تا هنگامی که بخش پژوهش همچون مفهوم نامتجانس جلوه شود تولیدات آثار هنری و پژوهش ها تحقیقاتی این دانش آموختگان با نیازهای جامعه بیگانه اند

در ادامه فعالیت های این دانشکده، دکتر محمدمهدی اخویان رئیس دانشکده هنر دانشگاه علم و فرهنگ توضیحاتی در خصوص این دانشکده و فعالیت های آن ارائه داد.

هنر چیست؟

به طور کلی هنر دو وجه دارد، وجه زیباشناسی وجه کاربردی، البته حکما به صورت و معنا و یا قالب و محتوا هم اشاره کرده اند. صورت ظاهری زیبایی در قالب فرم و تکنیک و سبک ظهور و بروز پیدا می کند و آموزش آن در دوره های کارشناسی انجام می گیرد، و از سوی دیگر صورت باطنی و چیستی هنر و زمینه هایی که هنر در آن ظهور و بروز پیدا می کند در قالب بحث های تئوریک وپژوهشی در دوره های تحصیلات تکمیلی دانشکده پیگیری می شود.

از جائیکه در تعریف هنر از گذشته های بسیار دور مناقشه بوده است، لذا در طول دوران قرائت های مختلفی از هنر شده است. ولی آنچه در فهم مشترک بین حکیمان می توان یافت، تمایل به زیبایی را امری فطری انسان می دانند. این زیبایی خواهی گاه آدمی را بر آن می داشته که به زیبایی های موجود قانع نشود و دست آفرینش از آستین کمال جویی بر آورد و اشیاء و عالمی تازه بسازد آنچه که خود می خواهد. چنین آفرینشی هنر نامیده می شود و حاصل آن را اثر هنری و آفرینده آن را هنرمند گویند.

در هنر بحث از درست و نادرست مطرح نیست و صرفاً با میزان توفیق یا شکست می توان درباره آن داوری کرد. این آفرینشگری از مشخصات انسان می باشد، گرچه به قول حکیمان یک امر وجودی است، و چون مساوق کمال است، پس هنر به خودی خود کمال است، اما می توان بالعرض به دو دسته نیک و بد، الهی و شیطانی تقسیم کرد.

هنر الهی روح طهارت و تقوا و میل تقرب به کمال و زیبایی و مطلق را در آدمی می دمد و زمینه حضور در محضر حق و لذت رؤیت دیدار پرتو جمال مطلق را فراهم می آورد و سبوی عشق را در دستان توانای خالق هنر می نهد و او را از سنگلاخ کویر ناکامی ها به گلستان وصال آرمان ها و امیدها می برد. اما هنر شیطانی گر چه آن نیز نوعی آفرینش وخلاقیت است، حاصل آن مردن دل و کشته شدن آرمان ها بزرگ و قانع شدن به لذت های حقیر و روزمره و آنی است که بیشترینشان مقدمۀ دردها و المهای بزرگتر است.

اهداف و مارموریت های دانشکده هنر

یکی از اهدافی که مجامع هنری و دانشگاه ها بعد از انقلاب خاصه این دانشکده به دنبال آن بوده است هویت بخشی و باز یافتن هویت است که شرط اصلی و لازم توسعه و پیشرفت در همه عرصه ها و از جمله در عرصه هنر است. یکی از راههایی که امروز برای یافتن هویت و شناخت خویشتن فرهنگی و هنری ما لازم است پیموده شود، استخراج و تصفیه منابع هنر، فرهنگی و ادبی است.

خوشبختانه وجود مآثر و معارف عمیقی که عارفان، حکیمان و ادیبان ما به یمن تدبّر در آیات قرآنی و سیر در آفاق و انفس پدید آورده اند و برای ما به ارث گذاشته اند، می تواند سالهای سال مایه و محتوا برای خلق آثار هنری باشد که ضمن داشتن جاذبه های تخیلی و احساس به لحاظ فکری هم مبانی فلسفی داشته باشد و درد های جامعه ما را باز گوید و برای رفع بیماری های فکری برنامه داشته باشد. از این رو پیوند با عارفان و اندیشمندان ضمن بهره مندی از معرفتی والا دارای روحی لطیف و زیبا و بزرگ بوده اند. برای هنرمندان ما که طالب زیبایی اند ضروری است.

یکی دیگر از مسائلی که جزء اولویت های پژوهش و اهداف این دانشکده محسوب می شود و محتاج تبین و تحلیل می باشد، جنبه های قوت و ضعف هنرهای سنتی و مّلی ما در مقایسه با هنرهای مدرن است. اگر ما در پی پیشرفت و تعالی هنر ایرانی هستیم، ابتدا باید در صدد شناختن وضعیت حاضر برآییم و بارویکرد تاریخی به جوانب مختلف امر، روندها وگرایش های گذشته و فعلی و امکانات و قابلیت ها و مشکلات و محدودیت های موجود را بشناسیم تا آنگاه با برنامه ریزی دقیق و واقع گرایانه ای بر مبنای تحلیل وضع موجود، به راهبردهایی استوار در جهت توسعه و پیشرفت هنر ایرانی برسیم، رسیدن به این مهم یکی دیگر از اهداف استراتژی دانشکده هنر می باشد. از این رو می توان با درنظر داشتن سند چشم انداز کشور و برنامه استراتژی دانشگاه، مأموریت دانشکده هنر و معماری دانشگاه علم و فرهنگ را اهتمام به هنر های ایرانی، و هویت بخشیدن به هنرهای معاصر دانست و از سوی دیگر در راستای نیاز جامعه در دو وجه نظری و تولید دانش، و وجه عملی در تربیت دانش آموختگان که بتوانند در اقتصاد هنر نقش داشته باشند جزء اهداف آن باشد.

ویژگی خاص دانشکده هنر دانشگاه علم و فرهنگ

یکی از ویژگی های دانشگاه علم وفرهنگ متکی بودن آن به جهاد دانشگاهی که یکی از ارگان های انقلابی و پژوهشی کشور است می باشد . این ویژگی پژوهشی جهاد دانشگاهی خود به خود این دانشگاه را از دیگر مراکز آموزشی که فقط بر اساس آموزش شکل گرفته اند متمایز می کند. از سوی دیگر توجه به توسعه کیفی آموزش، در زمانی که اکثر مراکز آموزشی توسعه کمی و درآمدزایی را در دستور کار دارند، یکی دیگر از ویژگی های این دانشکده را می توان توجه به کیفی سازی و بالابردن سطح علمی و هنری دانشجویان ذکر کرد.

به نظر می رسد توسعه موجود در مراکز آموزش عالی و قاعده جامعه هنری پیشرفت مورد نظر، صاحب نظران را چه در بعد علمی و چه از نظر ژرفای معنوی وتربیتی که هر دو مهمترین پشتیبانه هنرمندان هستند، برآورده نکرده است. علت این امر را باید در پروسه پرورش هنرمند در دانشکده های هنری جستجو کرد که علاوه بر بسترهای آموزشی، فرهنگی و اقتصادی، به مقوله تحقیقات و پژوهش هدفمند و مداوم وابسته است. اما در حال حاضر با اهتمام بر روند کمی مراکز آموزشی، بحران را چه در مدیریت این دانشکده ها و چه در بین استادانی که نه وقت تحقیق دارند و نه فرصت پرورش دانشجو و هنرآموز و به تبع این دو، معضلات عدیده گریبانگیر دانش آموختگان، می توان مشاهده کرد. لذا بخش عمده ای از پژوهش ها و آثار که باید عوالم بی حد هنر را کشف و عرضه نماید، صورتی از تکرار و بی مایگی به خود گرفته اند.

به دیگر سخن، تا هنگامی که بخش پژوهش همچون مفهوم نامتجانس جلوه شود و در ساختار دانشکده ها جدی گرفته نشود و ارتباط بین این پژوهش ها و نیازهای جامعه خاصه جامعه هنری برقرار نگردد تولیدات آثار هنری و پژوهش ها تحقیقاتی این دانش آموختگان با نیازهای جامعه بیگانه اند. این دانشکده سعی کرده برای بهبود بخشی به فضای آموزش و پژوهش دانشکده از اساتید با تجربه جامعه هنری کشور و همچنین در قسمت هنری های کاربردی مانند طراحی لباس و چاپ پارچه از اساتید با تجربه جامعه صنعتی استفاده نماید که به گونه ای پیوندی بین دانشگاه و جامعه هنری و صنعتی برقرار گردد تا شاید از این طریق دانشجویان وارد بازار کار شوند.

 

فوق برنامه ها

 برنامه های فوق برنامه بیشتر از سوی دانشجویان در کانون ها و انجمن های علمی زیر نظر معاونت دانشجویی فرهنگی انجام می گیرد. البته کارهای فوق برنامه و فعالیت های فرهنگی شاید برای دانشجویان رشته های دیگر یک کار جنبی در کنار تحصیلی شان باشد، ولی برای دانشجویان رشته های هنری این فعالیت ها به مثابه یک فعالیت فرهنگی هنری در راستای رشته تحصیلی یشان محسوب می گردد. این دانشجویان آنچه در کلاس درس آموختند، در فعالیت های فرهنگی به کار می گیرند.

دستاوردها

همکاری و ارتباط بین دانشجویان رشته های مختلف که یک کار فرهنگی و یا علمی مشترکی را انجام می دهند دستاورد های زیادی را در ایجاد گفتمان بین دانشجویان و جامعه دانشگاهی و غیر دانشگاهی ایجاد می کند. گذشته نشان می دهد ، دانشجویانی که در فعالیت های فرهنگی نقش داشته اند پس از پایان تحلیل شان بهتر توانسته اند وارد جامعه شوند، بعضی از آن ها همان فعالیتی را که در دوران دانشگاه انجام می دادند به عنوان شغل در جامعه پیگیری کرده اند.

اشتغال دانشجویی

اکثر رشته های هنر از این که قائم به خودشان هستند به راحتی می توانند برای دانش آموختگان خود کار و شغل ایجاد کنند، البته توانایی های شخصی نقش مهمی در این مسئله دارند.

بدیهی است که اشتغال در توسعه کلان جامعه هنری ملازم با تحقق رشد و محور هایی چون مدیریت، آموزش، مشارکت و تولید و فراهم شدن دیگر بسترهای توسعه است، اگر چه در این جهت برنامه ریزی هایی در دانشگاه صورت گرفته است از جمله مراکز هدایت شغلی و پارک بنیاد توسعه کسب و کار؛ ولی این اهداف در کوتاه مدت به طور کامل حاصل نخواهد شد مگر این که برنامه ریزی های تحقیقاتی دقیقی در جهت شناسایی نیاز های کاری جامعه برداشته شود.

از سوی دیگر این مؤلفه ها برای نهادینه شدن نیاز به تمرین دارند، که چنین تمرینی باید در دانشگاه صورت گیرد؛ یعنی نمی توان در سطح کلان جامعه، بسیاری از موارد و ایده ها را هزینه و اجرا کرد، تا از گذر تجربه های حاصله، به راهبرهایی رسید، بنابر این، شاید یک روش مؤثر جهت تمرین و آماده کردن دانشجویان و پیشبرد بیشتر توسعه کلان جامعه هنری، به ویژه در طیف دانش آموختگان که سخت با حجم ایده و مباحث نظری و در عین حال تجربه در حوزه عملی در گیر هستند، این باشد که بسیاری از خواسته های این جامعه را در شکل هایی با ابعاد کوچک، اما سازمان یافته و هدفمند در دانشگاه تعقیب نمایند.

سرمایه گذاری و اقدام در زمینه ایجاد چنین سازمان های دانشجویی وکسب و کار به دلیل متعددی توجیه پذیر است از جمله آن که ذهنیت دانش آموختگان و سرمایه گذاری های دراز مدت آموزشی، در صورت نبود مکان هایی برای تمرین مداوم و ارایه آثار خلاق، عقیم خواهند ماند. از سوی دیگر داشتن اتاق فکر و ایده پردازی می تواند تنوع ایده های دانشجویان را از یک سو، و پیاده کردن آن ها در محیط از سوی دیگر تحقق ببخشد.

از طریق اتاق های فکر می توان نظریه های کسب شده در دوران تحصیل دانشجویان را پیگیری کرد و به روش بهتری تبدیل نمود. از سویی اگر نظریات وایده ها عرضه نشود، پس از مدتی سرخوردگی پیش خواهد آمد. در حالی که عرضه نمودن افکار موجب فعال تر شدن ذهن و درک پدیده های پیچیده خواهد شد، و این جریان پیوسته، توانمندی دانشجویان را در مدیریت مراکزی نهادی مرکب را نیز ممکن می سازد.

مشکل دانش آموختگان رشته هنر

یک مشکل عمده دانش آموختگان که وارد جامعه می شوند، عدم ارتباط با حوزه های اجتماعی واقتصادی، به ویژه بخش تولید ملی است. به گونه ای که ایشان به هنگام ورود به این حوزه ها، علاوه بر آن که زمان مدیدی را تلف می کنند، به ناچار بسیاری از آموخته ها و ارزش ها را در تطبیق با روند جاری فعالیت های رایج فدا می کند. اگر چه، راه اندازی چنین مراکزی در دانشگاه ها خاصه در رشته های هنری، با مشکلاتی روبه رو است، از جمله برای برنامه ریزان و مدیران رشته ها هنری ابعاد کاملا مشخصی ندارد، وشروع آن برای دانش آموختگان که اهمیت مشارکت را نیاموخته اند، و بسیار به حوزه های انفرادی تمایل دارند، دشوار است.

با این همه، ایجاد و گسترش چنین  مراکزی، و تحقق این امر، مزایای عمده ای برای جامعه هنری خواهند داشت که از آن میان این موارد قابل اشاره اند: از آنجا که این مراکز، در مرتبه نخست با هدف برآوردن نیازهای دانشجویان و خدمت به ایشان، پدید می آید و گروه های مشخص از افراد را مشمول خود می سازد، لذا رعبت افزون تری در اشخاص جهت پیشبرد و تحقق اهداف در دانشگاه پدید می آورد، و فرصت بیشتری برای جستجو. از جنبه اقتصادی، حضور تشکل های بیشتری، به معنی وجود اندیشه ها و تخصص های بیشتر خواهد بود، که در چنین شرایطی ارزش افزوده بیشتری ایجاد می شود، و در نهایت سهم فرد بیشتر خواهد بود.

در دانشکده های رو به توسعه هیچ یک از اجزا به رکود تن نمی دهند، و از آنجا که تنوع آرا، اختلاف سلایق و تقسیم وظایف امری طبیعی محسوب می شود، در این روند، رشد خلاقیت نخبه گرایی و فراتر رفتن از حد نظرات متوسط فراهم می شود، و باید مداوم در پی  خلاقیت و کارآفرینی برآید، در این مسیر توسعه کسب وکار و اشتغال آفرینی فراهم می شود. با ایجاد چنین قطب هایی در دانشکده ها، اهداف توسعه در خارج از دانشگاه و در جامعه سریعتر حاصل می شود. زیرا از دانش آموختگان متعددی که در این حوزه موفق بوده اند می توان برای آموزش و جهت دهی مشتاقان هنر و بخش های سنتی جامعه هنری های استفاده کرد. ایجاد قطب های تحقیقی، تولیدی، آموزشی به ویژه گروه های دارای پتانسیل توسعه، می توان به باروری فرهنگی، حفظ بافت اجتماعی و پویایی آداب و سنن وباور های بومی که از دل نگرانی ها و علایق مستتر در متن هر توسعه کلان نگر دانشگاه است یاری رساند.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا