آلودگی هوا با تغییرات اقلیمی گره خورده است

این درحالی است که متخصصان بارها درباره عوارض آلودگی هوا و تاثیر آن روی سلامت قلب و عروق، سیستم تنفسی، پوست و حتی سلامت روان نیز هشدار داده اند.اما اگر از آلودگی هوا نیز چشم پوشی کنیم، خشکسالی و کم آبی ،از بین رفتن تدریجی تالاب‌های ایران از دیگر مخاطرات زیست محیطی کشورمان به حساب می اید.

 دراین خصوص دکتر علی اکبر شمسی پور دانشیار دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران و مدیر گروه جغرافیای طبیعی در خصوص علل آلودگی این روزهای هوای تهران به خبرنگار سیناپرس گفت: آلودگی شهر تهران، مهمترین عامل تمرکز بالای جمعیت انسانی است که پیرو آن تمرکز فعالیت‌‌‌های اقتصادی، اجتماعی، ترابری، صنعتی، مصرف انرژی و تغییر و تبدیل اراضی  شکل می‌‌‌گیرد.

وی افزود: توان اکولوژیک دشت تهران( معادل استان تهران) برای 22 میلیون جمعیت ناکافی است. توان اکولوژیک شهر تهران نیز برای جمعیت حدود 10 میلیون نفر و برای تأمین نیازهای زیستی و فعالیتی آنها ناکافی است. دشت تهران شاید مناسب‌‌‌ترین مکان برای مکان گزینی پایتخت در ایران است و میتوان گفت، هیچ مکانی در کشور توان اکولوژیک دشت تهران را برای تمرکز بالای جمعیتی ندارد.

این دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در ادامه عنوان کرد: پتانسیل بالای منابع آب سطحی و زیرزمینی، زمین‌‌‌های زراعی و باغی وسیع، اختلاف ارتفاعی موجود، جریان‌‌‌های هوایی مطلوب بستر طبیعی مناسبی برای شهر تهران فراهم کرده است. اما تراکم بالای جمعیت با نیازهای بالای مصرف انرژی باعث شده انواع مشکلات زیست‌‌‌محیطی در شهر تهران ایجاد شود که مهمترین آنها آلودگی هواست و در شرایط هوای ساکن با نبود جریان هوا برای تهویه آلاینده‌‌‌های شهری و با رخداد وارونگی دمایی شکل حادی به خود می‌‌‌گیرد.همچنین موقعیت پایکوهی تهران و حاکمیت شرایط پایداری هوا در بیش از دو سوم سال که بخصوص در دوره سرد سال با افت دما و رخداد وارونگی دمایی همراه است عوامل طبیعی تشدید کننده آلودگی شهر تهران هستند.

دکتر شمسی پور با اشاره به اینکه راهکار اساسی برای حل مشکل آلودگی هوای شهر تهران را باید در بیرون از تهران و در تقویت اقتصادی استان‌‌‌های مختلف کشور دنبال کرد،گفت: شاید کمی دور از ذهن باشد اما با ایجاد بسترهای رشد اقتصادی در مناطق مختلف کشور و کاهش نرخ مهاجرت به شهر تهران، در میان و بلند مدت کارآمدترین برنامه برای رفع مشکل آلودگی هوا این مهم خواهد بود. اما از سوی دیگر در وضع موجود، ایجاد سامانه پیش‌‌‌آگاهی و هشدار آلودگی هوا، توسعه ترابری همگانی، توسعه و ترویج مصرف انرژی های تجدید‌‌‌پذیر، تبلیغ فرهنگ کم‌‌‌مصرفی در حوزه‌‌‌های مختلف انرژی، مدیریت کیفیت سوخت از نکات مهمی هستند که شاید در کوتاه مدت مفید و سودمند باشند.

مدیر گروه جغرافیای طبیعی دانشکده جغرافیا در خصوص تاثیر سوء آلودگی هوا بر نوسانات اقلیمی و زیست محیطی خاطرنشان کرد:  آلودگی هوا در مقیاس شهری اثر چندانی بر نوسان‌‌‌های اقلیمی نخواهد داشت، اما در وضعیت زیست محیطی شهر تأثیرگذار است. همچنین آلاینده‌‌‌های هوا در کیفیت و بهداشت محیط انسانی و فضای عمومی شهر اثرات منفی دارد.

شاید مهمترین اثر آلودگی هوا این است که؛ انواع آلاینده‌‌‌ها در چرخه طبیعی خود از راه تنفس، تغذیه مواد غذایی به خود ساکنان شهر بر‌‌‌می‌گردد، آلاینده‌‌‌های تولیدی از منابع سوخت‌‌‌های سنگواره‌‌‌ای در ایجاد و افزایش آمار انواع بیماری‌‌‌های پوستی و تنفسی تأثیرگذارند.

برای حل مشکل آلودگی هوای شهر تهران ا باید در بیرون از تهران و در تقویت اقتصادی استان‌‌‌های مختلف کشور دنبال کرد.

وی عنوان کرد: در ابعاد محلی و خرد آلودگی هوا بر کیفیت هوای شهروندان اثرات زیان‌‌‌باری دارد، اما در مقیاس جهانی اثر آلودگی هوا با تغییرات اقلیمی پیوند می‌‌‌خورد. بطوریکه مهمترین عامل در کنترل یا افزایش شدت گرمایش جهانی است. در این مقیاس اثر آلودگی در اغلب نوسان‌‌‌های اقلیمی و چالش‌‌‌های زیست محیطی دیده می‌‌‌شود.

دکتر شمسی پور در پاسخ به اینکه آیا آلودگی و تغییرات اقلیمی بر وضعیت آب درایران موثر است یا خیر،گفت:  رابطه ای بین آلودگی هوا  با وضعیت آب ایران در ابعاد محلی و منطقه ای وجود ندارد، مگر اینکه آلودگی هوا را در مقیاس جهانی در رابطه با تولید کربن جهانی مد نظر قرار بدهیم. تولید کربن که از آلاینده‌‌‌های مهم هوا است، مهمترین متهم برای رخداد تغییر اقلیم و گرمایش جهانی است. به طوری که سناریوهای تغییر اقلیم با نرخ تولید کربن در جهان سنجیده می‌‌‌شود و کربن به عنوان یکی از مهمترین گازهای گلخانه‌‌‌ای جو زمین، باعث جذب بیشتر امواج زمینی پدیده گلخانه‌‌‌ای جو و مؤثر در گرم‌‌‌شدن جهانی است. در هر شکل ممکن، تغییرات اقلیمی در حال حاضر در ایران با نوسان‌‌‌های شدید بارشی همراه است که در کنار الگوی مصرف نامناسب در بخش‌‌‌های مختلف مصرفی، تشدید کننده وضعیت بحرانی آب در ایران است.

باارائه برنامه‌‌‌ها و طرح‌‌‌های توسعه منطقه‌‌‌ای خللی در توسعه انسانی رخ نمی‌‌‌دهد

این عضو هیئت علمی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران درباره خشکسالی ها و از بین رفتن تدریجی تالابهای ایران، گفت: این مسئله که در سال‌‌‌های گذشته گستره مکانی، شدت و فراوانی خشکسالی‌‌‌های اقلیمی بیش از حد طبیعی بوده،درست است، اما رخداد خشکسالی یک پدیده کاملا عادی در شرایط آب و هوایی ایران است. خشکسالی اقلیمی با تأخیر زمانی منجر به رخداد خشکسالی هیدرولوژیک می‌‌‌شود، پس مسلما بین خشکسالی و خشکی منابع سطحی ساکن و جاری ارتباط مستقیمی وجود دارد. اما اینکه خشکی تالاب‌‌‌ها و دریاچه‌‌‌های کشور را مستقیما و بطور کامل به خشکسالی و پدیده‌‌‌های طبیعی مرتبط کنیم صحیح نیست.

وی افزود: خشکی اغلب دریاچه‌‌‌ها و تالاب‌‌‌ها بیشتر از عوامل طبیعی ناشی از فعالیت‌‌‌های انسانی است. بطور نمونه استان فارس سال‌‌‌های سال رتبه اول تولید گندم کشور را داشت و هزینه آن تخلیه وسیع منابع آب سطحی و زیرزمینی بود که برداشت می‌‌‌شد؛ اما در گذر زمان منجر به افت سطح ایستابی دشت‌‌‌ها ، زهکشی از بستر دریاچه‌‌‌ها و در نتیجه خشکیدن آنها شد.

دکتر علی اکبر شمسی پور تاکید کرد: وقتی علت در دست ماست، پس راهکار هم دست ماست؛ مهمترین و کارآمدترین راهکار برای کاهش اثرات کمبود آب، رعایت اصول سازگاری محیطی و اقلیمی در رابطه با فعالیت‌‌‌های اقتصادی و معیشتی سرزمین است. آب و هوای خشک و گرم با نیاز آبی بالای محصولات زراعی، لزوم انتخاب الگوی کشت منطقه‌‌‌ای و تعیین سیستم آبیاری بهینه با کمترین میزان هدررفت را نشان می‌‌‌دهد. بنابراین برنامه‌‌‌ها و طرح‌‌‌های توسعه منطقه‌‌‌ای اگر مبتنی بر توان‌‌‌های اکولوژیک باشد، نه خللی در توسعه انسانی رخ می‌‌‌دهد و نه مشکلات زیست محیطی را در پی خواهد داشت.دراین میان اعمال قوانین برداشت منابع آب و همچنین اجرای راهکارهای تنبیهی و تشویقی برای زارعان و باغداران  نیز حائز اهمیت است.

باید امیدوارانه به آینده مدیریت منابع آب وخاک کشور نگریست

استاد دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در پاسخ به اینکه آیا میتوان گفت تا ده سال آینده ایران تبدیل به بیابان می‌شود،خاطرنشان کرد: قابل توجه است که بخش گسترده‌‌‌ای از ایران را عرصه‌‌‌های بیابانی تشکیل می‌‌‌دهند. با رخداد تغییرات اقلیمی که در ایران، هشدارها در رابطه با افزایش فراوانی خشکسالی‌‌‌ها و امواج گرمایی است، احتمال افزایش تنش رطوبتی در اغلب مناطق ایران زیاد است. همچنانکه در سال 1394 به جز یک یا دو استان مانند گیلان و چهارمحال بختیاری تمام استان‌‌‌های کشور با تنش آبی روبرو بودند. می‌‌‌توان پیش‌‌‌بینی کرد که به احتمال زیاد روستاهای خالی از سکنه ناشی از کمبود آب و از  دست دادن زمین‌‌‌های زراعی افزایش خواهد داشت. درصد بالایی از جمعیت در مراکز شهری متمرکز می‌‌‌شوند. با تخلیه روستاها و رها شدن زمین‌‌‌های زراعی فرایند تبدیل زمین‌‌‌ها به شرایط بیابانی سرعت می‌‌‌گیرد.

وی درادامه خاطرنشان کرد: مسئله مهمی که باید توجه داشت، افزایش شدت بارش‌‌‌ها خواهد بود که مهمترین پیامد آن در فرسایش‌‌‌پذیری خاک است که با شستشوی خاک‌‌‌های سطحی نازک در مناطق مختلف کشور، شدت بیابانی شدن و بایر شدن زمین‌‌‌های زراعی بیشتر می‌‌‌شود.  پس با روند کنونی امکان گسترش بیابانی شدن در بخش بزرگی از کشور وجود دارد. اما در نهایت می‌‌‌توان گفت که بیابانی شدن کشور در حد تصورات است، چون تدابیر برای حفظ و مراقبت از منابع آبی و خاکی کشور آغاز شده و باید امیدوارانه به آینده مدیریت منابع آب وخاک کشور نگریست.

احتمال رخداد جنگ آب دور از ذهن نیست

دکتر شمسی پور درباره اینکه جنگ آب از چه زمانی شروع می شود،تاکیدکرد: احتمال رخداد جنگ آب همچنان که در زمان‌‌‌های گذشته بوده، دور از ذهن نیست. اما یک جنگ بین‌‌‌المللی و در مقیاس بزرگ زیاد محتمل نیست. اما به نظر من لازم است توجه‌‌‌ها به جنگ آب در مقیاس داخلی و بین حوضه‌‌‌ای کشور خودمان متمرکز باشد. مدیریت نامطلوب در منابع آب‌‌‌های سطحی و انتقال آب بین‌‌‌حوضه‌‌‌ای در کشور چالش‌‌‌های منطقه‌‌‌ای و بین استانی را ایجاد کرده است که نمونه‌‌‌های آن را در رابطه با زاینده‌‌‌رود و انحراف سرشاخه‌‌‌های کارون، کرخه و دز شاهد هستیم. همچنین نمونه دیگر در رابطه با دریاچه ارومیه که چالش‌‌‌های محدود منطقه‌‌‌ای را در شمال‌‌‌غرب ایران فراهم ساخت. سد دوستی بین ایران و ترکمنستان و احتمال عدم تأمین حق‌‌‌آبه آن از طرف کشور افغانستان و یا چالش مرزی در رابطه با عدم تأمین حق‌‌‌آب دریاچه هامون از رودخانه هیرمند و در غرب در رابطه با رودهای مرزی با کشور عراق همگی می‌‌‌توانند منشأ چالش‌‌‌ها باشند.

مدیریت ناصحیح بر الگوی مصرف و بهره‌‌‌برداری منابع آب تنها مرتبط با عملکرد مسئولان کشور نیست،بلکه  نبود فرهنگ و آگاهی از اهمیت منابع آب در نزد مردم و منفعت‌‌‌طلبی برخی زارعان و نبود قوانین سفت و محکم در رابطه با مصرف منابع آب هم مزید بر علت است.

وی افزود: ما از یک نگاهی می‌‌‌توانیم افزایش شدت و فراوانی ریزگردهای غرب ایران را ناشی از همان جنگ برای استفاده حداکثری از رودهای دجله و فرات بدانیم که در بخش بالادست و سرشاخه‌‌‌های آنها  در ترکیه و سوریه وجود دارد. پس مسئله آب و کشمکش برای آب همیشه وجود داشته و با نگاهی به نقشه تنش آبی جهان در سال‌‌‌های آینده بیشتر کشورهای جهان بخصوص در خاورمیانه و شمال آفریقا با بحران عمیق آب مواجه خواهند بود که اگر همراه با چاره‌‌‌اندیشی و مدیریت ریسک نباشد می‌‌‌تواند سرمنشأ اختلافات مهم بین‌‌‌المللی را فراهم کند..

این عضوهیئت علمی در ادامه بااشاره به اینکه درنهایت سرنوشت ایران در بحث تغییرات اقلیمی و محیط زیستی به کجا خواهد رسید،گفت: ایران در طول دوره تاریخی همواره با کمبود آب و خشکسالی روبرو بوده است. پس کمبود آب یک پدیده نوظهور برای ایران نیست. در سال‌‌‌های گذشته همزمان با شتاب برای بهره‌‌‌برداری حداکثری از زمین برای کشاورزی و باغداری، تخلیه منابع آب‌‌‌های زیرزمینی بدون توجه به پیامدهای مختلف زیست محیطی و فیزیکی آن تشدید شد.

همچنین تخلیه آب‌‌‌های زیرزمینی برای فعالیت‌‌‌های زراعی و بستن سدهای متعدد بزرگ و کوچک در اغلب رودهای دایمی و فصلی کشور سبب خشکیدن دشت‌‌‌ها و تالاب‌‌‌های پایین دست آنها شد.

مدیر گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تهران  عنوان کرد: با توجه به اینکه ایران در منطقه خشک و گرم قرار دارد، نیازهای آبی محصولات زراعی خیلی بالاتر از حد طبیعی است و با تداوم سیستم سنتی آبیاری غرقابی که وجود دارد، امکان بحرانی‌‌‌تر شدن وضعیت منابع آب کشور بسیار زیاد است.

پس خشکیدن تالاب‌‌‌ها و دریاچه‌‌‌ها و افت سطح سفره‌‌‌های آب زیرزمینی دشت‌‌‌های کشور ارتباطی به بحث تغییرات اقلیمی ندارد، مهمترین عامل چنین اتفاق‌‌‌هایی مدیریت ناصحیح بر الگوی مصرف و بهره‌‌‌برداری منابع آب است که تنها مرتبط با عملکرد مسئولان کشور نیست، بلکه نبود فرهنگ و آگاهی از اهمیت منابع آب در نزد مردم و منفعت‌‌‌طلبی برخی زارعان و نبود قوانین سفت و محکم در رابطه با مصرف منابع آب هم مزید بر علت هستند.

دکتر شمسی پور در پایان تاکید کرد: درنهایت نیز باید امیدوار بود که مردم و مسئولان با آگاهی از پیامدهای تغییرات اقلیمی که پیش‌‌‌بینی می‌‌‌شود در ایران همراه با افزایش فراوانی خشکسالی‌‌‌ها خواهد بود، در برنامه‌‌‌ریزی و مدیریت بهتر مصرف آب جدیت و اراده بیشتری داشته باشند. همچنین در سال‌‌‌های آتی باید امیدوار بود تا با تعیین الگوی کشت در مقیاس منطقه‌‌‌ای، سیستم آبیاری بهینه و تأمین حق‌‌‌آبه زیست‌‌‌محیطی دشت‌‌‌ها و تالاب‌‌‌های پایین دست رودها،آینده بهتری در رابطه با شرایط محیطی داشته باشیم.

 

گفتگو : فرگل غفاری

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا