«آبروداری» باعث شده که «بیآبرویی» چاپ مقاله در کشور بالا بگیرد
دکتر حسین شیخرضائی استاد دانشگاه در رشته فلسفه در رابطه با این موضوع به خبرنگار سیناپرس گفت: پرسش اصلی درباره مجلات «گرسنه و حریص» است. مجلاتی که به قول معروف ظاهری علمی دارند و در واقع غیرعلمیاند و با گرفتن پول مقاله چاپ میکنند. البته من با چنین عنوانی برای این مجلات موافق نیستم.
وی ادامه داد: گرسنگی و حرص بیش از آنکه صفت این مجلات باشد، صفت افرادی است که میکوشند در این مجلات مقاله چاپ کنند. اما از مناقشه بر سر اسامی که بگذریم، بله همه میدانیم که چنین مجلاتی وجود دارد و ایرانیان هم در زمره مشتریان آنها هستند و با دادن پول مقالات خود را که در بسیاری موارد خود نیز ننوشتهاند و مؤسساتی برایشان نوشته یا ترجمه کردهاند چاپ میکنند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: دانستن اینکه چنین مجلاتی وجود دارد نیاز به اطلاعات محرمانه ندارد. در تبلیغاتی که به شکل فلهای به ایمیل افراد دانشگاهی ارسال میشود هر روز شاهد تبلیغ چنان مجلات و چنین مؤسساتی هستیم.
وی ادامه داد: پس در دسترس بودن این مجلات ظاهراً از جمله «واقعیاتی» است که من و لابد اولیای امور در وزارتخانههای علوم و بهداشت از آن خبر دارند. استناد دیگر پژوهشگران به این مجلات هم که خود از مقولة طنز است. استناد به آثاری که در مجلات معتبر علمی چاپ میشود در همة رشتهها بدل به معضلی جهانی شده است.
شیخ رضایی در ادامه بیان کرد: در بسیاری از رشتهها مقالاتِ چاپشده در مجلات معتبر حتی از سوی همکارانِ نویسنده هم خوانده نمیشود. حال وضعیت این مجلات «گرسنه و حریص» که بالتبع روشن است. این مجلات نه برای «خوانده شدن» که برای «خوانده نشدن» تولید میشوند.
وی با بیان اینکه هدف گرفتن پول و دادن نسخهای الکترونیکی یا کاغذی به دست متقاضی است تا بتواند مشخصات آن را در رزومهاش ثبت کند و در ارتقای کاری، اداری یا تحصیلیاش به آن استناد کند، اظهار کرد: اما اینکه ویژگی این مجلات چیست و چگونه میشود آنها را از مجلات علمی تمیز داد پرسشی نسبتاً دشوار است و احتمالاً پاسخ واحدی در همة رشتهها ندارد.
شیخ رضایی تاکید کرد: فکر میکنم آشکارترین ملاک نحوه «تبلیغ» کردن باشد. قاعدتاً مجلهای که تبلیغش این است که «مقالهتان را به ما بدهید تا برایتان چاپ کنیم» و این کار را هم نه برای رضای خدا که برای پول انجام میدهد، بیشتر بنگاهی اقتصادی است تا نشریهای علمی.
وی ادامه داد: البته امروزه مجلات معتبر هم ممکن است برای ارزیابی و چاپ مقالات مبلغی دریافت کنند، اما با توسل به ملاکهایی دیگر میتوان اصالت کار آنها را فهمید. نگاهی به سوابق سردبیر، شورای علمی، داوران، ضریب نفوذ و تأثیرگذاری مجله و از همه مهمتر نام و سوابق کسانی که مقالاتی در مجله چاپ کردهاند کار تشخیص را تسهیل خواهد کرد. این در نهایت جامعه علمی است که مجلهای را معتبر میکند و نگاه به رفتار جامعه علمی با یک مجله بهترین راه ارزیابی اعتبار آن است.
دانستن اینکه چنین مجلاتی وجود دارد نیاز به اطلاعات محرمانه ندارد. در تبلیغاتی که به شکل فلهای به ایمیل افراد دانشگاهی ارسال میشود هر روز شاهد تبلیغ چنان مجلات و چنین مؤسساتی هستیم.
آیا این مجلات «آبروی» محققان ایرانی را میبرند؟
شیخ رضایی بیان کرد: اما اینکه آیا این مجلات «آبروی» محققان ایرانی را میبرند یا خیر به نظرم پرسش جالبی است. شاید توجه به همین «آبروداری» بتواند توضیح دهد که چرا اصلاً مجلات تقلبی در کشور ما به معضلی مهم تبدیل شده است. نگارش و چاپ مقاله «یکی» (و تأکید میکنم تنها یکی) از نشانههای رشد علم است. قاعدتاً و طبیعتاً قرار است اولویتهایی پژوهشی وجود داشته باشد، پژوهشهایی انجام شود و آنگاه نتایج آنها در قالب مقاله عرضه شود.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اما اگر سیاستگزاران علم بیش از همه به «آبروی» ملی توجه کنند و پیش خود بیندیشند برای بالا بردن آبروی ملی در سطح بینالمللی باید «تولید» مقاله را به انواع و اقسام روشها بالا برد، آن وقت است که ما سرنا از سر گشادش نواختهایم. آن وقت است که مقاله نوشته نمیشود تا نتایج تحقیقات را عرضه کند، بلکه نوشته میشود تا «آبروی» کشور را بخرد، محقق را به مراحل بالاتر اداری برساند و «آمار» تولید علم را درخشانتر کند.
وی تصریح کرد: همین «آبروداری» است که سبب میشود «بیآبرویی» چاپ مقاله چنان بالا بگیرد که دانشجو برای گرفتن مدرکش مجبور باشد در مجلات تقلبی مقاله چاپ کند، و استاد مجبور باشد برای عقب نماندن از قافله ارتقای شغلی به این مجلات رجوع کند و مدیر سیاسی و فرهنگی برای پر کردن رزومه کاریاش دست به دامن این «گرسنگان و حریصان» شود. پس اگر این مجلات آبرو برند، نه آبروی محققان ایرانی که آبروی سیاستگزاران و تصمیمگیرانی را میبرند که چرخهای پژوهش، علم و فناوری را در ریلی انداختهاند که سر از ناکجاآباد چشم و هم چشمی چاپ مقاله درآورده است.
این استاد دانشگاه در پایان در قالب توصیه گفت: شاید هیچ توصیه ای عاجلتر و مهمتر از این نباشد، باید کمکم جسارت پیدا کنیم و با صدای بلند بگوییم «نه به رشد کمّی آموزش عالی»، ما نه نیاز به دانشگاه بیشتر داریم، نه دانشجوی بیشتر میخواهیم و نه فارغالتحصیل بیشتر. ما نیاز به خودنمایی علمی، بالاتر از ظرفیتهای واقعی کشورمان، نداریم. ما پیش و بیش از همه نیاز به کشیدن ترمز آموزش عالی داریم، تا اندکی درباره مسیر طیشده فکر کنیم و ببینیم هدف از داشتن آموزش عالی چیست.
وی در پایان صحبت هایش گفت: پیدا کردن راهحل برای مجلات تقلبی بدون کشیدن این ترمز مانند مرتب کردن لباس بیماری است که در آستانه مرگ قرار دارد. برای نجات جان این بیمار نیاز به دادن استراحت به او داریم، نیاز داریم که دانشگاه و نهاد علم لختی دور از نهاد متمرکز سیاست سر به گریبان خود فرو برند.
به راستی چه اشکالی دارد که به قول دکتر حسین شیخ رضایی اگر این بیآبرویی و بیتدبیری سیاستگزاران علنی شود و در معرض دید همگان قرار گیرد؟ چه اشکالی دارد اگر بفهمیم آن کس که در کلاس درس معلم موفقی است یا در آزمایشگاهش موفق بوده لزوما سیاستگزار خوبی در عرصه علم نیست؟ مگر راه بهتری برای اصلاح وجود دارد؟
گفت و گو: هانیه حقیقی
No tags for this post.