ما و سیاره‌های فراخورشیدی

خبر کشف هفت دنیای فراخورشیدی که با احتمال بالایی مشابه زمین هستند و حتی ممکن است بر روی تعدادی از آن‌ها اقیانوس‌های آب مایع قرار داشته باشد، نقطه عطفی در مطالعات سیاره‌های فراخورشیدی در سال‌های اخیر به شمار می‌رود.

هنوز مدت‌زمان زیادی از تاریخی نمی‌گذرد که تصور پیدا کردن سیاره‌هایی در فراسوی منظومه شمسی ما در حیطه داستان‌های علمی – تخیلی قرار می‌گرفت. دانشمندان اگرچه سال‌های طولانی بود می‌دانستند که باید درجایی غیر از همسایگی خورشید، در اطراف ستاره‌های دیگر نیز منظومه‌هایی سیاره‌ای وجود داشته باشند، اما باید تا نیمه دهه 1990 میلادی صبر می‌کردند تا برای اولین بار مدرکی مستقیم و شاهدی رصدی برای آن پیدا کنند.

از آن زمان تاکنون داستان و دیدگاه ما نسبت به عالم تغییرات بنیادی پیداکرده است.

اکنون و با همین فناوری‌های موجود چند هزار ستاره را موردبررسی قرار داده‌ایم و صدها سامانه سیاره‌ای فراخورشیدی و منظومه‌های چندتایی یافتیم. خبری که روز گذشته منتشر شد اگرچه نقطه عطفی بی‌نظیر در این حوزه به شمار می‌رود اما در برابر آنچه به مدد رشد فناوری و روش‌ها و تکنیک‌های رصدی در سال‌های آتی خواهیم آموخت شاید چندان هم مهم و تأثیرگذار نباشد.

روزهای پرهیجانی پیش روی علم به‌طور عام، ستاره‌شناسی به‌طور خاص و به‌طور خیلی خاص در مقابل مطالعات سیاره‌های فراخورشیدی قرار دارد.

اما آیا برای ما تنها مشارکت کردن در هیجان و شور و شوق ناشی از چنین کشفی کفایت می‌کند؟

در اینکه دست آوردهای علمی به مرزهای سیاسی و جغرافیایی محدود نمی‌مانند و وقتی صحبت از دنیاهای زیست پذیر دیگر می‌شود حرف زدن از مرزهای ملی به شوخی شباهت پیدا می‌کند؛ اما بااین‌وجود تا زمانی که خرد جمعی گونه انسان به‌جایی برسد که درک کند چقدر این مرزها غیرواقعی هستند، ما نیز در جهانی خط‌کشی شده زندگی می‌کنیم و در این جهان ‌خط‌کشی شده پرسیدن این سوال که سهم ما ایرانیان در چنین پروژه‌هایی که آینده و چشم‌انداز ما از جهان را تعریف می‌کند کجا است؟

منظور من حضور ایرانیانی نیست که در کشورهای دیگر و در قالب همکاری با دانشگاه‌های کشورهای خارجی و درحالی‌که تصمیم به مهاجرت از ایران گرفته‌اند در حال مشارکت در چنین پروژه‌هایی هستند. سوال این است که آیا می‌توان در آینده‌ای نه‌چندان دور و در میان هزار و یک مسئله فوری اقتصادی و اجتماعی و … جایی را در نظر گرفت که امکان مشارکت دانشمندان ایرانی در طرح‌های بین‌المللی مشابه این نمونه و نمونه‌های دیگر فراهم شود؟

آیا ما می‌توانیم با صرف کردن هزینه‌ای نه‌چندان زیاد به شریکی در چنین پروژه‌هایی تبدیل شویم؟

به نظر می‌رسد حتی باوجود همه مشکلات، تنگناها، محدودیت‌های سیاسی و … جواب مثبت باشد.

ما برای اینکه در پروژه‌هایی بزرگ نقش داشته باشیم لازم نیست همه‌چیز را از اول خودمان بسازیم و تولید کنیم. ما سابقه مثبت مشارکتی بسیار محدود در پروژه‌ای بین‌المللی مانند سرن را داشته‌ایم. چنین مشارکت‌هایی به ما امکان می‌دهد تا از فرصت‌های مطالعاتی که در قابل همکاری های بین‌المللی شکل می‌گیرد استفاده کنیم.

دست آوردهای علی و چشم‌اندازی از امید به فعالیت علمی که چنین مشارکت‌هایی به همراه دارد آن‌قدر زیاد و ارزشمند است که هزینه‌های اندک آن – در مقایسه با سایر حوزه‌ها و هزینه‌های رایج – را توجیه می‌کند.

از سوی دیگر ما در داخل ایران پروژه‌های در حال اجرایی داریم که اگر به‌درستی مدیریت شود و در زمان‌بندی خود به نتیجه برسد می‌تواند امکان حضور و مشارکت‌های ما را بیشتر کند.

یکی از اهداف طرح رصدخانه ملی ایران اتفاقاً مشارکت در بررسی‌ها و پژوهش‌های مرتبط با سیاره‌های فراخورشیدی بود و اگر زمانی این رصدخانه افتتاح شود و زیر نظر مدیریتی دقیق و علمی قرار بگیرد ایران نه‌تنها ازنظر نیروی انسانی که ازنظر ابزار علمی نیز توان مشارکت در پژوهش‌هایی را خواهد داشت که در مرزهای دانش کنونی ما در حال رخ دادن است.

برای ما مهم است که نه‌تنها مشتاق دنیای علم باشیم که فضایی را به وجود بیاوریم که مشتاقان علم گمان نکنند تا زمانی که در ایران حضور دارند تنها باید به شنیدن خبرها و فکر کردن درباره دیگران بسنده کنند. ما باید راه‌هایی را باز کنیم که از دل سرمایه‌گذاری بر نهادهای علم و به‌طور خاص علوم پایه، ترویج علم ترویج آموزش علمی، اصلاح سیستم آموزشی و همچنین سرمایه‌گذاری در ساخت مراکز علمی (رصدخانه‌ها آزمایشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های متناسب با امکانات موجود کشور) و از دل تعریف همکاری‌های بین‌المللی که به مدد این ساختارها و نیروهای متخصصی می‌تواند شکل بگیرد، راه را برای مشارکت در این طرح‌ها باز کنیم.

اما این مسیر ساده‌ای نیست. مدیریت علمی و مدیریت اقتصاد علم نیازمند مهارت‌های ویژه‌ای است. این کار نیازمند کسانی که است که مهارت رایزنی با سیاستمداران را داشته باشند، بتوانند طرح‌های میان‌مدت و بلندمدت علمی را طراحی کنند و با شناخت امکانات نه آن‌قدر بلندپروازی کنند که رویایشان پیش از شکل‌گیری به سقوط بیانجامد و نه آن­قدر به وضع موجود تن دهند که هر اتفاقی – حتی اگر هیچ اتفاقی نباشد – را به‌عنوان پیروزی در شرایط کنونی تعریف و تبلیغ کنند.

ما کشوری با مشکلات و مسائل گسترده‌ای هستیم که بسیاری از آن‌ها نیازمند توجه و سرمایه‌گذاری فوری است اما همزمان که باید مشکل امروز را حل کرد باید کمی به آینده نگریست تا از الآن جلوی مشکلات آینده را بگیریم.

 

پوریا ناظمی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا