اقتصاد مقاومتی را باید به گفتمان ملی و مطالبه عمومی تبدیل کنیم

به گزارش سیناپرس به نقل از ایرنا، حمید رضا حسینی دانا روز دوشنبه اظهار داشت: ریاضت اقتصادی یک بخش کوچک و آخرین تیر در ترکش است؛ در حقیقت این که از منابع مان استفاده نکنیم برای روز مبادا، چه اقتصاد مقاومتی و چه تاب آوری اقتصادی هیچ کدام نمی گویند از منابع استفاده نکنیم، اتفاقا می گویند از منابع استفاده کنید.
حسینی دانا می گوید: این که اقتصاد مقاومتی با سیاست های اقتصاد کلان کشور چه رابطه ای دارد و یا این که با رویکرد توسعه صنعتی دوره رکود و پسا رکود چگونه است به نظر من این یا پیچیده کردن مطلب است یا بازی با کلمات است.
این استاد دانشگاه اعتقاد دارد: برای استقرار نظام اقتصاد مقاومتی برخی دستگاه ها مغفول هستند مثل نیروهای نظامی که در زمان صلح باید به توسعه و عمران کشور کمک کنند اما ندیدیم که برای آنها تکلیف شده باشد.
متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:
ایرنا: اقتصاد مقاومتی را چگونه می توان برای درک درستی از مفهوم آن از سوی مردم در اقتصاد زندگی روز مره تشریح کرد؟
حسینی دانا: برای این که مردم متوجه بشوند که اقتصاد مقاومتی چی هست یا پدیده جدید دیگری لازم است که با زبان مردم مطلب گفته بشود؛ می بینیم که این قدر مطالب از طریق متخصصان، دانشمندان و مدیران به صورت پیچیده با کلمات غیر عامیانه مطرح می شود که با شنیدن آن مردم عادی همان ابتدا خسته می شوند و از بحث خارج می شوند و یا اگر در رسانه گفته بشود رسانه یا کانال یا هر جا که هست، ترک می کنند.
باید با زبان مردم سخن گفت و مصادیق را باید گفت این که درباره صرفه جویی باید بگوییم که چقدر در خوراک و پوشاک در جاهای مختلف مصرف داریم باید با مصداق آن را بیان کنیم و به چه صورت و به چه شکلی می شود جلو اسراف را گرفت یا درست مصرف کرد و آن مقداری که بابت درست مصرف کردن و صرفه جویی کردن پس انداز می شود؛ چی هست و معادل چی هست، باید گفت.
به طور مثال در گندم و برنج در کشور که مصرف می شود صرفه جویی کنیم اسراف نکنیم درست مصرف کنیم عددی که از این حاصل می شود؛ می شود بابت 370 هزار دست کامل جهیزیه برای نوعروس ها در طول یک سال تهیه کرد.
به راحتی مردم متوجه می شوند و برایشان جا می افتد و سعی می کنند همین مثال را عمل کنند و انجام دهند و از این بابت معمولا باید با زبان مردم سخن گفت. هر چیزی که مردم به درستی متوجه بشوند به درستی هم اجرا می کنند.

ایرنا: سیاست ها و اجرای برنامه های اقتصاد مقاومتی چه تاثیری در افزایش نرخ رشد اشتغال مولد در کشور دارد؟
حسینی دانا: در حال حاضر با توجه به تحریم های سنگین و وضعیت داخلی کشور و آن چه که اتفاق افتاده و به طور مثال نفت فروختیم پول ها برنگشته یا برنمی گردد یا تحریم هست یا توقیف است یا ترس همکاری دیگران با کشورمان هست یا وضعیت های سختی که در بازارها وجود دارد به عنوان کشوری که در زمینه تجارت خارجی به تازگی می خواهیم توسعه هایی شاهد باشیم شاید هنوز با آن شرایط آماده نشویم به همین خاطر گریزی از اقتصاد مقاومتی نداریم البته اقتصاد مقاومتی بحث نوینی نیست. حدود یک قرن از بحث امروزی اقتصاد مقاومتی می گذرد و آن چیزی که در دنیا تاب آوری اقتصادی یاد می کنند؛ پایه ای برای اقتصاد مقاومتی هست.
حالا چه اقتصاد مقاومتی چه تاب آوری اقتصادی بگوییم، هر دو ریشه در این دارد که اقتصاد مقاومتی به اندازه ای مبتنی بر مولفه های داخلی و در اختیار خودش باشد به گونه ای که هر تکانی یا هر شوکی که از داخل یا از بیرون به واسطه شرایط اقلیمی، شرایط رقابتی یا نظایر آن به وجود بیاید؛ نتواند تاثیر مهم یا عمده ای روی اقتصاد جامعه بگذارد و از این بابت نگرانی ایجاد نکند و مردم و جامعه بتوانند به همان روش زندگی خودش بدون کمترین دغدغه ادامه دهند.
بعد از جنگ جهانی دوم ، بطور مثال آلمان، ژاپن، برزیل، آرژانتین و خیلی از کشورهای دیگر آمدند سیاست متکی به خود و استفاده از توان داخلی را در دستور کار خود قرار دادند برای این که بیشترین مولفه های تاثیر گذار در اشتغال و تولید را در داخل تامین بکنند و غیر از بخش های سرمایه گذاری و یا برخی تحولات ناگزیر خارجی تا آن جا که می شود این مولفه ها را از داخل تامین کردند. با این نوع روش به هدایت اقتصاد کشور روی آوردند و کار را پیش بردند و توفیق های زیاد هم داشتند.
حتی در 30 سال اخیر می بینیم کشوری مثل هند با شعار قرار دادن تولید ملی توانسته است از لحاظ خوراک به خودکفایی برسد و برخی از رشته های صنعتی یا خدمات بازار به ویژه در حوزه های آی تی آنقدر پیش بروند که به یکی از رهبران فناوری دنیا تبدیل بشوند. یا در آمریکا می بینید در ماه گذشته یک کمپینی داشتند که به صورت ملی اجرا شد به نام هفته تولید آمریکا که حتی رییس جمهوری را وادار کردند که در این زمینه بیانیه بدهد، سخنرانی کند و واکنش نشان بدهد. مهمترین بحث شان همین حمایت از تولید و کارگر داخلی بود.
بانک جهانی در سال 2016 گزارشی داد که در آن روندهایی را برای ایران معرفی کرد تا ایران هم بتواند با اتکا به درونش به رهبر فناوری و علم تکنولوژی خودش تبدیل شود. جمعیت جوان تحصیل کرده و سرمایه گذاری سنگینی که در این بخش ها می شود تا سال 2020 به 400 هزار برابر می رسد. همین روند را اگر ادامه بدهیم یعنی توجه درست و حاکمیت به علم و فناوری، توجه خانواده در این زمینه، رشد بالای شرکت های دانش بنیان و تولید علمی بالا همه این ها می تواند مولفه های دست یابی ایران به رهبری جایگاه علم و فناوری منطقه بشود.
چه تجربیات بیرونی و چه داشته های داخلی مان و چه عزم و اراده ای که در تمام آحاد ملت هست زمینه را فراهم می کند که ما ناگزیر باشیم به اقتصاد مقاومتی برسیم هر چقدر دیرتر دنبال اقتصاد مقاومتی برویم، بیشتر ضرر می کنیم زمانی که قوی باشیم و اقتصاد به شکلی باشد که تکان های کوچکی نتوانند تاثیر عمده روی آن بگذارند. آن وقت قدرت چانه زنی افزایش پیدا می کند و اصلا کانون قدرت در این نوع اقتصاد خواهد بود و می تواند به نفع جامعه تمام بشود و از آن در چانه زنی در رقابت های بین المللی می توان استفاده کرد.

ایرنا: رابطه اقتصاد مقاومتی و سیاست های اقتصاد کلان کشور با رویکرد توسعه صنعتی در دوران رکود و پسا رکود چگونه است؟
حسینی دانا: خیلی به تفکیک کردن مقوله ها قایل نیستم چرا که بحث دانشگاهی نمی کنیم اگر اکنون در دانشگاه بودیم و می خواستیم مولفه ها و متغیرها و شاخص ها را از هم جدا بکنیم بله؛ این تفکیک ها باعث می شود بخشی از یک پدیده را تعریف کنیم و ابعاد آن را ببینیم و تجزیه و تحلیل کنیم مشکلاتمان را منطبق کنیم و برای مشکلاتمان راه حل پیدا کنیم.
اما ما این را وقتی در حوزه عمل و اجرا می آوریم این تفکیک ها محلی از اغراق ندارد این که اقتصاد مقاومتی با سیاست های اقتصاد کلان کشور چه رابطه ای دارد و یا این که با رویکرد توسعه صنعتی دوره رکود و پسا رکود چگونه است به نظر من این یا پیچیده کردن مطلب است یا بازی با کلمات است بحث ما این است که اولا اقتصاد مقاومتی باید در سیاست های کلان کشور در برنامه های میان بخشی قوانین بودجه و سایر قوانین که مربوط به آن است در تمام این ها جاری باشد و اقتصاد مقاومتی را دیده باشند یا این که در رویکرد توسعه صنعتی نمی توانیم بگوییم رویکرد غالب ما اقتصاد مقاومتی است الان رویکرد اقتصاد دانش بنیان رویکرد توسعه علم محور یا اشکال دیگر توسعه به یک پارادایم اصلی در جامعه تبدیل شده است.
ما برنامه های توسعه را اگر پس از انقلاب تا پس از پایان جنگ تحمیلی دنبال کنیم در عمران برنامه ای به آن شکل نداشتیم از زمانی که برنامه های توسعه به شکل قانون در آمد و لازم الاجرا شد در برنامه اول رویکرد توسعه کشاورزی داشتیم در پایان دیدیم اتفاق نیفتاد آمدیم برنامه دوم را رویکرد توسعه صنعتی گذاشتیم دیدیم در انتها توفیق نداشتیم چهارم رویکرد اقتصاد دانش بنیان بنا نهادیم که نشد و برنامه پنجم و ششم به اهداف نرسیدیم. در برنامه پنجم و ششم رویکرد خیلی شفاف نیست اسمش اقتصاد مقاومتی هست ولی آیا تمام این اجرا در آن پیاده شده، جای بحث است.
خیلی با کلمه ها چه در اقتصاد کلان و چه در اقتصاد خرد بازی نکنیم باید اقتصاد مقاومتی را به یک رویکرد عمومی به یک گفتمان ملی به یک مطالبه کوچه و بازار تبدیل کنیم
اگر هر چیزی به طور مثال در بحث انرژی هسته ای زمانی که ما را تحریم می کردند مردم می خواستند که انرژی هسته ای دنبال شود یا درباره ملی شدن صنعت نفت تا زمانی که مردم نخواستند نهادهای دولتی و حکومتی قدرت کافی برای اجرای این خواسته را پیدا نمی کردند وقتی مردم بخواهند همه چی اتفاق می افتد.
در دوران جنگ ببینید مردم بودند که آمدند و جنگ را اداره کردند مردم جنگ را هدایت کردند و به رهبری حضرت امام توانستند موفق بشوند. در انقلاب هم همیشه هر وقت هر چیزی مطالبه عمومی شد آن وقت قدرتی که از این زمینه به دست آمد، توانست مشکلات را بر طرف کند.
مهمترین کاری که ما در رسانه ها می توانیم، انجام دهیم چه دوره ای که از رکود نام می برند یا پسارکودی که انشاالله در آینده بیاید؛ تبدیل مفهوم بلند اقتصاد مقاومتی به گفتمان عمومی و خواست ملی چه مردم و چه بخش مدیریتی کشور و چه سازمان ها کشور است تا بتوانیم گارانتی کنیم یعنی پایداری توسعه و پیشرفت دلخواه کشور را بتوانیم گارانتی کنیم در غیر این صورت بحث ها بحث هایی است که به کار جامعه نمی خورد به کار مردم و بخش اجرایی نخواهد آمد.

ایرنا: اساسا چه تفاوت هایی میان اقتصاد مقامتی و ریاضت اقتصادی وجود دارد؟
حسینی دانا: ریاضت اقتصادی یک بخش کوچک و آخرین تیر در ترکش است در حقیقت این که از منابع مان استفاده نکنیم برای روز مبادا چه اقتصاد مقاومتی و چه تاب آوری اقتصادی هیچ کدام نمی گویند از منابع استفاده نکنیم اتفاقا می گویند از منابع استفاده کنید از نیروی کار از سرمایه داخلی استفاده کنید ثروت ملی خودتان را به درآمد تبدیل کنید.
یعنی ما در اواخر دهه 90 و اوایل هزاره سوم عملکرد سازمان های بین المللی را نگاه می کنیم می بینیم که در این دو مقطع سازمان هایی مثل undp یا بخش های اقتصادی تر توسعه ای سازمان ملل در آفریقا آموزش هایی را مطرح کردند و گفتند در شهرها روستاها آفریقا ثروت های انبوهی مثل معادن، جنگل، مراتع، حیات وحش و طبیعت دارید اینها همه ثروت های شماست ولی باید یاد بگیرید این ثروت را به کار بگیرید و به درآمد تبدیل کنید این خیلی متفاوت از ریاضت کشیدن است که نخوریم و استفاده نکنیم و برای بعدها نگهداری کنیم این نه تنها جامعه را جلو نمی برد بلکه جامعه را به خمودگی و کسالت تنش زایی سوق می دهد در زمانی که باید فرایند گفتمان سازی هدایت می کند به این موضوع هم توجه ویژه داشته باشند.

ایرنا: نقش و سهم بخش خصوصی و بخش دولتی در حوزه صنعت و تولید اشتغال در نظام اقتصادی کشور مبتنی اقتصاد مقاومتی چیست؟ مشارکت کننده، تسهیلات گیر، کوچک سازی، صادر کننده، تکیه کننده به صنایع داخلی(ممنوعیت از واردات منابع اولیه).
حسینی دانا: باید دستور کار ملی برای همه این ها را که گفتید داشته باشیم بعد از این که بحث اقتصاد مقاومتی و ابعادش به گفتمان عمومی و خواست ملی تبدیل شد حالا ببینیم کجا هستیم و چه کار باید بکنیم و چه انتظاری داریم و خروجی مان چی باید باشد این یعنی همان دستور کار ملی برای اقتصاد مقاومتی است حالا شما این اجزا را بخش خصوصی و دولتی گفتید صنعت تولید، مشارکت کننده، تسهیلات گیر همه اینها اجزایی هستند که دستورالعمل برای آن تکلیف و تعیین شده است مصداق آن را در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی می بینیم خوب کار کردند و زحمت کشیدند و دستشان درد نکند به هر جهت به میدان آمدند و فعالیت می کنند تکالیفی هم برای دستگاه ها تعریف شده است این که اسناد مربوطه را نگاه بکنیم می بینیم عمدتا برای دستگاه ها تکالیفی دیده شده است.
برای استقرار نظام اقتصاد مقاومتی برخی دستگاه ها مغفول هستند مثل نیروهای نظامی که در زمان صلح باید به توسعه و عمران کشور کمک کنند ندیدیم که برای آنها تکلیف شده باشد البته در توسعه روستایی در امنیت بخشی که توسعه اش باید فراهم بشود نیروهای نظامی دارند کمک می کنند جای قدردانی دارد ولی برایشان تکلیف نشده است.
به رغم این که در قانون اساسی آمده است که در زمان صلح نیروهای مسلح باید در توسعه و آبادانی کشور کمک کنند، اقتصاد مقاومتی هم باید دیده بشود. اما ستاد اقتصاد مقاومتی این کار را می کند خروجی اش چی بوده، کم بوده یا زیاد بوده است جای نقد است.
به دستگاه هایی که به تکلیف عمل کردند و یا تکلیف شان عمل نشده یا تاثیرگذاریشان چقدر بوده نیاز به پایش است شاخص سازی باید صورت گیرد کما این که شاخص های مهم وجود دارد و قابل عرضه است و باید مجموعه ای بیاید اینها را بررسی کند و در قبال خواسته عمومی و تکلیف درست نهادهای تصمیم گیرنده و متولی امر گزارش تهیه کنند این گزارش می تواند نشان دهد چقدر کار شده چقدر تلاش شده و تاثیرگذاری چقدر با بهره وری کار انجام شده و چه کارهایی باقی مانده است.
دستور کار گزارش های خروجی به دید عموم کمک می کند که کی چه کاری باید انجام می داده و چه کاری انجام داده است و چه کارهایی باید انجام بدهد می تواند خودش یک معیاری باشد که بتوانیم اقتصاد مقاومتی را با کیفیت بهتری پیاه سازی بکنیم.
گاهی می بینیم که محصول یک کشاورز با دسترنج زیاد با کبمود آب در فصل گرما یا سرما تولید می شود اما برخی مواقع می بینیم که واردات بی رویه و نابه جا و نا به هنگام تمام تلاش و سرمایه گذاری ملی را از بین می بریم این خدمت نیست این بی برنامه گی و مدیریت نادرست به هر شکل که نگاه کنیم سرمایه ملی را از بین می برد ارزش کار را از بین می برد و بردتر از آن ناامیدی ایجاد می کند که دیگر اشخاصی که کار کردند و در این گرفتاری دچار شدند سال دیگر اعطای این فعالیت را به لقایش می بخشند و باید به سوی بیگانه دست دراز کنیم.
البته دستگاه هایی هستند که چه در بخش های گفتمان سازی آموزش و دستور کار ملی برای اقشار مختلف جامعه در حوزه اقتصاد مقاومتی انصافا کار کردند اینها باید در رسانه ها اعلام شوند ظرفیت سازی بکنند فضا سازی بکنند تا به تدریج با همین ابزار و امکانات و توانمندی که رسانه ها دارند اینها را به میدان بیاورند که خواست عمومی و گفتمان عمومی اتفاق بیفتد آن زمان می شود انتظار داشت که هر کسی تکلیف خودش را به درستی انجام بدهد و در این امر مهم سهیم باشد.

ایرنا: کدام صنعت می تواند در چارچوب اقتصاد مقاومتی پیش برنده شعار تولید و اشتغال باشد؟ 1- صنعت کشاورزی 2- صنعت مادر(فولاد، نفت و پتروشیمی)3- صنعت گردشگری4- صنعت بیمه و بانکداری؟
حسینی دانا: صنایعی که اسم بردید همه صنایعی هستند که پیشگام خیلی صنایع دیگر هستند مثل فولاد سازی، پتروشیمی، کشاورزی، گردشگری و بیمه و بانک. بیمه و بانک بحث های جداگانه ای دارند. حداقل چهار موردی که اسم بردم این امکان را دارند که پیشگام بقیه صنایع کشور باشند. این که کدام صنعت می تواند برنده تولید و اشتغال باشد، به تنهایی هیچ کدام.
اتفاقا اقتصاد مقاومتی از توان همدیگر استفاده کردن است یعنی باید هم افزایی وجود داشته باشد تا بتواند این کار را انجام بدهد. اگر صنایع تبدیلی درست کار کند و کشاورزی نداشته باشیم یا کشاورزی داشته باشیم صنعت تبدیل نداشته باشیم صادرات به درستی و بموقع انجام نشود و استاندارد انجام نشود یا بالعکس بیمه خوبی ارایه نکنی ولی بخواهی گردشگر از خارج وارد کنی همه این ها لازم و ملزوم هستند همه اینها با هم افزایی می توانند پیش برنده باشند.
این که بخواهیم یک صنعت را در نظر بگیریم آن وقت آن تکانه هایی که گفتم داخلی یا خارجی هستند آن یک صنعت به راحتی قابل شکست است یعنی شکست پذیری آن بالا می رود اگر اقتصاد بزرگ و متنوع باشد این تنوع به همکاری رسیده باشد و همکاری به هم افزایی رسیده باشد آن وقت اگر یکی از این پایه ها سست باشد دچار آسیب باشد یا خللی بر آن وارد بشود بقیه آن مجموعه بزرگ را نگه می دارد و فرصت هست آن یکی پایه را درست کنیم.
در کشورهای پیشرفته اقتصادی هم حجم اقتصاد و هم تنوع با همکاری بخش های اقتصادی با هدف بهره وری بالا و هم افزایی موکدا تکرار و تاکید می شود و در سراسر قوانین مقررات همکاری ها توافق نامه ها دیده می شود.
به طور مثال در حوزه اتحادیه اروپا در بخش علمی برای این که شایستگی علمی یا قابلیت علمی کشورهای اتحادیه با هم نزدیک باشد معمولا در طرح های علمی سعی می شود که دانشگاه های مختلف از کشورهای عضو اتحادیه اروپا با هم همکاری می کنند. یا به طور مثال روی یک طرح 20 دانشگاه اصلی از کشورهای مختلف با هم همکاری و هم افزایی می کنند.
در ایران متوسط بالای مقالات حداکثر سه نویسنده دارد ولی می بینیم در برخی کشورهای پیشرفته هفت نویسنده که نرم جهانی پنج نویسنده است، همکاری می کنند این نشان می دهد که هفت تخصص مختلف روی موضوع کار کردند و آن موضوع را پرورش دادند.
برخی از پژوهش های خیلی دقیق گاهی مواقع تا 600 نویسنده برای یک مقاله کار می کنند و اسامی نویسندگان از حجم خود متن مقاله بیشتر است این نشان می دهد که از زوایای مختلف به موضوع پرداخته شده است وقتی می خواهید این موضوع را استفاده کنید از قابلیت اطمینان بالا به نتایج دانش تولید شده بیشتر است.
زمانی ما در پل سازی هفت تا هشت تخصص را بیشتر استفاده نمی کردیم به طور مثال سازه، زمین شناسی و بتن ؛ ولی اوایل دهه 80 شمسی یک بررسی انجام شد همان پل را بیشتر از هشت تخصص اجرا می کردند.
در فرانسه چه اتفاقی می افتد. در این کشور دست کم 13 تخصص در ساخت پل های راه سازی دخالت می کنند. اگر تنوع و همکاری بیشتر باشد هم افزایی اتفاق می افتد و در نتیجه توان اقتصاد تاب آوری و مقاومت پذیری اقتصاد فوق العاده بالا می رود.
شاید صنعت گردشگری نسبت به صنایع دیگر کم هزینه تر باشد و سرمایه اولیه کمتری بخواهد و تامین سرمایه اش از داخل خیلی راحت تر اتفاق می افتد تا این که اگر بخواهیم در صنعت نفت، پتروشیمی، فولاد، کشاورزی صنعتی و بانک سرمایه گذاری کنیم.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا