دیپلماسی اینترنتی، عامل وفاق ملی در رقابت با نظام بین‌المللی

به گزارش سیناپرس به نقل از روزنامه آسمان آبی، ورود اینترنت به فضای جهانی و گسترش آن، تغییرات اساسی در زمینه سیاست‌گذاری در همه حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره، ایجاد کرد و سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی در عصر ارتباطات اساسا متفاوت از دوره‌های پیشین شد. در این راستا و برای گفت‌وگو درباره وضعیتی که ما به‌ویژه در ایران در دوران گسترش اینترنت داریم سراغ سینا تفنگچی، مدرس علوم ارتباطات و مدیر اجرایی فصلنامه‌های علوم ارتباطات، رفته‌ایم. متن تفصیلی این مصاحبه را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

نقش دیپلماسی اینترنتی را در حکمرانی خوب چگونه می‌توان تبیین کرد؟
با توجه به تعریف یونسکو از حکمرانی خوب، با مطالبه شهروندان باید شاهد مواردی چون شفاف‌سازی، ظرفیت‌سازی، پاسخگویی، اثربخشی وظایف مسئولان باشیم؛ این مهم پس از همگانی‌شدن اینترنت در بین شهروندان به‌صورت یک مطالبه عمومی در شبکه‌های اجتماعی و سپس به‌صورت کارزار‌هایی در گروه‌هایی درآمد که در فضای مجازی تشکیل می‌شد. با شروع دولت روحانی و شعارهای او درباره شفاف‌سازی و دسترسی آزاد اطلاعات، این مهم ابتدا در سطوح وزارتی و با راه‌اندازی سامانه‌های دسترسی آزاد به اطلاعات مشاهده شد. تجربه بنده در سال 95 و مراجعه به سامانه شفاف‌سازی وزارت صنعت، معدن و تجارت نشان از یک هزینه برای صفحه‌ای خالی و بدون استفاده داشت. به‌صورت کلی می‌توان دو علت عمده را در دست‌نیافتن هرچه سریع‌تر به این مهم می‌توان در نظر گرفت.
1. نبود فرهنگ‌سازی در میان شهروندان ازسوی مسئولان و ناآشنایی شهروندان به‌صورت کامل با این سامانه‌ها.
2. کاهش فاصله دسترسی به مسئولان ازسوی شهروندان و دریافت پاسخ به‌صورت مستقیم و به تعبیری دیگر، حذف بوروکراسی و تشریفات پاسخگویی. این مهم پس از حضور مسئولان و چهره‌های سیاسی در شبکه‌های فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و تلگرام صورت گرفته است.

تاثیر این دیپلماسی از زمان مطرح‌شدن تاکنون بر سیستم‌ها و تحولات سیاسی (با تاکید بر ایران) چگونه بوده است؟
این تاثیر باید در سطوح مختلف بررسی شود:
سطح نخست، مسئولان با مسئولان
در سطح نخست، شاهد یک خودگشودگی بین مسئولان و آشکارسازی عقاید، نظرها و عملکردها هستیم. متاسفانه فضای بسته گفتمانی در میان مسئولان در نظام جمهوری اسلامی ایران هرچه بیشتر مسئولان را از هم دور کرده و سخن مشترک خود را از یاد برده و به‌علت مناسبت‌های جناحی و سیاسی و… توان انتقاد و اعتراض به عملکردهای یکدیگر را از دست داده‌اند و این دمل تنها در زمان انتخابات (ریاست‌جمهوری، خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، شورای شهر) سر باز می‌کند و به‌یکباره شاهد جنگ و نزاع بین مسئولان خواهیم بود.
سطح دوم: مسئولان با مردم
در این سطح نیز شاهد تغییرات عدیده‌ای هستیم. عصر nonlocality یا به تعبیری دیگر، بدون زمان و مکان باعث شده شهروندان بدون حضور در ادارات و سازمان‌ها، بدون گرفتن وقت قبلی، بدون طی‌کردن مسیرهای مختلف برای رسیدن به مقامات، در قالب یک نظر (کامنت) در صفحات مقامات و مسئولان به‌صورت مستقیم به ابراز همدردی، انتقاد از عملکرد، پیشنهاد و ارائه راهکار و طرح سوال بپردازند. همچنین با وجود انتقادات عمده‌ای که برخی رسانه‌ها به اشرافی‌گری برخی مسئولان دارند، باید به این مهم توجه داشت که حضور مقامات و مسئولان علاوه بر موارد یادشده نزدیکی هرچه بیشتر میان شهروندان و مسئولان را در پی داشته است. شهروندان دیگر فقط به‌عنوان مخاطب یک پرسش، انتقاد، پیشنهاد یا موضوع خاص به مقامات مراجعه نمی‌کنند، بلکه با مشاهده تصاویر حضور مقامات در مجالس شخصی، تصاویر حضور در کنار خانواده، دریافت یادبودها از برخی مناطق، با سبک زندگی او ارتباط بیشتری برقرار، همبستگی و وفاق فکری بیشتری پیدا و ذهنیت قبلی نسبت به یک مقام و مسئول تغییر پیدا کرده است. بنابراین از نکات مثبت دیپلماسی سایبر (اینترنتی، دیجیتالی، فیسبوکی، توئیتری، اینستاگرامی و…) می‌توان به وفاق فکری بیشتر بین شهروندان و مسئولان و حذف بوروکراسی مکانی و زمانی و مطالبه‌گری هرچه بهتر اشاره کرد.
سطح سوم: مردم با مردم
باید توجه داشت مردم، امروزه یکی از بازیگران اصلی عرصه دیپلماسی محسوب می‌شوند. طرفداران جناح و افراد گوناگون با نشر تفکرات آن‌ها و نیز ارائه نظرات خود دیگر به فضای فیزیکی خیابان و دانشگاه نیازی ندارند و در بستر فضای مجازی خود دیپلماسی مستقیمی در راستای مطالبات خود دارند. توجه به این سطح از سوی مسئولان می‌تواند به حکمرانی مطلوب‌تر و ایجاد فضای مساعدتر کمک کند.

دیپلماسی اینترنتی چه تاثیری بر توازن قوای سیاسی و اقتصادی در سطح جهانی و ملی –توسعه سیاسی و اقتصادی- دارد؟
نمی‌توان به توازن اشاره کرد؛ چراکه به‌هررو ظرف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری هر کشوری (در سطح بین‌الملل) و هر جناح و طیفی (در سطح ملی) متفاوت است، ولی می‌توان به نقش آن در توسعه و رشد اشاره کرد.به‌طور کلی دیپلماسی اینترنتی ارتباطات دیپلماتیک را افزوده و به‌تبع آن به‌جای اطلاعات سری، اطلاعات آشکارتری ازسوی مسئولان منتشر می‌شود و همین نشر اطلاعات موجبات توسعه کشورها (در سطح بین‌الملل) و جناح‌ها (در سطح ملی)‌ را به همراه دارد و آن‌ها می‌توانند با روند فکری و عملکردی کشور‌ها و جناح‌های سطوح بالاتر آشنا شوند و به‌صورت مستقیم و در همین فرایند دیپلماسی اینترنتی انتقادات، پیشنهادها و پرسش‌های خود را مطرح کنند.همچنین همین دیپلماسی اینترنتی موجبات real time diplomacy را فراهم آورده که خبرنگاران با توجه به این مهم می‌توانند خود به‌عنوان بازیگری در صحنه حضور یافته و نقش چالشی ایفا کنند.همان‌طور که در سوالات قبلی هم به آن اشاره کردم درواقع دیپلماسی اینترنتی را می‌توان خود سامانه‌ای مستقل برای دسترسی آزاد به اطلاعات در نظر گرفت که با حضور مقامات، اصحاب رسانه و شهروندان به‌عنوان سه بازیگر اصلی، اطلاعات دور از دسترس  به اطلاعات آشکار تبدیل می‌شود؛ در همین زمینه، لازم است نقبی به گذشته بزنیم و از یاد نبریم اگر بحث اطلاعات پنهانی نبود، شاید هیچگاه شاهد جنگ جهانی نخست نبودیم؛ بنابراین حضور و التزام عملی به حضور و پاسخگویی هرچه بیشتر سه بازیگر یادشده در عرصه دیپلماسی اینترنتی می‌تواند وفاق در دو سطح ملی و بین‌المللی را به همراه داشته باشد و به توسعه در همه عرصه‌ها منجر شود.

با توجه به این‌که ارتباطات جهانی به‌گونه‌ای است که حکومت‌ها یا دولت‌ها قادر نیستند دسترسی شهروندان خود به اینترنت را محدود و یا مسدود کنند، فکر می‌کنید آیا اصلا امکان خروج از این جهان شبکه‌ای برای دولت‌ها وجود دارد؟
البته با این سوال چندان موافق نیستم؛ شاهد بودیم در دوره دولت‌های نهم و دهم، به طرق مختلف دسترسی‌ها محدود و حتی قطع می‌شد تا جایی که درنهایت در اعتراض به این مهم خوردن کابل‌ها ازسوی کوسه به‌عنوان توجیه مطرح شد. همچنین رتبه‌بندی کشورها در ارائه سرعت اینترنت، قدرت خرید مردم در خرید دستگاه مناسب برای حضور هرچه مناسب‌تر در این بستر و نیز تهیه بسته اینترنتی مناسب خود از عوامل محدودکردن دسترسی شهروندان به اینترنت محسوب می‌شود. همچنین همان‌طور که در بحث نرم‌افزار ویز شاهد بودیم، فارغ از همه بحث‌های سازنده نرم‌افزار و دستورات مقامات و مسئولان، متوجه شدیم که چقدر راحت امکان محدودسازی دسترسی‌ها وجود دارد. در حال حاضر نمی‌دانیم چه دسترسی‌هایی برای ما در نظر گرفته شده یا خواهد شد. ممکن است در ادامه شاهد دسترسی مجاز به سایت‌هایی خاص، دسته‌بندی اینترنت برای افراد دانشگاهی، مقامات و شهروندان باشیم و برای هرکس سطح دسترسی به سایت‌هایی خاص در نظر گرفته شود.علاوه بر این، بحث تحریم‌ها نیز خود عاملی برای تحدید دسترسی‌هاست.

به نظر شما، این نوع دیپلماسی در دولت یازدهم در قیاس با دولت‌های نهم و دهم چگونه به کار گرفته شده و چه تمایزاتی دارد؟
در این‌باره نمی‌توان به‌صورت صحیح قضاوت کرد. به‌هرحال تابو بودن حضور در شبکه‌های اجتماعی چون فیسبوک و توئیتر در آن بازه زمانی، سطح دسترسی به اینترنت، آشنانبودن مکفی مسئولان با پلتفرم‌ها و آداب دیپلماسی اینترنتی، همگانی نبودن این نوع دیپلماسی و تحدید فضای ارتباطی بین دولت‌ها در دولت‌های نهم و دهم به چند کشور خاص، ازجمله عواملی هستند که می‌توان در زمره دلایل به‌کارنگرفتن دیپلماسی اینترنتی در دولت‌های یادشده به آن اشاره کرد.بالطبع فضای مناسب ایجادشده برای حضور هرچه بیشتر شهروندان در فضای مجازی، تغییر جایگاه شهروند به‌عنوان مخاطب در دولت‌های پیشین به‌عنوان بازیگر اصلی در دولت فعلی، تغییر تفکر مسئولان در خودرسانه‌ای بودن و خودخبرنگاری که موجبات حضور خبرنگاران را به‌عنوان بازیگر اصلی و چالشی به همراه داشت، نیاز به حضور همدلانه در کنار مردم و ضرورت آشکارسازی‌های اطلاعاتی ازسوی مسئولان ازجمله عواملی بودند که در دولت یازدهم شاهد افزایش این نوع دیپلماسی بودیم.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا