مصیب بزرگ بعدی بشر

در سال 1347 میلادی مردم آن روز دنیا که در اروپا ساکن بودند با مصیبت بزرگی مواجه شدند. مردم در ابتدا فکر می کردند که آنچه زندگی آنها را به چالش کشیده چیزی جز آنفلوآنزا نیست اما با گذشت چند روز احساس درد شدید در شکم به اوج خود رسید و حتی خون سیاه بالا می آوردند. این مصیبت چیزی نبود جز طاعون بزرگ که بعدها به آن «مرگ سیاه» گفته می شد. مردم زیادی در سراسر اروپا جان خود را از دست دادند به طوریکه برآورد شد حدود نیمی از مردم اروپا از بین رفتند. طاعون بزرگ تا قرن 17 میلادی اروپا را تحت تأثیر قرار داد و در این مدت بخشهای مختلفی از این قاره متأثر از آن قرار می گرفت و مردم همچنان می مردند.

از اتفاقاتی از این دست به عنوان مصیبتهای ثبت شده در تاریخ یاد می شود. در واقع باید آن را تاریخ طبیعی به شمار آورد زیرا بیماریهای واگیردار بخشی از اکولوژی جوامع انسانی محسوب می شد. بر اساس آنچه که در تاریخ به یادگار مانده، تا سال 1900 و به رغم انبوهی از خشونتها و قطحی ها، بیماریهای واگیردار همچنان بزرگترین قاتل جوامع انسانی محسوب می شد تا جایی که از آنها به عنوان عامل اصلی از بین برنده نیمی از جمعیت انسانها یاد می شود. حالا اما این رقم به کمتر از یک چهارم مرگهای سراسر جهان کاهش یافته است. اکثر چنین مرگهایی نیز در مناطق حاره ای و فقیرنشین جهان روی می دهد و تنها درصد بسیاری اندکی از مرگهایی که در جوامع پیشرفته و ثروتمند جهان روی می دهد ناشی از بیماریهای واگیردار است. همزمان که فناورهای نوین توسعه می یابد و علوم پزشکی مرزهای جدیدی را باز می کند، شمار مرگهای ناشی از این نوع بیماریها در این دسته از کشورها نیز همچنان در حال کاهش است.

حالا دانشمندان هشدار می دهند که عصر چنین مصیبتهایی اگرچه در ظاهر پایان یافته اما باید همچنان منتظر آنها بود. آنها معتقدند بیماریهای واگیردار خانمان برانداز همچنان تهدیدی برای بشریت محسوب شده و بار دیگر باز می گردند. برای درک بهتر این موضوع باید به دهه 60 میلادی بازگردیم. در آن دوران تصور می شد که دیگر تهدیدی از این بابت جوامع انسانی را متأثر نخواهد کرد اما به ناگهان سر و کله ایدز پیدا شد. از آن زمان تاکنون بیماریهای عفونی مختلفی همچون آنفلوآنزای پرندگان، سارس و زیکا بخشهای زیادی از زمین را به چالش کشانده است. اما هیچ کدام از آنها به اندازه ابولا در چند سال اخیر دولتهای سراسر جهان را به وحشت فرو نبرده است. این نگرانی ها موجب شده تا دانشمندان هشدارهای جدی درباره رویارویی بشر با بیماریهای واگیردار خطرناک مطرح کنند. برنامه های مختلفی در سال جاری به کار گرفته می شود تا با تکیه بر آنها بتوان مقابله مؤثری با این قاتلان میکروبی انجام داد. در سراسر جهان محققان بیشماری دست به کار شده اند و به همین خاطر می توان گفت تیمی مخصوص واکنش اضطراری تشکیل شده است. اما هنوز هم به مرز آمادگی لازم نرسیده ایم و اگر با مصیبت بزرگی همچون یک بیماریهای واگیردار ناشناخته روبرو شویم دچار مشکل خواهیم شد و این درحالی است که بیماریای عفونی در حال تکامل و دگرگونی هستند.

به نظر می رسد هشدار جدی دانشمندان را باید مورد توجه قرار داد. اینکه با یک بیماریهای واگیردار جهانی روبرو شویم دور از ذهن نخواهد بود. اکنون این پرسش مطرح می شود که چه زمان این اتفاق روی می دهد و چطور باید با آن مقابله نمود؟

باید به این واقعیت توجه کرد که پاتوژنها همواره با بشر بوده اند. کمی پس از آنکه انسانها کشاورزی را آغاز کرده و در محلهای ساکن شده تا زندگی خود را آغاز کنند پاتوژنها وارد زندگی ما شدند. اکنون هم همان دوران به نوع دیگری در حال تکرار شدند است. اگر قرنها پیش انواع بیماریها از دام و طیور به انسان منتقل می شد، اکنون و همزمان با افزایش جمعیت و حضور هرچه متراکم تر انسانها در نواحی حاره ای زمین، شرایط برای ابتلای جوامع به بیماریهای واگیردار بیش از هر زمان دیگری مهیا شده است. پاتوژنها در میان ما زندگی می کنند و خود را با شرایط موجود تطبیق داده اند. انسانها بیش از گذشته سفر می کنند و در این میان مناطق حاره ای زمین از جمله مقاصد محسوب می شود اما این بخش از دنیا جایی است که تنوع پاتوژنها در بالاترین سطح است. به این روند باید افزایش مهاجرت ها، جهانی شدن تبادلات مالی و تغییرات جوی را نیز اضافه کرد.

برای دسترسی به جدیدترین شماره مجله New Scientist فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.

 

مترجم: مهدی پیرگزی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا