«آماده‌سازی» و «عادی‌سازی شرایط» از اولویت‌های مدیریت بحران‌ها

به گزارش سیناپرس به نقل از خبرگزاری ایسنا، در این راستا باید در سیاستگذاری ملی اولویت‌های اول تا سوم به ترتیب «آماده‌سازی»، «امدادرسانی» و «بهبودی و عادی‌سازی شرایط» قرار داده شود.

زلزله‌ها، سیل‌ها و آتش‌سوزی‌ها می‌آیند و می‌روند و اصول مدیریت بحران و ریسک این را به ما می‌گویند که با مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، چاره‌جویی‌ها و دستورالعمل‌های استاندارد نسبت به کاهش عوارض ناشی از بحران‌ها و عادی‌سازی اوضاع اقدام شود؛ چراکه مدیریت ریسک هنر استفاده از منابع موجود برای کاهش بحران است.  

بعد از حادثه «گرنفل» نقل قول‌هایی در زمینه نحوه مدیریت بحران در رسانه‌ها منتشر شد که دکتر فریبرز ناطق الهی، عضو هیات علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله معتقد است در سیاستگذاری ملی اولویت‌های اول تا سوم مدیریت بحران باید به ترتیب   «آماده‌سازی»، «امدادرسانی» و «بهبودی و عادی‌سازی شرایط» قرار داده شود و اولویت‌های چهارم تا ششم نیز به ترتیب جهت گزینه‌های «توسعه عمرانی»، «کاهش اثرات» و «پیشگیری» از بحران منظور شود.

وی با ارسال یادداشتی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خصوص نحوه سیاستگذاری ملی در زمینه مدیریت بحران نظرات خود را چنین ارائه کرد:

عناصر اساسی سیاست ملی مدیریت بحران

برای رسیدن به یک برنامه جامع مقابله با بحران‌ها اعم از طبیعی یا انسان‌ساز مطالبی را باید بصورت جدی در دستور کار قرار داد. در این گزارش سعی می‌شود به رئوس برخی از این موارد مهم به شرح ذیل اشاره شود:

الف) گزینه‌های موجود

در مورد شناخت گزینه‌های در دسترس بعنوان عناصر اساسی سیاست‌گذاری ملی مدیریت بحران، بهتر است که سیکل مدیریت بحران مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که هر یک از بخش‌های سیکل مدیریت بحران را می‌توان به عنوان یک عنصر اساسی در سیاستگذاری ملی در نظر گرفت. بخش‌های مختلف سیکل مدیریت بحران شامل پیشگیری، کاهش اثرات، آمادگی، پاسخگویی و امدادرسانی، بهبودی و توسعه می‌شود.

هر یک از بخش‌های نام برده شده سیکل مدیریت بحران ‌باید بطور کامل مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به اولویت‌بندی موردنظر دولت‌ها در سیاستگذاری ملی مدنظر قرار گیرد.

پیشگیری از بحران

تمام اقداماتی که موجب پیشگیری از وقوع بحران‌ها و همچنین باعث جلوگیری از اثرات مخرب آن بر جامعه شود، در این بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد. به عنوان مثال احداث سدها و یا اقدامات انجام شده جهت جلوگیری از طغیان رودخانه‌ها را می‌توان به عنوان اقدامات پیشگیری‌ کننده تلقی کرد.

کاهش اثرات مخرب بحران

تمام عملیات و اقداماتی که تحت یک برنامه منسجم و جامع جهت کاهش اثرات بحران در یک کشور و یا برای منطقه خاصی انجام می‌گیرد را می‌توان به عنوان کاهش اثرات بحران نام برد. به عنوان مثال تهیه و کاربرد کدهای ساختمانی به منظور کاهش خسارات و آسیب‌های ناشی از زلزله بر ساختمان‌ها را می‌توان نام برد.

آمادگی

شامل کلیه عملیات و اقداماتی است که دولت‌ها، جوامع و همچنین افراد قادر به انجام عکس‌العمل سریع و کارا در مواقع بروز بحران هستند. اقدامات آماده‌سازی در کل شامل تهیه یک برنامه ضد بحران، برآورد دقیق منابع و همچنین آموزش پرسنل است.

امدادرسانی

فعالیت‌های مربوط به امدادرسانی معمولا تمام عملیات و اقداماتی که قبل و بعد از وقوع بحران باید صورت گیرد را شامل می‌شوند؛ این عملیات و اقدامات کلا در جهت حفاظت از جان مردم و تأسیسات و دارایی‌های موجود صورت می‌پذیرد.

بهبودی

این بخش از سیکل مدیریت بحران شامل تمام عملیات و اقداماتی است که به منظور عادی‌سازی شرایط و اوضاع و احوال یک کشور یا یک بخش از کشور بعد از وقوع بحران صورت می‌پذیرد. مرحله عادی‌سازی بعضی اوقات ممکن است مدتی در حدود ۵ تا ۱۰ سال طول داشته باشد. مرحله بهبودی و عادی‌سازی اوضاع معمولا توأم با به‌سازی و بازسازی نیز می‌شود.

توسعه عمرانی

توسعه فزاینده عمرانی و مدرنیزه شدن جوامع رابطه‌ای میان بحران و مدیریت ایجاد کرده است؛ چرا که بحران به عنوان عامل اصلی تهدیدکننده برنامه‌های توسعه عمرانی کشورها همواره تأثیر بازدارنده‌ای بر روند توسعه کشورها داشته و بخشی از منابع و امکانات کشورها را از مسیر تخصیص به برنامه‌های توسعه باز داشته است و این منابع و امکانات را جهت مقابله با بحران‌ها و خرابی‌های ناشی از آن اختصاص می‌دهد.

ب) انتخاب گزینه‌های مطلوب

بررسی بخش‌های مختلف سیکل مدیریت بحران مؤید این حقیقت است که در انتخاب گزینه‌های سه‌گانه «آمادگی»، «امدادرسانی» و «بهبودی و عادی‌سازی» هیچ‌گونه حق انتخابی برای کشورها وجود ندارد و در واقع این سه گزینه اساسی حتما باید در سیاستگذاری ملی به بهترین نحو مورد توجه مسؤولین امر قرار گیرد و در سیاستگذاری ملی اولویت‌های اول تا سوم باید به ترتیب   «آماده‌سازی»، «امدادرسانی» و «بهبودی و عادی‌سازی شرایط» قرار داده شود و اولویت‌های چهارم تا ششم نیز به ترتیب جهت گزینه‌های «توسعه عمرانی»، «کاهش اثرات» و «پیشگیری» از بحران منظور شود.

نیازهای اساسی جهت مقابله با بحران

نیازهای اساسی جهت رویارویی با هر بحرانی اگرچه در جزء ممکن است متفاوت باشد، ولیکن در اصول تعریف شده کاملا مشترک است که شامل موارد ذیل است:

سیستم تشکیلاتی و سازمانی مدیریت بحران
برنامه‌ریزی
کاربرد بهینه منابع
استفاده از تخصص‌های لازم
آموزش

در بررسی‌های لازم جهت تعیین نیازهای اساسی به منظور مقابله با بحران، ابتدا بی‌مناسبت نخواهد بود که حجم تمام عملیات مربوط به مقابله با بحران مشخص شود، به همین منظور شرح عملیات و محدوده وظایفی که جهت مقابله با بحران ضروری به نظر می‌رسد، بدین شرح لیست می‌شود:

ضوابط و نحوه اعلام اخطار جهت اطلاع از خطر وقوع بحران
عملیات جستجو و نجات
عملیات اندازه‌گیری و برآورد و گزارش اثرات ناشی از بحران
درمان و نگهداری مصدومین
پاکسازی محیط و عملیات بهسازی جاده‌ها، فرودگاه‌ها، شبکه راه‌آهن، بنادر و تمام موارد مهم و کلیدی دیگر
ضوابط و نحوه عملیات غذارسانی
ضوابط احداث سرپناه
تخلیه شهرها از افراد، گروه‌ها و همچنین تخلیه احشام
ضوابط عملیات بهداشت و سالم‌سازی
استقرار مجدد جمعیت و برقراری سیستم‌های مخابراتی، آب آشامیدنی و برق
جهت‌گیری و هماهنگی تمام امور ضد بحران
اطلاعات و راهنمایی کردن مردم
کمک‌های مالی فوری به آسیب‌دیدگان از بحران
حفظ و نگهداری عزم و روحیات مردم
مددکاری نسبت به آسیب‌دیدگان و منصوبان آنها
انجام کنترل و توزیع مواد ضروری
به‌سازی و بازسازی امور مربوط به تولید محصولات و موادغذایی
انجام برنامه اضطراری ساخت مسکن
انجام امور بلندمدت به منظور بهبودی و عادی‌سازی شرایط و اوضاع و احوال
کاربرد قوانین و مقررات اضطراری

همانطوری که حجم عملیات و وظایف مختلف ذکر شده در بالا نشان می‌دهد، جهت مدیریت بحران یک روش سیستماتیک و سازمان یافته‌ای می‌باید تعریف و بکار گرفته شود و از اقدامات موردی حتی اگر بر اساس تجربه قدیمی و یا سنتی استوار باشد، اجتناب کرد.

فلسفه مقابله با بحران

بطور کلی هر بحرانی، اثرات گسترده‌ای بر کشورها، دولت‌های آنها و همچنین مردمان دارد؛ از این رو مسؤولیت اصلی مقابله با بحران برعهده دولت‌ها بوده و لذا دولت‌ها مسؤولیت مستقیم تهیه نیازهای بوجود آمده در اثر بحران را همانند مسؤولیت‌های دیگر خود در زمینه فراهم کردن امکانات و شرایط توسعه ملی بر دوش خواهند داشت.

اگرچه دولت‌ها معمولا به کمک‌های همه‌جانبه از سوی سازمان‌های غیر دولتی، بخش خصوصی و عموم مردم و در بعضی مواقع حتی کمک‌های بین‌المللی نیاز نیز دارند؛ ولیکن مسؤولیت کلی و اصلی مقابله با بحران بر عهده خود دولت‌ها قرار دارد و در واقع این تشکیلات دولتی و منابع در اختیار آن قرار دارد تا بار اصلی عملیات و اقدامات ضد بحران را بر دوش بکشد.

در مواقع بروز بحران، بخش‌ها و ادارات مختلف دولتی و بخصوص واحدهایی‌که سرویس‌های اضطراری را ارائه می‌کنند، باید بیشتر از مواقع عادی و در شرایط دشوار توام با فشار و ناهنجاری نسبت به انجام امور هماهنگی با سایر واحدها و ادارات دولتی اقدام کنند.

شرایط بحرانی بعضی اوقات نیازهایی را بوجود می‌آورد که دستگاه‌ها و بخش‌های مختلف دولتی در شرایط عادی مجبور به تأمین آنها نیستند و این گونه نیازها با توجه به اثرات خاص هر بحران بروز می‌کند. به عنوان مثال می‌توان از تغذیه همگانی نام برد و به همین دلایل است که جهت مقابله با بحران‌ها نیاز مبرمی به وجود سیستم مدیریت بحران است و همواره این حقایق را در مورد سیستم مدیریت بحران باید مدنظر داشت:

«سیستم مدیریت بحران هیچ‌گاه دستگاه‌های دولتی را کنترل نمی‌کند»
«سیستم مدیریت بحران به دستگاه‌های دولتی نحوه انجام فعالیت‌های آنها را دیکته نمی‌کند»
«وظیفه اصلی سیستم مدیریت بحران مطمئن شدن از هماهنگی بین منابع و عملیات دستگاه‌های دولتی و درصورت لزوم دستگاه‌های غیردولتی به منظور ارائه بهترین اقدامات ضد بحران در تمام اوقات و به مطلوب‌ترین نحو ممکنه است».

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا