به بهانه فصل نوبل

فصل اهدای جوایز نوبل نزدیک می‌شود. مهم‌ترین و یا حداقل پر بازتاب‌ترین جایزه علمی دهه‌های اخیر به‌زودی در صدر خبرهای جهان قرار می‌گیرد و در میان دنیایی پرآشوب که از خبرهای نا خوش‌آیند و نگران‌کننده از دنیای سیاست و بلایای طبیعی آرامش ذهن را از ما سلب می‌کند، برای چنددقیقه‌ای خبر از کشف مرزهای تازه در جهان آگاهی جان ما را تازه می‌کند.

البته که درباره جایزه نوبل، یا هر جایزه و مقام علمی دیگری نقدها و ایده‌های متفاوت بسیاری وجود دارد. همان‌طور که در بستری بزرگ‌تر نقدها و تفاوت دیدگاه‌های وسیعی حتی درزمینه ساختار و روش علم نیز به چشم می‌خورد؛ اما فارغ از آن بحث‌ها این‌چنین جوایزی به‌خصوص با توجه به سابقه و قدمت و اعتبار نهاد تعیین کنده برنده، بهانه خوبی برای شناخت نام‌ها و چهره‌ها یا مجموعه افراد و پروژه‌هایی است که مرزهای دانش ما را توسعه می‌دهند.

واقعیت ناخوش آیندی است که به دلایل مختلف داستان‌های علم چندان راه خود را به سبد مصرف روزانه ما با محتواهای مختلف باز نمی‌کند و چنین بهانه‌هایی فرصتی است تا برخی از مهم‌ترین داستان‌ها و روایت‌های دوران معاصر ما خود را در مقابل دیدگاه و ذهن مخاطب قرار دهد.

بااین‌وجود این فاصله بزرگ بین دنیای علمی و بخش بزرگی از بدنه جامعه، باعث می‌شود که برخی از این خبرها به همراه خود امکان سوء برداشت‌های متفاوتی را نیز به همراه داشته باشد. به دلیل اینکه ما چندان با روش کار دانشمندان و پژوهشگران در حوزه علم مدرن آشنا نیستیم زمانی که خبر از برنده شدن یک فرد در جایزه نوبل یا جوایز مشابه را می‌شنویم سعی می‌کنیم این مقام و جایگاه را در چارچوبی بگذاریم که برای ما آشنا است و الزاما مشابه و یکسان با چارچوب جامعه علمی نیست.

به همین دلیل حال که به فصل نوبل نزدیک می‌شویم شاید باید مراقب باشیم که ما – روزنامه‌نگاران و ارتباط گران حوزه علم – که نقش واسطه میان مردم و این دنیای شگفت‌انگیز را بر عهده‌داریم زمانی که چنین خبرهایی را منتقل می‌کنیم تا حد امکان آن را در چارچوب خود قرار دهیم. مهم‌تر از اینکه خود دست آوردی که منجر به نوبل شده، چه بوده است شاید روندی که برای رسیدن به این کشف طی شده یا سوال هایی که دانشمندان را در راه کشف و کاوش موضوعی تشویق کرده است و چشم‌انداز چنین کاری در زمینه تاریخی، اجتماعی فرهنگی و چشم‌انداز آینده آن بهانه‌ها و زوایای خوبی باشند که بتوان از این فرصت برای روایت آن و آشنا کردن بدنه مردم با فرآیندهای علمی استفاده کرد. دراین‌بین شاید یک نکته اهمیت فوق‌العاده بالایی به‌خصوص برای جوامعی مانند ما داشته باشد. دلیل تأکید بر جامعه‌ای مثل ایران، سابقه فرهنگی و تاریخی طولانی آن در حوزه و زمینه علم است. ما تاریخی غنی در زمینه دانش و روش‌های کسب علم و دانش داریم؛ اما گاه از این نکته غفلت می‌کنیم که اگرچه دنیای علم مدرن از کلماتی مشابه دنیای دانش قدیم استفاده می‌کند اما از آن‌ها معنی خاص و مشخصی را استخراج می‌کند. دانشمند در دنیای علم مدرن به معنی دانشمندی نیست که حافظ در اشعار خود به او اشاره می‌کرده است. این گزاره به‌هیچ‌وجه دارای بار ارزشی نیست و به معنی نیست که آنچه قبلا در تاریخ ما به نام علم خوانده می‌شده ارزشمندتر یا کم‌ارزش‌تر بوده است. تنها تأکید بر این است که معانی متفاوت است استاد در دایره کلمات علم مدرن اشاره به جایگاه مشخصی در نظام آموزش عالی دارد، استاد در فرهنگ ما اشاره به جایگاهی فراتر ممکن است داشته باشد. دانشمند اگر زمانی به معنی فرهیخته و خردمند به شمار می‌رود امروز به معنی متخصص در دنیای علم کاربرد دارد.

این نکته مهمی است که به‌خصوص هنگام بازتاب خبرهای موفقیت‌های علمی باید از سوی ما روزنامه‌نگاران علم مورد دقت قرار بگیرد. در دنیای علم مدرن، بازیگران این دنیا قبول کرده‌اند که بر مبنای روش مشخصی رشد کنند به این معنی که ادعاهای آن‌ها و یافته‌های آن‌ها از دل مسیر مشخصی به دست می‌آید و با روش مشخصی قابل نقد و پرسش گری است. از این مهم‌تر اعتبار یک متخصص حرفه‌ای – و طبیعتا برنده جایزه نوبل – به دیدگاه‌ها و نظرات او در زمینه‌های دیگر سرایت نمی‌کند. دیدگاه برنده جایزه نوبل در رشته فیزیک که برای مثال به دلیل کار بر روی تابش گونه خاصی از سیاهچاله‌ها یا کشف امواج گرانشی موفق به کسب این افتخار شده است در زمینه دیگری برای مثال نقد ادبی، اگرچه جذاب است اما تنها به‌اندازه اعتبار منابع و روش استدلال او اعتبار دارد. نمی‌توان اعتبار یک کیهان‌شناس در زمینه سیاهچاله را به حوزه مباحث سیاسی، اقتصادی، نژادی و فرهنگی و … توسعه داد.

این نکته مهمی است که گاه در انتقال خبر موفقیت‌های علمی جای می‌ماند و منجر به موج‌هایی از داستان‌گویی‌های غیر معتبر از زبان دانشمندان می‌شود.

نوبل فرصت مناسبی برای تعریف کردن داستان علم و دنیای پرهیجان و پرشتاب آن و ارائه تصویری از بازیگران آن است که می‌تواند داستانی فراتر از برنده‌ها را برای مخاطبان بیان کند.

 

پوریا ناظمی

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا