مبنای قرآن رحمت است

به گزارش سیناپرس به نقل از استاد نیوز، مطهرنیا درباره وضعیت نخبگان در کشور و علت مهاجرت اکثر این افراد به کشورهای خارجی، اظهار داشت: «نخبه اصولاً به “اِلیت” گفته می‌شود. الیتی که باتوجه به شرایط و توانایی‌هایش جایگاه مناسبی در سطوح اجتماعی و حکومت پیدا کرده است. ما باید در ادبیات خود میان نخبگان، سرآمدان و مدیران عالی‌رتبه تفاوت قائل شویم. به همین جهت من در مقاله‌ای که درباره این افراد گردآوری کردم، به مجموعه این افراد “فراهم‌سنگان اجتماعی” اتلاق می‌کنم. به عبارت دیگر اگر در سطح تحلیل کلان دو دسته برگزیدگان یا فراهم‌ سنگان اجتماعی را از طبقات پایین مردم جدا کنیم، در قسمت فراهم‌سنگان اجتماعی ۳ گروه داریم که از وزن‌، عیار و قیمت والاتری نسبت به دیگر افراد جامعه برخوردارند».

وی در ادامه در رابطه با علت ماندن برخی از نخبگان باتوجه به شرایط و امکانات موجود در کشور، خاطرنشان کرد: «وقتی درباره این افراد تحقیق و مطالعه می‌کنیم متوجه می‌شویم از میان نخبگان کسانی توانستند جذب دستگاه های حکومتی بشوند، در کشور ماندگار شدند و همینجا به خدمت پرداختند اما افرادی که پس از فارغ‌التحصیلی باتوجه به برخی ایرادات موجود در قوانین کشور و ارگان های مختلف نتوانستند استعداد خود را بروز دهند به فکر مهاجرت افتادند. ما اکنون اساتید برجسته‌ای را در دنیا می‌شناسیم که ایرانی هستند و در مقام اساتید برتر در کشوری که حضور دارند فعالیت می‌کنند».

مطهرنیا در همین راستا افزود: «این دسته از افراد جزء همان کسانی هستند که به دلیل برخی خلاءهای قانونی و برخوردهای درست یا نادرست موفق به ارائه توانایی خود در کشور نشدند و تصمیم به رفتن گرفتند. این در حالی است که ما در قوانین خود یکی از مهم‌ترین برخوردهای خود را با نخگبان، ممنوع‌الخروجی قرار دادیم. به عبارت دیگر ما براین نکته تأکید داریم که اگر فردی خلاف معیارها و جهت‌گیری مندرج در گفتمان جریان حاکم بر کشور عمل کند، وی را ممنوع‌الخروج می‌کنیم و این ممنوع‌الخروجی را مجازات می‌دانیم و به پیروی از مجازات دانستن داخل کشور ماندن بر این نکته تأکید می‌کنیم که بیرون کشور وضعیت مناسب‌تری فراهم است. در نتیجه چگونه می‌توانیم به فراهم‌سنگان و نخبگانی که در کشور نمانده‌اند خرده بگیریم. البته همانطور که گفته شد افرادی هم وجود دارند که باتوجه به هماهنگ بودن اعتقادات و جهت‌گیری آنها با جریان حاکم در همین کشور ماندند، خدمت کردند و حتی در این راه جان خود را دادند».

وی درباره اقداماتی که حکومت و دولت باید در جهت حفظ نخبگان و سرمایه های علمی کشور انجام بدهد، تصریح کرد: «ما باید بپذیریم جامعه ملی دچار یک پیچیدگی فرهنگی خطرناک است که ارتباط همانی بین فرهنگ و دین را قائل است. این جریان نمی‌تواند مرزهای دینی و اعتقادی را بین مرزهای فرهنگی و ملی در کشور تفکیک کند. فلذا تلاش دارد با ایدئولوژیزه کردن فرهنگ و سیاست تمام جوانب زندگی عمومی و خصوصی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. در حالی اینگونه اقدامات باعث پررنگ‌تر شدن اختلافات و چنددستگی بین لایه های مختلف جامعه می‌شود. تداوم این تفکر موجب گسترش قوم‌گرایی و فرقه‌گرایی و شکاف های پیچده اجتماعی خواهد شد. در نتیجه باید نخست بحران فکری حاکم بر نگرش خود را بر جامعه ملی از دریچه نگرش حکومتی عوض کنیم».

مطهرنیا در پایان اضافه کرد: «ما باید بدانیم قرآنی که کل آن در سوره توحید و کل سوره توحید در بسم‌الله آن و کل بسم‌الله در بای آن خلاصه می‌شود، می‌گوید به نام خداوند بخشنده مهربان. یعنی به نام خدای بخشنده‌ای که به مومنین و مومنات مهربانی می‌کند. لذا اگر ما یک دولت متکی بر حکومت جهانی قرآن داریم، باید بدانیم آنچه که در قرآن مطرح است رحمت و مهربانی است. در حالیکه در برخورد با جمع وسیعی از جامعه روشن‌اندیشان و روشنفکران، براساس کوچکترین نقدی از سوی آنها، آنهارا دگراندیش می‌نامیم و تلاش می‌کنیم در کوچکترین زوایای زندگی خصوصی، فردی و خانوادگی آنها دخالت کنیم. لذا قطعاً با ادامه این روند فرار مغزها بیشتر جلوه خواهد کرد. از طرفی در حوزه امکانات، مادی و رفاهی نیز باید طوری نخبگان خود را حمایت کنیم که در زندگی از شرایطی مانند مدیران عالی‌رتبه برخوردار باشند. آنها سرمایه های علمی کشور هستند و این روش می‌تواند جلوی انگیزه های آنها از مهاجرت به دلیل رفاه و درآمد بیشتر را بگیرد».

مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه آزاد تهران‌مرکز در گفت‌وگو با خبرنگار استادنیوز به تحلیل وضعیت نخبگان در کشور و رویکرد دولت و حکومت در قبال آنها پرداخت.

مطهرنیا درباره وضعیت نخبگان در کشور و علت مهاجرت اکثر این افراد به کشورهای خارجی، اظهار داشت: «نخبه اصولاً به “اِلیت” گفته می‌شود. الیتی که باتوجه به شرایط و توانایی‌هایش جایگاه مناسبی در سطوح اجتماعی و حکومت پیدا کرده است. ما باید در ادبیات خود میان نخبگان، سرآمدان و مدیران عالی‌رتبه تفاوت قائل شویم. به همین جهت من در مقاله‌ای که درباره این افراد گردآوری کردم، به مجموعه این افراد “فراهم‌سنگان اجتماعی” اتلاق می‌کنم. به عبارت دیگر اگر در سطح تحلیل کلان دو دسته برگزیدگان یا فراهم‌ سنگان اجتماعی را از طبقات پایین مردم جدا کنیم، در قسمت فراهم‌سنگان اجتماعی ۳ گروه داریم که از وزن‌، عیار و قیمت والاتری نسبت به دیگر افراد جامعه برخوردارند».

وی در ادامه در رابطه با علت ماندن برخی از نخبگان باتوجه به شرایط و امکانات موجود در کشور، خاطرنشان کرد: «وقتی درباره این افراد تحقیق و مطالعه می‌کنیم متوجه می‌شویم از میان نخبگان کسانی توانستند جذب دستگاه های حکومتی بشوند، در کشور ماندگار شدند و همینجا به خدمت پرداختند اما افرادی که پس از فارغ‌التحصیلی باتوجه به برخی ایرادات موجود در قوانین کشور و ارگان های مختلف نتوانستند استعداد خود را بروز دهند به فکر مهاجرت افتادند. ما اکنون اساتید برجسته‌ای را در دنیا می‌شناسیم که ایرانی هستند و در مقام اساتید برتر در کشوری که حضور دارند فعالیت می‌کنند».

مطهرنیا در همین راستا افزود: «این دسته از افراد جزء همان کسانی هستند که به دلیل برخی خلاءهای قانونی و برخوردهای درست یا نادرست موفق به ارائه توانایی خود در کشور نشدند و تصمیم به رفتن گرفتند. این در حالی است که ما در قوانین خود یکی از مهم‌ترین برخوردهای خود را با نخگبان، ممنوع‌الخروجی قرار دادیم. به عبارت دیگر ما براین نکته تأکید داریم که اگر فردی خلاف معیارها و جهت‌گیری مندرج در گفتمان جریان حاکم بر کشور عمل کند، وی را ممنوع‌الخروج می‌کنیم و این ممنوع‌الخروجی را مجازات می‌دانیم و به پیروی از مجازات دانستن داخل کشور ماندن بر این نکته تأکید می‌کنیم که بیرون کشور وضعیت مناسب‌تری فراهم است. در نتیجه چگونه می‌توانیم به فراهم‌سنگان و نخبگانی که در کشور نمانده‌اند خرده بگیریم. البته همانطور که گفته شد افرادی هم وجود دارند که باتوجه به هماهنگ بودن اعتقادات و جهت‌گیری آنها با جریان حاکم در همین کشور ماندند، خدمت کردند و حتی در این راه جان خود را دادند».

وی درباره اقداماتی که حکومت و دولت باید در جهت حفظ نخبگان و سرمایه های علمی کشور انجام بدهد، تصریح کرد:«ما باید بپذیریم جامعه ملی دچار یک پیچیدگی فرهنگی خطرناک است که ارتباط همانی بین فرهنگ و دین را قائل است. این جریان نمی‌تواند مرزهای دینی و اعتقادی را بین مرزهای فرهنگی و ملی در کشور تفکیک کند. فلذا تلاش دارد با ایدئولوژیزه کردن فرهنگ و سیاست تمام جوانب زندگی عمومی و خصوصی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. در حالی اینگونه اقدامات باعث پررنگ‌تر شدن اختلافات و چنددستگی بین لایه های مختلف جامعه می‌شود. تداوم این تفکر موجب گسترش قوم‌گرایی و فرقه‌گرایی و شکاف های پیچده اجتماعی خواهد شد. در نتیجه باید نخست بحران فکری حاکم بر نگرش خود را بر جامعه ملی از دریچه نگرش حکومتی عوض کنیم».

مطهرنیا در پایان اضافه کرد:«ما باید بدانیم قرآنی که کل آن در سوره توحید و کل سوره توحید در بسم‌الله آن و کل بسم‌الله در بای آن خلاصه می‌شود، می‌گوید به نام خداوند بخشنده مهربان. یعنی به نام خدای بخشنده‌ای که به مومنین و مومنات مهربانی می‌کند. لذا اگر ما یک دولت متکی بر حکومت جهانی قرآن داریم، باید بدانیم آنچه که در قرآن مطرح است رحمت و مهربانی است. در حالیکه در برخورد با جمع وسیعی از جامعه روشن‌اندیشان و روشنفکران، براساس کوچکترین نقدی از سوی آنها، آنهارا دگراندیش می‌نامیم و تلاش می‌کنیم در کوچکترین زوایای زندگی خصوصی، فردی و خانوادگی آنها دخالت کنیم. لذا قطعاً با ادامه این روند فرار مغزها بیشتر جلوه خواهد کرد. از طرفی در حوزه امکانات، مادی و رفاهی نیز باید طوری نخبگان خود را حمایت کنیم که در زندگی از شرایطی مانند مدیران عالی‌رتبه برخوردار باشند. آنها سرمایه های علمی کشور هستند و این روش می‌تواند جلوی انگیزه های آنها از مهاجرت به دلیل رفاه و درآمد بیشتر را بگیرد».

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا