فرار از آلودگی تهران، مأموریتی غیرممکن

مهاجرت به معنی ترک سرزمین، وطن و دیار مادری (اصلی) خود به سرزمین (شهر یا کشور) دیگر و اسکان و زندگی در آن به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر خود است. این اهداف می‌تواند اقتصادی، سیاسی یا دینی باشد. مهاجرت گاه به صورت اختیاری و گاهی نیز اجباری است. با توجه به مفهوم مهاجرت، بازگشت مجدد مهاجرین به موطن اصلی خود برای زندگی به دلایل گوناگون، منجر به بروز پدیده مهاجرت معکوس می‌شود.

 

ورودی تهران بیش از خروجی آن است

هرچند که از سال‌های گذشته مهاجرت معکوس در شهر تهران اتفاق افتاده است، اما باز هم ورودی جمعیت به این شهر تاکنون بیشتر بوده است. در ضمن انگیزه‌های این مهاجرت معکوس به‌طور دقیق چندان مشخص نیست. یعنی معلوم نیست که مردم برای فرار از آلودگی هوا از تهران مهاجرت می‌کنند، ترس از زلزله باعث چنین تصمیم‌گیری‌ای می‌شود یا فشار معیشتی و مشکلات اقتصادی عامل اصلی این اقدام است؟

بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، سرشماری‌ سال ١٣٩٥ نشان می‌دهد که در فاصله زمانی سال‌های ١٣٩٠ تا ١٣٩٥ تعداد ٣٥٠‌هزار و ٦٣٢ نفر از استان تهران به استان‌های دیگر مهاجرت کرده‌اند. استان البرز بالاترین جذب مهاجر از تهران را داشته و استان‌های گیلان و مازندران به ترتیب در رتبه‌های دوم و سوم جذب مهاجر از استان تهران قرار دارند. آمار به تفکیک این‌طور توضیح می‌دهد که استان البرز با ۸۹‌هزار و ۱۹۷ نفر بیشترین مهاجر را از استان تهران داشته است. استان‌‌های گیلان، مازندران و خراسان رضوی به ترتیب با ۲۸۵۳۱، ۲۳۶۴۳ و ۲۱۲۴۱ نفر از این نظر در رتبه‌‌های بعدی قرار دارند.

این موضوع که بخش زیادی از مردم تهران به استان البرز که خودش در گذشته بخشی از استان تهران بوده، مهاجرت کرده‌اند، نشان می‌دهد که مسأله صرفاً آلودگی هوا یا ترس از زلزله نبوده است، چراکه استان البرز و به‌ویژه شهر کرج هم مثل تهران با معضل آلودگی هوا دست به گریبان است و هراس مردم از زلزله تهران نیز موضوعی جدید و مربوط به چند ماه اخیر است و در آمارگیری سال 90 تا 95 جایی نداشته است.

درواقع می‌توان گفت ورودی خالص جمعیت به استان تهران در همین بازه زمانی سال 90 تا 95 بیشتر از خروجی آن بوده است. بنابراین این اتفاق نشان می‌دهد که صرفاً مسائل زیست‌محیطی و ترس از زلزله در بروز مهاجرت معکوس از تهران مؤثر نبوده است و برای فهمیدن علل واقعی و درست این پدیده به مطالعات اجتماعی گسترده‌تر و دقیق‌تری نیاز است.  

 

تهران در مقایسه با پایتخت‌های مشابه بازنده است

اما در مورد این‌که آیا ماجرای مهاجرت معکوس راه‌حل مسأله جمعیتی و آلودگی هوا در تهران است یا نه، می‌توان گفت که تهران به نسبت پایتخت‌های کشورهای هم‌جمعیت ما، شهری بسیار بزرگ با تراکم جمعیتی زیاد است. ما در کشورهای مشابه با کشور خودمان از نظر جمعیتی شهرهایی با این تراکم جمعیتی بسیار زیاد نداریم. تهران از نظر جمعیت در فاصله خیلی زیاد از سایر شهرهای ما در کشور قرار دارد و به‌طور کلی شتاب روند شهرنشینی در ایران خیلی بالا است. دلیل آن هم عدم توزیع مناسب امکانات و نبود شغل و مواردی از این قبیل در مناطق غیرشهری است.

اگر ایران را با کشوری مثل مصر مقایسه کنیم که از نظر جمعیتی بسیار مشابه یکدیگرند، می‌بینیم که جمعیت تهران بسیار بیشتر از قاهره است. می‌توان همین مقایسه را با بقیه کشورهای اطراف هم انجام داد.

اصلاً عجیب و غیرمنتظره نیست که نرخ مهاجرت معکوس از تهران به دلیل مسأله آلودگی هوا یا هراس از زلزله افزایش پیدا کند، اما فعلاً نرخ این پدیده به نظر چشمگیر نمی‌رسد، دلیلش هم این است که بسیاری از مردم جایی برای رفتن ندارند. بسیاری از افراد هستند که اگر جایگزینی برای مهاجرت از تهران داشته باشند که در آن‌جا از نظر شغلی و اقتصادی و دیگر امور زندگی احساس امنیت کنند، قطعاً آلودگی هوای تهران، ترافیک تهران، ریسک زلزله و زندگی در خانه‌های ناامن و غیراستاندارد و فرسوده را ترک می‌کنند و به آن‌جا مهاجرت می‌کنند. اما اگر هنوز نرخ مهاجرت معکوس در تهران به نسبت ورودی جمعیت آن کمتر است شاید دلیلش این باشد که ساکنان تهران بر خلاف میل باطنی‌شان چاره‌ای جز ماندن و ادامه دادن در این شهر ندارند.

در کل می‌توان گفت، فهمیدن انگیزه‌های افزایش مهاجرت و دلایل آن نیازمند انجام مطالعات اجتماعی پیچیده‌تری است و به سادگی نمی‌توان در مورد آن صرفاً بر مبنای آمار اظهارنظر کرد. 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا