پوپولیسم در عرصه محیط‌زیست

به گزارش سیناپرس و به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی محیط‌زیست (پام)، در بخشنامه رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست آمده است که پیرو تصمیم‌های اتخاذ شده در جلسه روز شنبه (۶ آبان ماه) با رئیس جمهور، مقرر شد اهمیت و حفظ محیط‌زیست در کانون توجه و برنامه‌ها قرار گیرد و بر چهار سیاست اصلی محیط‌زیست در چهار سال آتی تأکید شد.

چهار سیاست ابلاغی رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست عبارتند از:

*کاهش قابل ملاحظه معضل آلودگی هوا و حرکت به سمت شرایط متعارف زیست‌محیطی در کلان‌شهرها تا پایان دولت دوازدهم

*شناسایی کانون‌های داخلی ریزگردها به عنوان یکی از مخلوقات توسعه ناپایدار و مهار و تثبیت آن به نحو مقتضی

*ساماندهی وضعیت پسماند در کلان‌شهرها و شهرهای اولویت‌دار مناطق شمالی و پاکسازی این مناطق

*تخصیص و تأمین حق‌آبه‌های زیست‌محیطی تالاب‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌های کشور به نحو معقول

 

متأسفانه در این ابلاغیه نیز همان رویکرد سابق عیسی کلانتری را شاهد هستیم که گفته بود اولویت برنامه‌هایش موضوع آب است و هیچ برنامه جدیدی برای حفاظت از گونه‌های حیات‌وحش کشور، مناطق حفاظت شده، مناطق شکارممنوع، پارک‌های ملی و ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره دیده نمی‌شود. چیزی که جزء اصلی‌ترین وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست است.

اما باید گفت که این سازمان نه در کاهش آلودگی هوای کلان‌شهرها نقش تصدی‌گرانه دارد، نه در مهار ریزگردها، نه در تأمین حق‌آبه تالاب‌ها و نه حتی در مدیریت پسماندها. درحقیقت سازمان حفاظت محیط‌زیست در هیچ یک از چهار عنوانی که جزء برنامه‌ها و سیاست‌های کلان سازمان اعلام شده نقش تصدی‌گر ندارد؛ تصدی‌گر مدیریت پسماندها شهرداری‌ها هستند، کاهش آلودگی هوای کلان‌شهرها مربوط به دولت و شهرداری‌ها است، مسئولیت اصلی مهار ریزگردها با وزارت کشاورزی و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری است (همین چند روز پیش مدیر ملی برنامه مهار ریزگردها مشخص شده است) و تأمین حق‌آبه تالاب‌ها نیز هرچند که باید سازمان محیط‌زیست آن را مطالبه کند، اما در نهایت متولی و مدیر اصلی آب در کشور، وزارت نیرو است.

بنابراین تمام این چهار سیاست اصلی که آقای کلانتری برای سازمان حفاظت محیط‌زیست درنظر گرفته، هیچ‌کدام عملاً ارتباطی با وظایف اصلی این سازمان که حفاظت از مناطق حفاظت‌شده و حیات‌وحش و گونه‌های جانوری و گیاهی است، ندارد و این موضوع بسیار تعجب‌برانگیز است!

چراکه مطابق آخرین گزارش‌ها و آمارها تنها چیزی در حدود 10درصد از جمعیت حیات‌وحش کشور باقی مانده است و این جمعیت کم نیز در بسیاری از مناطق تحت فشار بسیار زیاد شکار غیرمجاز و تخریب زیستگاه قرار دارد. همچنین با بروز اتفاقات اخیر در سازمان جنگل‌ها و مراتع و وزارت کشاورزی که طی آن دستور کاشت باغ روی اراضی شیب‌دار توسط وزارت کشاورزی صادر شده و فعلاً رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع با آن مخالفت کرده، زمینۀ خروج بخش دیگری از منابع طبیعی از دست سیستم دولتی و واگذاری آن به مردم چیده شده است.

این موضوع بر تخریب زیستگاه و تنگ‌تر شدن عرصه بر حیات‌وحش کشور دامن می‌زند، اما متأسفانه سازمان حفاظت محیط‌زیست نسبت به این موضوعات کوچک‌ترین توجهی ندارد.

نکته مهم دیگر این است که چهار محور اصلی سیاست‌های اعلام‌شده سازمان حفاظت محیط‌زیست همگی بیشتر در ارتباط با محیط‌زیست انسانی هستند، یعنی مورد توجه مردم قرار دارند و به طور ملموس و مستقیم با افراد انسانی در ارتباط‌اند و درک آن‌ها برای جامعه و افکار عمومی آسان‌تر است. بنابراین به نوعی می‌توان این سیاست‌ها را نوعی «پوپولیسم در عرصه محیط‌زیست» تلقی کرد.

این همان کاری است که دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته نیز انجام داده است. به این معنی که تمام شعارهایش در عرصه محیط‌زیست انسانی بود، در زمینه مهار ریزگردها، احیاء دریاچه ارومیه و احیاء تالاب‌ها، بهبود شرایط آب و … که البته همگی صرفاً در سطح شعار و وعده باقی ماند و هیچ‌یک عملی نشد.

و حالا آقای کلانتری در ادامۀ همان راه و سیاست‌های دولت صرفاً موارد انسانی و «در چشم» را که به نوعی محل منازعات سیاسی نیز هستند، برای عرصه مأموریت خود انتخاب کرده، درحالی‌که عرصه مأموریت سازمان حفاظت محیط‌زیست جای دیگری است و امیدواریم که این برنامۀ اعلام‌شده به سرنوشت شعارهای دولت در این زمینه در چهار سال گذشته دچار نشود.

 

گزارش: غزال غضنفری

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا