بی اخلاقی در علم آزار دهنده است

دکتر ملک افضلی در سال ۱۳۱۸ در خانواده ای روحانی در شهر اردکان، واقع در استان یزد به دنیا آمد.خانواده وی پس از یک سال اقامت در تهران به قم نقل مکان کردند .

دکتر ملک افضلی در سال ۱۳۴۴ با گذراندن یک دوره تخصصی در دانشکده بهداشت تهران موفق به کسب گواهی نامه تخصصی آمار حیاتی شد. او در سال ۱۳۵۶ یک بورس تحصیلی از سازمان بهداشت جهانی گرفته و به امریکا رفت و در دوره های آمار و اپیدمیولوژی دانشکده بهداشت دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس شرکت کرد و موفق به گذراندن آن دوره شد.

این استاد ارزشمند در عمر پربرکت خود به نظام سلامت کشور خصوصا در حوزه بهداشت و همچنین تحقیقات علوم پزشکی کشور خدمات شایانی کرده و نام ماندگاری از خود بجا گذاشته و یکی از مفاخر به یادماندنی گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی دانشکده بهداشت است و خواهد بود. گفتنی است،چاپ 13 كتاب و 170 مقاله علمي به زبان فارسي و انگليسي در مجلات معتبر داخلي و خارجي از آثار ارزشمند وی است.

تمام این تلاش ها برآن شد که به سراغ این استاد برجسته برویم .

چرا وارد رشته پزشکی شدید؟

من در شهر قم تحصیلات دبیرستان را گذراندم و استعداد ریاضی خوبی داشتم اما درآن شهر پزشک و مسائل پزشکی اهمیت داشت ،همچنین خانواده علاقه مند بودند که من پزشک شوم و بنا به در خواست خانواده و نیاز شهر در کنکور پزشکی شرکت کردم و آنچه باعث شد به این سمت سوق پیدا کنم ، شرایط اجتماعی و خواست خانواده بود و نه استعداد من؛ زیرا من عاشق ریاضی بودم.

اگر به عقب بازگردید،بازهم سراغ رشته پزشکی میروید؟

باید گفت ، بعدها اتفاقی افتاد تا بین ریاضی و پزشکی الفتی ایجاد شود و آن رشته آمار حیاتی و اپیدومیولوژی بود که تخصص من است .این رشته زمینه پزشکی می خواست و نیاز به دانش ریاضی داشت و در آن کسی که هردو را بداند میتواند مفسر بهتری باشد.درنهایت به جایی رسیدم که میخواستم ، بنابراین با بازگشت به عقب نیز این رشته را مجدد انتخاب خواهم کرد.

به عقیده شما نقاط ضعف و قوت علمی کشورمان در چیست؟

در سالهای بعداز انقلاب در حوزه علوم پزشکی توسعه کمی زیادی داشتیم  به طوری که در هراستان کشور یک دانشگاه علوم پزشکی به وجود آمد .علوم پایه، بالینی و اجتماعی نیز با توسعه کمی دانشگاه ها پیشرفت کرد.تاجایی که در برنامه آمایش آموزش عالی صحبت از این است که این رشد زیادی را به گونه ای جمع وجور کنند. هرچند که ممکن است دانشگاهی از نظر کیفی به دلیل کمبود استاد ضعیف باشد اما در کشور به دلیل قدمت و اساتید کمی که دارد، مقبولیت داشته باشد .اما آنچه که آزاردهنده است بحث اخلاق است.

زیرا علی رغم اینکه ما از نظر کمی و کیفی توسعه پیدا کردیم به لحاظ اخلاقی مشکل داریم.شاید این مشکل همین توسعه کمی باشد آنچه ما را به عنوان آدمهای دلسوز و پرسابقه آزار می‌دهد، بحث اخلاقیات است و هر روز موضوع تازه ای را  در وسایل ارتباط جمعی شاهد هستیم .

به نظر شما آمار خروج نخبگان از کشور چقدر نگران کننده است؟

ما نباید خیلی نگران خروج دانشجو باشیم.زیرا دنیا، دنیای ارتباطات است و این دنیا، دهکده جهانی است .به هرجایی نگاه کنیم، ارتباط بین دانشمندان برقرار است و نباید اینقدر دل نگران این موضوع باشیم.من از اینکه این تبادل وجود دارد نگران نیستم، اما نکته مهم این است که آیا همه آنها که مانده اند غیر نخبه هستند و همه آنها که رفته اند نخبه؟ این یک مسئله روانی است .مهم ترین نکته این است که اینها یا باید برگردند یا در ارتباط با کشور باشند .یعنی جلوی جریان رفتن دانشجو را نمی‌توان گرفت اما باید از منابع ،حداکثر استفاده را کرد. در فرهنگستان علوم پزشکی نیز ما از این منابع استفاده میکنیم و با تکنولوژی روز با دانشمندان دنیا ارتباط برقرار کرده و از علم آنها نیز استفاده می‌کنیم . این نکته را نیز باید بدانیم دیگر دنیا ، دنیای ارتباطات است و آنچه باقی می‌ماند در هرگوشه دنیا علم است.

سطح علمی دانشجویان درایران را چگونه برآورد می‌کنید؟

دانشگاه هایمان توسعه کمی خوبی پیدا کردند و سطح علمی دانشگاه هایمان خوب است به خصوص زمانی که دانشجویان را به خارج می‌فرستادیم و برمی‌گشتند .البته این موضوع بستگی به خود دانشجو نیز دارد .اگر دانشجو فعال باشد استاد فعال می‌طلبد و دانشگاه سطح علمی اش بالامیرود.دانشگاه های مان از نظر کیفی قابل قبول است اما در بحث اخلاق باید توجه بیشتری داشته باشیم.

سطح علمی مقالات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بحث اخلاق همین جاست که عنوان می‌شود. وقتی در خیابان انقلاب راه میروم متاثر میشوم .تابلوی فروش مقالات و پایان نامه ها با کمترین مبالغی چهره زشتی از علم و فناوری کشور را نشان میدهد. اما زمانی که به بطن قضیه نگاه می‌کنید از ضعف عملکرد آموزش عالی و عدم تدوین مقررات و قوانین آگاه می شوید و به نظر من این معضلات را آموزش عالی باید ریشه یابی کند.عدم برخورد قاطع با چنین مواردی  می تواند چهره علم و فناوری کشور را زشت جلوه دهد.

پشت سر همه این تابلوها افرادی با سوء استفاده از نام استاد هستند و اگر در این خصوص شفاف سازی صورت نگیرد و مشکلات را حل نکنیم ، دانشگاه را با رانت کردن و مدرک گرفتن همبازی کرده‌ایم و نه تنها وضعیت علمی‌مان بلکه مشکلات دیگری در کشور ایجاد می‌گردد،کما اینکه بسیاری از افرادی را می‌شناسیم که با مدرک دکترای غیرعلمی و بدون اعتبار دانشگاهی، کشور را دچار مشکلاتی کرده اند.

توجه به این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.همچنین توسعه کمی دانشگاه ها در چند سال اخیر میتواند علت یکی از همین بی اخلاقی ها در کشور باشد و آنچه که آدمهای دلسوز و پر سابقه را آزار می‌دهد همین بی اخلاقی ها در علم است.

 

گفتگو: فرگل غفاری

 

 

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا