خرفه، محافظ کبد در برابر آلودگی‌ها

در پژوهشی که توسط محققینی از دانشگاه پیام نور واحد تفت و دانشگاه جیرفت انجام شده، اثرات محافظتی گیاه دارویی خرفه با نام علمی Portulaca oleracea در مقابل از بین رفتن بافت کبدی بر اثر ماده سمی سولفات مس در جانوران مدل مورد بررسی و آزمایش قرار گرفته است.

در این تحقیق از 28 راس موش‌ صحرایی با وزن تقریبی 180 تا 200 گرم استفاده شده که برای انجام آزمایشات به چهار گروه 1) کنترل نرمال، 2) گروه مسموم (روزانه میزان 200 میلی‌گرم به‌ازای هر کیلوگرم وزن بدن سولفات مس)، 3) خرفه (روزانه میزان 400 میلی‌گرم به‌ازای هر کیلوگرم وزن بدن عصاره گیاه خرفه به‌صورت تغذیه از طریق سوند معده) و 4) گروه مسموم استفاده از خرفه تقسیم شدند. طول دوره تیمار یک ماه بود و در پایان دوره، وضعیت آسیب و همچنین سطوح آنزیم‌های مختلف آنتی اکسیدان در سرم خون موش ها اندازه گیری و بررسی شد.

انسان امروزی، به طور دائمی در معرض آلودگی‌های مختلفی که در زمین و هوا وجود دارند قرار گرفته و برای رهایی از تبعات این مشکل، به دنبال راه‌های چاره است. نتایج یک تحقیق داخلی نشان می‌دهد که گیاه دارویی خرفه می‌تواند در این خصوص کمک خوبی نماید.

نتایج بررسی ها نشان می دهد که ماده سمی «سولفات مس» باعث می شود سطوح میزان آسیب های ناشی از مواد اکسیدان به‌طور معنی‌دار و قابل توجهی افزایش یافته و از سوی دیگر میزان آنزیم های آنتی اکسیدان کاهش نشان دهد.

ولی در جانورانی که برای آن ها، عصاره گیاه دارویی خرفه استفاده شده بود، میزان آنزیم های آنتی اکسیدان به سطوح طبیعی و نرمال خود بازگشته و این موضوع تاثیر واضحی بر کاهش آسیب اکسیداسیونی گذاشته بود. نتایج آزمایشات بافت شناسی نیز با یافته‌های بیوشیمیای مطابقت داشتند.

بدین ترتیب، محققین بر اساس نتایج حاصله اظهار داشته اند که عصاره خرفه، از طریق آنزیم‌های سم‌زدایی‌کننده و فاکتور‌های آنتی‌اکسیدانی و همچنین مهار رادیکال‌های آزاد می تواند سبب حفاظت کبدی ‌شود.

یافته های این پژوهش در قالب مقاله ای علمی پژوهشی در نشریه «تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران» وابسته به موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور به چاپ رسیده است.

 

گزارش: محمدرضا دلفیه

منبع: امیری، آ. و همکاران. 1396. بررسی اثر خرفه )Portulaca oleracea L(در برابر نکروز کبدی القاء شده توسط سولفات مس در موش‌های صحرایی. تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، 33(2): 218-208.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا