مرگ ويلفردو پارتو

وي در ابتدا در رشته مهندسي تحصيل كرد و سپس به عنوان استاد اقتصاد سياسي در دانشگاه لوزان سوئيس به تدريس پرداخت. پارِتو رياضيات را در فرضيه‏هاي اقتصادي وارد كرد و كوشيد تا در مقولات اجتماعي بين عوامل معقول و غيرمعقول تميز قائل شود و بدين ترتيب موجبات صعود و سقوط طبقه حاكم را مشخص نمايد.

به نظر وي، اعمالي منطقي و معقول ناميده مي‏شوند كه وسايل متناسب با هدف را به كار برند و پيوندي منطقي باعث اتصال وسيله و هدف باشد. اين پيوند بايد از طرف كساني كه براي داوري شايستگي دارند مورد تاييد قرار گيرد. پارتو در فلسفه سياسي از شيفتگان ماكياولي، فيلسوف هم وطن خود بود و حكومت مطلقه را تنها حكومت عملي و كارآمد براي اجتماعات بشري مي‏دانست. او نسبت به كساني كه براساس تمايلات بشر دوستانه طالب دموكراسي بودند با ديده خوبي نمي‏نگريست و بر اين عقيده بود كه نيّت بشر دوستانِ واقعي، نيكي كردن به جامعه است همچنان كه نيت كودكي كه بر اثر نوازش بيش از حد، مايه هلاكت پرنده‏اي مي‏شود نيكي كردن به آن است. به عبارت ديگر، پارِتو معتقد بود كه اقليتي از مردم براي آن آفريده شده‏اند كه چون اربابي جابر حكومت كنند و اكثريت آفريده شده‏اند، براي آنكه چون بنده‏اي مطيع، فرمانبرداري نمايند.

فلسفه ماكياولي و مشرب پارتو، مورد نظر فاشيست‏هاي ايتاليايى در زمان موسوليني، نخست‏وزير مستبد ايتاليا قرار گرفت و آنان علي‏رغم اعتراضات پارتو كه مي‏گفت فلسفه‏اش را بد فهميده‏اند، احترام و افتخار بسيار بر سرش گذاشتند. شايد علت اين كج‏فهمي، معلول نامنظمي نوشته‏هاي پارتو بوده است.

زيرا وي به جاي آنكه انديشه‏ هاي خود را به صورت منظم در يك دستگاه فلسفي ارائه كند، آنها را به صورت پراكنده و يادداشت‏هاي اتفاقي كه اكثراً با يك‏ديگر متناقض بودند، ثبت مي‏كرد. مشهورترين اثر پارِتو ذهن و اجتماع در دو جلد نام دارد كه در آن، انديشه‏هاي خود را مطرح نموده است. ويلفردو پارتو، سرانجام در 20 اوت 1923م در 75 سالگي درگذشت.

 

 

منبع:راسخون

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا