممكن است يك فرد خاص باشد، يا يك تيپ، يا يك طبقه، يا ملّت و حتي يك نژاد. گاهي نويسنده قهرمان اثر را به سخره ميگيرد، اما مراد او كسي يا كساني بيرون از اثر ادبي است و بدين منظور حتي ممكن است از خود بدگوئي كند. در ادبيات كلاسيك فارسي، طنز در ميان آثار نويسندگان دورههاي مختلف به اشكال گوناگون وجود داشت.
در صدر اين افراد، عبيد زاكاني پدر هنر طنز در ادبيات فارسي است. شاعران بزرگ ما نيز در خلق آثار خود از طنز غافل نبودهاند كه به عنوان نمونه ميتوان از سعدي و حافظ نام برد. عطار نيشابوري نيز در بخشهاي الهي نامه جنبههايي از طنز دارد. با ظهور مشروطيت و ايجاد فضاي نسبتاً باز مطبوعاتي، طنز، بندهاي تفريحهاي افراطي و سطحي را گسست و به صورت جدي، توجه بسياري از نويسندگان و شعراي بزرگ را به خود جلب كرد. علي اكبر دهخدا، سيد اشرف الدين قزويني (نسيم شمال) ميرزاده عشقي و زينالعابدين مراغهاي از پيشگامان طنز در ادبيات فارسي در دوران انقلاب مشروطه بودند.
اولين همايش طنز در ايران در 21 دي ماه سال 1374 برگزار شد و از آن پس هرچند سال يك بار در قالب جشنوارهها، همايشها و برگزاري مسابقه، طنزآوران نام آشناي ايران در رشتههاي سينما، تئاتر، تلويزيون، راديو، انيميشن، عكس، كاريكاتور و طنز مكتوب معرفي و از آنان تجليل به عمل ميآيد.
No tags for this post.