ویژگی‌های ضروری برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق

به گزارش سیناپرس به نقل از نوپانا، «شرکت رینگلی (Ringly) یک شرکت ساخت جواهرات هوشمند است. ما جواهراتی را می‌‌‌​سازیم که می‌​‌‌توانید آن‌​‌ها را به تلفن همراه خود وصل کنید و این‌​‌ها با لرزش و چراغ زدن، دریافت پیام جدید را به شما اطلاع می‌‌​دهند. هر چیزی، از پیام گرفته تا تماس تلفنی، تا اعلان​‌های سیستمی و این‌​که قرار ملاقات بعدی شما چه ساعتی است. خودتان همه چیز را کنترل می‌​کنید. درست مثل فیت بیت (Fitbit) یا ساعت هوشمند اپل، ما گام‌​‌ها یا فعالیت شما، میزان کالری و مسافت را اندازه‌​گیری می​‌کنیم و اخیرا چند تمرین تنفس و مدیتیشن هم ارائه داده​‌ایم که می‌​توانید آن​‌ها را از طریق برنامه​ ما دنبال کنید.»

اگر زمانیکه کریستینا با این ایده به سراغم می‌​آمد تازه بیست سالم شده بود، احتمالا نسبت به ایده​ این سخت‌​افزار، مشکلات شارژ و اطلاعات چیزی به اندازه​ یک حلقه​ کوچک بدبینی بیشتری به خرج می‌‌دادم. کریستینا این کار را بدون اطلاع چندانی از جواهرسازی یا سخت‌​افزار شروع کرد و خودش هم به این موضوع اعتراف می‌​کند که اوایل کار، نسبت به مشکلات چیزی که در نظر داشته اطلاعات زیادی نداشته است. خودش می‌​گوید: «فکر می‌​کنم همین بی‌​تجربگی دلیلی شد که موفق شوم.»

نکته​ حرف من هم همین است: یک موسس باید تا اندازه​‌ای بی‌تجربه باشد. باید اشتیاق بی قید و بندی داشته باشد و بداند که با کار سخت می‌​توان از پس تمامی موانع برآمد. این‌​ها همه ویژگی‌های ضروری برای تبدیل شدن به یک موسس موفق است؛ بدون چنین خصوصیتی، شاید هیچ​‌کدام از ما نتوانیم انرژی کافی برای مقابله با سختی​‌‌های یک استارتاپ را داشته باشیم که بالاخره دیر یا زود سروکله​‌شان پیدا می‌​شود.

حالا بیایید ببینیم کریستینا در قدم بعدی چه کرد؛ او می‌​دانست که محصولی مثل رینگلی را می‌​خواهد و تصمیم گرفت خودش آن را بسازد: بنابراین اقدام به یادگیری اصول این حوزه کرد. به گفته​ خودش: «من خودم را در هر دو دنیای سخت‌​افزار و جواهرسازی غرق کردم. » او به کلاس مدارسازی و جواهرسازی رفت و تصمیم گرفت در تمامی جلسات سخت‌​افزاری در نیویورک شرکت کند. او می‌​دانست که به تنهایی نمی‌​تواند این محصول را بسازد، اما تا اندازه‌​ای مهارت و دانش در مورد این حوزه​‌ها کسب کرد و همین یک کلید اساسی برای جذب تیمی فوق‌‌​العاده بود که در نهایت توانستند ایده​ او را به واقعیت بدل کنند.

کریستینا آن​قدر به یادگیری ادامه داد تا توانست یک نمونه​ اولیه بسازد. « آن موقع تصمیم گرفتم یک بسته​ لیتل بیتس (littleBits) بخرم و با آن خودم جواهرات را طراحی کرده و با استفاده از شیپ ویز (Shapeways)، آن​‌‌ها را سه​‌بعدی پرینت بگیرم. در واقع یک مدار کوچک هم ساختم که وقتی دکمه را می‌​زدی، انگشتر طراحی شده می​‌لرزید و چراغ می​‌زد. » او همین نمونه​ اولیه را به همراه برنامه​ خود به جلسات کسب سرمایه برد و موفق شد یک میلیون دلار سرمایه​ اولیه جذب کند.

نکته​‌ای که در نهایت می​‌خواهم به آن برسم، این است؛ با بی‌انگیزگی کم​‌کم کنار بیایید. از خودتان اشتیاق نشان دهید. حتی کمی بی​‌تجربه‌​بازی در بیاورید! بعد درست مثل کریستینا، خودتان را در جهان محصول خود غرق کنید تا بفهمید ایده تان اصلا شدنی هست یا نه. تمامی استارتاپ‌​ها نمی‌​توانند مثل رینگلی با آخر و عاقبت خوبی روبرو شوند. اما من باز هم از کار آن​‌ها شگفت​‌زده شده‌‌​ام. اما بدانید که اگر حاضر نباشید با ریسک شکست کنار بیایید، شاید اصلا کار را شروع نکنید. حتی اگر من شما را ناامید کنم.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا