ضرورت مقاوم سازی آثار باستانی در برابر زلزله

آثار باستانی و تاریخی را می توان به نوعی هویت و پیشینه فرهنگی و هنری هر سرزمین محسوب کرده و به همین دلیل حفظ و نگهداری از این آثار؛ موضوعی بسیار حیاتی و مهم محسوب می شود. از سوی دیگر این آثار تاریخی عموما حاوی اطلاعات و شواهدی از گذشته هستند که در قالب کتیبه، تزئینات وابسته به معماری؛ آثار هنری و سبک های به کار رفته می تواند بخش هایی از فرهنگ و هنر یک دوره خاص از تاریخ را روایت کند. باید در نظر داشت که آثار باستانی به مانند هر اثر دیگری که توسط بشر ساخته می شود محکوم به نابودی است و سرانجام روزی از بین خواهد رفت و در این میان وظیفه باستان شناسان و مرمتگران تنها تلاش برای استخراج کلیه اطلاعات ارزشمند این آثار و همچنین کمک به بقای بیشتر و اضافه شدن به طول عمر آن است. در این میان هر اثر تاریخی و باستانی از سوی عوامل متعدد مختلفی مورد تهدید قرار دارد که این عوامل به دو گروه اصلی عوامل طبیعی و عوامل انسانی تقسیم می شوند.

بر اساس آمارهای موجود؛ اقدامات پیشگیرانه مبتنی بر مقاوم سازی در برابر زلزله در بیشتر آثار تاریخی و باستانی ایران انجام نشده و تقریبا وقوع یک زلزله شدید می تواند منجر به تخریب و نابودی کامل این آثار شود.

باید اذعان داشت که در طول تاریخ، عوامل انسانی سهم بیشتری در تخریب آثار تاریخی داشته اند و آسیب های ناشی از جنگ؛ تخریب های کینه ورزانه و یا ناشی از سودجوئی و نا آگاهی؛ بسیاری از آثار تاریخی را در سراسر جهان به ورطه نابودی کشانده است. از سوی دیگر آثار باستانی به طور مداوم از سوی عوامل طبیعی از قبیل رطوبت، رشد گیاهان، تغییرات دمائی، بارش های جوی و …. مورد تهدید قرار دارند. یکی از این عوامل مخرب شامل بلایای طبیعی از قبیل سیل و زلزله هستند. در کشوری مانند ایران که در طول تاریخ خود شاهد رخدادن هزاران مورد زلزله کوچک و بزرگ بوده؛ نمی توان از این عامل به سادگی عبور کرد. در سده های گذشته بارها شاهد تخریب کامل یک شهر باستانی و یا آثار ارزشمند تاریخی بر اثر زلزله بوده ایم که شاید از جمله مهمترین آن ها بتوان به ارگ بم، شهر تاریخی فردوس یا برج های خرقان اشاره کرد.

 

البته باید در نظر داشت که سازندگان و معماران چیره دست ایرانی در طول تاریخ به خوبی از این موضوع اطلاع داشته و در بناهای خود از تکنیک های پیشرفته ای استفاده می کردند که سبب شده است تا بسیاری از آن ها در برابر چندین زلزله شدید مقاومت کرده و تا کنون سراپا مانده اند. تاثیرات زلزله بر آثار باستانی و محوطه های تاریخی بر اساس نوع زلزله و شدت آن می تواند متفاوت باشد. برای نمونه این شدت تخریب می تواند منجر به فروریختن بخشی از بنا، تزئینات آن یا سراسر بنا بوده یا تاثیرات مخرب خود را به شکل ایجاد شبکه ای از ترک ها در بنا باقی گذارد. در این حالت مرمتگران ابنیه تاریخی با شناسائی ترک های فوق؛ اقداماتی پیشگیرانه را ترتیب می دهند. در ابتدا باید نسبت به مقاوم سازی پی و شالوده بنا اقدام شده و از این بابت اطمینان حاصل کرد. در مرحله دوم؛ حدود و موقعیت ترک های ایجاد شده روی بنا شناسائی شده و در ابتدا باید آن ها را شاهد گذاری کرد.  اگر در هنگام بازدید از ابنیه و اثار تاریخی دقت کرده باشید، در برخی مناطق صفحات مستطیلی شکل گچی به شکل پروانه و در ابعاد کوچکی به اندازه یک کارت ویزیت ایجاد شده که همواره روی ترک ها قرار دارند و تاریخی روی آن ثبت است که نشان دهنده زمان شاهدگذاری است. اگر پس از عملیات شاهد گذاری، این صفحه مجددا ترک بخورد نشان دهنده فعال بودن ترک است که در این شرایط مرمتگران باید نسبت به انجام اقدامات حفاظتی متناسب به شرایط و نوع ترک ، آن را مهار کرده و مجددا شاهدگذاری کنند. البته این عملیات تنها پس از آسیب دیدن بنا انجام شده و عملیات مرمتی محسوب می شود و نمی توان آن را اقدامی در رابطه با مقاوم سازی بنا در برابر زلزله محسوب کرد.

موضوعی که باید بر آن تاکید کنیم؛ لزوم استفاده از تجارب و تخصص های مرتبط با این موضوع در سطح جهانی است زیرا در ایران ابنیه تاریخی بیشتر از منظر مرمت و حفاظت مورد توجه قرار گرفته و در زمینه آسیب شناسی ناشی از زلزله و پیشگیری از تبعات آن اقدامات کمی انجام شده است. این موضوع با در نظر داشتن موقعیت جغرافیائی سرزمین ایران روی کمربند زلزله، نشان دهنده خطری بالقوه است که همواره آثار تاریخی و باستانی ما را تهدید می کند. بر اساس آمارهای موجود؛ اقدامات پیشگیرانه مبتنی بر مقاوم سازی در برابر زلزله در بیشتر آثار تاریخی و باستانی ایران انجام نشده و تقریبا وقوع یک زلزله شدید می تواند منجر به تخریب و نابودی کامل این آثار شود.  مجددا ناگزیر به تاکید بر این موضوع هستم که بحث مقاوم سازی ابنیه تاریخی متفاوت با بحث مرمت بوده و انجام عملیات های مرمتی برای حفظ آثار تاریخی لازم هستند اما در سرزمین زلزله خیز ایران به هیچ عنوان کافی نخواهند بود.

امروزه کشورهایی مانند ژاپن در زمینه مقاوم سازی ابنیه و آثار تاریخی دارای تجربه و دانش بسیار زیادی هستند که می توان از آن برای مقاوم سازی آثار تاریخی ایران استفاده کرد. روش هایی از قبیل مهار انرژی و حرکت زلزله و عدم ورود آن به بناهای تاریخی که در ژاپن اجرا شده است، می تواند در ایران نیز استفاده شود که به این ترتیب تاثیرات زلزله بر آثار تاریخی را به حداقل خواهد رساند.

یکی دیگر از تاثیرات زلزله بر آثار تاریخی؛ نقش مخرب آن در محوطه های حفاری نشده و آثار باقی مانده در زیر خاک است. بر خلاف آثار و ابنیه تاریخی فوق الذکر، این گروه از آثار در زیر زمین قرار داشته و هنوز مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته اند، وقوع زلزله در این محوطه ها می تواند سبب آسیب دیدن و تخریب بخشی از آن ها شده و از آن مهمتر معمولا بر اثر زلزله شاهد رانش سطحی زمین هستیم که این موضوع نیز خود از یکسو سبب فشرده شدن بخشی از لایه های خاک از جمله محوطه های باستانی می شوند که این امر انجام حفاری را مشکل ساخته و از سوی دیگر رانش لایه های زمین، منجر به تداخل لایه ها و اضطراب آن ها شده و امر لایه نگاری و سال یابی محوطه ها را با مشکل رو به رو می کند زیرا در این شرایط ممکن است آثار مربوط به یک لایه تاریخی وارد لایه های بالاتر یا پائین تر شوند.

در این میان باید در نظر داشت که تا همین امروز، فرصت های زیادی در حوزه مقاوم سازی آثار تاریخی در برابر زلزله از بین رفته است و ممکن است در صورت بروز یک اتفاق ناخوشایند، بخشی از پیشینه و هویت تاریخی و میراث فرهنگی ما برای همیشه نابود شود. کما این که در مورد ارگ بم شاهد تخریب گسترده این مجموعه بر اثر زلزله ای بودیم که سبب شد علی رغم انجام مرمت های گسترده، این مجموعه هیچگاه به حالت پیشین خود بازنگردد. در این راستا باید ضمن استفاده از تجربیات و دانش سایر کشورها، تلاش کنیم تا نیروهای متخصص خود را در این حوزه آموزش داده و به فناوری و دانش روز مجهز کنیم.

 

دکتر احسان محمدحسینی – باستان شناس

No tags for this post.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. چقدر خوب و علمی و در عین حال با زبان ساده و قابل فهم برای همه مردم به موضوع پرداختید. واقعا عالی بود ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا