اما و اگرهای مواجه شدن با قبایل بدوی

چندی پیش گروهی از جویندگان طلا در جنگل های آمازون با قبیله ای ناشناخته و کاملا بدوی برخورد می کنند که هیچ ارتباطی با جهان متمدن نداشته و در شرایطی ویژه و بکر زندگی می کردند. این جویندگان طلا با افراد قبلیه فوق که به سمت این غریبه های مزاحم حمله ور شده بودند، درگیر شده و حدود ده نفر از ان ها را به قتل می رسانند. افراد گروه فوق موضوع را به مقامات اطلاعا نداده و این مساله تنها زمانی فاش می شود که یکی از این افراد به منظور جلب توجه دیگران و خودستائی، داستان را در یک میهمانی فاش کرده و با واکنش های داخلی و بین المللی مواجه شده و پلیس فدرال برزیل افراد فوق را تحت بازجوئی قرار داده و تحقیقات درباره این قبیله ناشناخته آغاز می شود.

تجربیات پیشین نشان می دهد افراد قبایل بدوی پس از ورود به جوامع مدرن به دلیل عدم داشتن هر نوع تخصص و قابلیت، در پائین ترین رده های جامعه قرار گرفته و معمولا به مشاغلی چون گدائی و فحشا مشغول می شوند. این موضوع نشان دهنده اهمیت نوع تطبیق پذیری افراد فوق با جامعه مدرن بوده و نشان دهنده چگونگی تطبیق پذیری این افراد با فرهنگ متمدن است.

فارغ از بحث خشم طرفداران بومیان و تقبیح کشتار آن ها توسط این افراد، سوال مهمی که ذهن بسیاری از کنشگران را به خود مشغول کرده است، چگونگی مواجهه با قبایل بدوی و دور از تمدن محسوب می شود. آیا باید این قبایل را در محیط ایزوله و دور از تمدن خود حفظ کرده و یا آن ها را با تمدن انسانی آشنا کرده و وارد جامعه جانی نموده و از آن ها محافظت کرد؟

تقریبا بررسی این مساله که چه تعداد گروه ها و قبایل این چنینی در جهان وجود داشته و این افراد تا چه میزان نیازمند کمک هستند، کار دشواری محسوب می شود. بر اساس آمارهای رسمی، تا کنون بیش از 100 قبیله در شرایط مشابه در گوشه و کنار جهان شناسائی شده و بیشتر این قبایل در جنگل های انبوه مرکز آفریقا، آمریکای جنوبی و گینه نو مستقر هستند. البته طی چند سال گذشته نیز تعداد زیادی از این قبایل در مناطق مختلف آمریکای جنوبی کشف شده و به ثبت رسیدند. موضوع قابل توجه در مواجه با این گونه قبایل، وابستگی شدید آن ها به زمین های قلمرو خود در جنگل ها است. برای این افراد، کوهستان ها، جنگل ها و رودهای منطقه به عنوان موجوداتی دارای روح محسوب شده و مقدس هستند اما از سوی دیگر روند استخراج منابع طبیعی از سوی دنیای مدرن؛ تجارت چوب و قطع درختان جنگلی، استخراج معادن، سد سازی، ساخت و توسعه جاده ها روز به روز محیط زندگی و قلمرو این قبایل را محدود تر می کند.

متاسفانه در اکثر مواقع، برخورد انسان های مدرن با این قبایل بدوی همراه با درگیری و خشونت بوده و برای نمونه در سال 2014 افراد قبایل Sapanawa در بزریل به دلیل از دست دادن زیستگاه های خود مجبور به ترک جنگل محل سکونت خود شده و پیش از فرار از محل سکونت و ترک قلمرو خود،  بسیاری از افراد کهنسال قبیله خود را که قادر به فرار نبودند، به قتل رساندند. بر اساس گزارش موسسه خیریه Survival International که در راستای حقوق بومیان و قبایل بدوی فعالیت می کند، میزان کشته شدن افرادی که طی این فاجعه به قتل رسیدند به اندازه ای زیاد بود که افراد قبیله فوق قادر به دفن تمام آن ها نبودند. این تهدیدها تنها منجر به خشونت های فوق الذکر نبوده و مهمترین خطی که این افراد را تهدید می کند، بیماری های مختلفی از جمله سرخک و آنفولانزا است  که افراد این قبایل نسبت به آن ها مصونیت نداشته و این مساله می تواند برایشان به شدت خطرناک باشد.

نظرات مختلف در حوزه مواجه با قبایل بدوی

برخی از کنشگران این حوزه اعتقاد دارند که افراد قبایل فوق باید به جامعه متمدن اورده شده و از شرایط بدوی خود خارج شوند. این گروه در استدلال نظریه خود می گویند که تنها به این ترتیب می توان از این افراد حفاظت کرده و ان ها را تحت پوشش حمایت های پزشکی قرار داد. به اعتقاد دانشمندان اگر چه این نظریه بسیار وسوسه امیز است اما بهترین گزینه محسوب نشده و تجربیات پیشین نشان می دهد افراد فوق پس از ورود به جوامع مدرن به دلیل عدم داشتن هر نوع تخصص و قابلیت، در پائین ترین رده های جامعه قرار گرفته و معمولا به مشاغلی چون گدائی و فحشا مشغول می شوند. این موضوع نشان دهنده اهمیت نوع تطبیق پذیری افراد فوق با جامعه مدرن بوده و نشان دهنده چگونگی تطبیق پذیری این افراد با فرهنگ متمدن است.

قانون سازمان ملل متحد درباره این قبایل که در سال 2007 میلادی تصویب شد به صراحت تاکید می کند که قلمرو این قبایل باید به طور کامل حفظ شده و باید این قبایل به طور خود مختار و امن به زندگی خود ادامه دهند. پزوهش های انجام شده حاکی از این مساله است که در صورت رها کردن این قبایل در شرایط بومی و مورد نظر خود، آن ها به خوبی قادر به محافظت از خود بوده و از سوی دیگر وجود این قبایل عامل مناسبی برای حفظ جنگل ها  و عدم نابودی آن ها به شمار می رود.

به باور پزوهشگرانف بهترین راه مواجه شدن با این قبایل، فراهم کردن شرایطی برای تداوم زندگی ان ها به شکل فعلی خود بوده و اگر این قبایل علاقه مند با ایجاد ارتباط با دنیای مدرن باشند، این تصمیم باید از سوی ان ها اتخاذ شود، نه مردم جامعه مدرن.  

ترجمه: احسان محمدحسینی

منبع: newscientist

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا