بزرگترین چالش علوم انسانی درک نادرست از این علوم است

 از این رو لازم است چالش های فراروی علوم انسانی نیز شناسایی و برطرف شود تا موجب شکوفایی و پیشرفت درجامعه گردد. زیرا توسعه، بدون علوم انسانی میسّر نخواهد شد.البته باید در نظر داشته باشیم که تنوع و گستردگی چالش‌های علوم انسانی به گونه ای است که کمتر محقق و صاحب راهکاری توانسته است درباره تمامی آن ها، راهکارهای جامع ارایه کند.

در مسیر شناسایی و واکاوی چالش ها و مشکل های پیش روی علوم انسانی در کشور، دکترحسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به خبرنگار سیناپرس گفت: بزرگترین چالش علوم انسانی، درک نادرست از این علوم است به این معنا که افراد جامعه، دریافت های درستی از ماهیت، هویت، کارآمدی و خدمت های علوم انسانی ندارند و آگاهی های آنها در این حوزه ناکافی است.

رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد:  به نظر می‌رسد بخشی از چالش‌های فرارروی علوم انسانی، در واقع سوءتفاهم های ناخواسته ای است که نسبت به علوم انسانی در حوزه کارآمدی و عدم کارآمدی آن مطرح است یعنی، همه موانع فقط مربوط به کم‌آگاهی نیست، بلکه بدآگاهی هم نقش دارد و همه ما باید با تعامل مثبت، گفتگو، مطالعه و شناخت کافی نسبت به خود و جهان درباره فهم کارآمدی علوم انسانی بیشتر بیندیشیم، بیشتر جستجو کنیم و به دنبال حل مشکلاتمان باشیم.

دکتر قبادی تصریح کرد: البته از دیدگاه‌های گوناگون نیز می‌توان به این مسئله جواب داد، اما تجربه این چند دهه من درحوزه پژوهش و تحقیق علوم انسانی نشان می دهد بسیاری از سوءتفاهم ها در گذشته که متقابل بود مرتفع شده است و درحال حاضر در مرحله درخشانی هستیم که می توانیم کارآمدی علوم انسانی را روشن‌تر نشان دهیم.

وی افزود: به نظر من می‌توانیم بزرگترین چالش در موقعیت کنونی را ابهام در ابعاد کارآمدی و اثربخشی علوم انسانی  دانست که اعتقاد دارم بایداز بحث های نظری-جدلی پرهیز کنیم و در مرحله عمل این علوم را به بوته آزمایش درآوریم و کارآمدی های آن را به صورت ملموس به آزمون بگذاریم. به عنوان مثال اگر بخواهیم در نظام آموزشی در حوزه شکاف بین دانشگاه و صنعت، برطرف کردن چالش‌های محیط زیست یا حتی مهاجرت نخبگان علت یابی کنیم باید از علوم انسانی کمک بگیریم و در واقع باید رفتارسازی کنیم، فرهنگ سازی کنیم و این در حیطه علوم انسانی است.

این پژوهشگر حوزه علوم انسانی در ادامه گفت: جامعه ایران که دارای پیشینه تمدنی و فرهنگی، تاریخی درخشانی است باید علوم انسانی  را در مرکز منظومه فرهنگ خود قرار دهد تا بتواند کارآمد و نتیجه بخش باشد، به همین دلیل باید نگاه بخش نامه ای در حوزه فرهنگ را کنار گذاشت.

دکتر قبادی در خصوص اینکه چقدر از فعالیت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نظری محور است، تصریح کرد: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ هم در حوزه های بنیادی و هم در حوزه‌های راهبردی، توسعه‌ای و کاربردی مشغول فعالیت است، اما نکته ای که فصل مشترک همه فعالیت‌های پژوهشگاه است اهتمام ویژه و دقت در مسئله مندی و تقاضا محوری است. این تقاضا محوری وقتی از حوزه بنیادی محض به تحقیق توسعه‌ای جهت می‌یابد، از سوی دیگر از حوزه بنیادی راهبردی، به ساحت کاربردی می‌رسد. در واقع، رویکرد پژوهشگاه گام برداشتن به سمت کاربردی سازی است؛ زیرا از دل این راهبردها، راهکارها بیرون می‌آید و بانگاه به این راهبردهای پژوهشی می‌توان موضوعات و مباحث را به راهنمای عمل تبدیل کرد.

وی افزود: توصیه های سیاستی و اجتماعی از دل این راهبردها بیرون می‌آید و در نهایت مسئله متناسب‌سازی و بومی‌سازی علوم انسانی حاصل می‌شود زیرا وقتی علوم انسانی در عرصه عمل به کاربرده شود، یعنی تقاضا محور شده و برای رفع چالش ها به کارگرفته شود، عین کاربردی شدن است.

رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی  گفت: وقتی این فرآیند کاربردی شدن در فضای فرهنگی جامعه تنفس کند، در حقیقت مختصات به عرصه عمل رسیدن را کشف می‌کند و یک راهکار بومی متناسب با فرهنگ و تمدن ما می‌شود بنابراین در پژوهشگاه علوم انسانی در همه زمینه ها فعالیت با این ساختارهاست.

دکتر قبادی عنوان کرد: همه پژوهشگاه ها موظف هستند رویکرد کاربردی را لحاظ کنند و وارد این عرصه شوند در عین حال ما برای اینکه از همه توانمندی پژوهشگاه درمسیر توانمندسازی و حل مسائل اجتماعی کمک بگیریم.

 

گفتگو: فرگل غفاری

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا