سالروز شهادت امام محمد باقر(ع)
تولد امام پنجم شیعیان را سوم صفر( و به روایتی اول رجب) سال 57هجری و شهادتش را 7ذیحجه 114هجری و در 57سالگی و در مدینه ذکر کردهاند. کنیه امام باقر(ع)، ابوجعفر و القابش باقر، شاکر، هادی، امین و شبیه( به علت شباهتش به رسول اکرم(ص))، بوده است.
لقب باقر
به عقیده ابن خلدون امام باقر لقب باقر را به خاطر کثرت دانشی که اندوخته بود کسب کرده است. به نظر یعقوبی اما او به این دلیل باقر لقب گرفت که علم را شکافت، و به عمقش دست یافت. ایتان کلبرگ هم، در مقالهای در دانشنامه اسلام – دائرةالمعارف لیدن- دو معنی برای باقر مطرح میکند: «کسی که علم را میشکافد»؛ یعنی آن را روشن میسازد و «کسی که علم فراوان دارد». کلبرگ به نقل از ابن بابویه به حدیثی از پیامبر اشاره میکند که گفته است: «در تورات به باقر به همین لقب اشاره شده است». برای شیعیان باقرالعلم عنوان عادیای نبود، چون آنها معتقدند این عنوان توسط پیامبر اسلام به او داده شده است.
به شهادت شیخ کلینی، جابر بن عبدالله انصاری تنها صحابی زنده پیامبر(ص) در زمان امام باقر(ع) بود که از جانب پیامبر(ص) حامل سلام برای امام پنچم شیعیان بود و میگفت پیامبر به او فرموده بود: «تو با مردی از خاندانم ملاقات میکنی که محمد بن علی نام دارد. یَهبُ اللهُ لهُ النّورَ و الحِکمهَ؛ یعنی خداوند نور و حکمت به او ببخشد….»در مورد نحوه دیدار جابر با محمد باقر، کلینی روایت می کند که روزی جابر از مقابل مکتب خانهای که در آن قرآن تدریس می شد( و به روایتی از مقابل مسجدی که امام باقر(ع) و برادرانش برای ادای نماز مغرب آنجا رفته بودند) عبور می کرد که باقر را که هنوز کودکی بیش نبود در آنجا دیدار کرده به او نزدیک شد تا ببیند آیا ویژگی هایی که از زبان پیامبر شنیده را در او پیدا کند. جابر با دیدن کودک نامش را می پرسد و پس از آنکه نشانه هایی که از پیامبر شنیده در او می بیند سرش را بوسیده سلام پیامبر را به او میرساند. در اصول کافی نقل شده که امام سجاد(ع) از فرزندش، موضوع را میپرسد و او جواب میدهد که جابر انصاری چه گفته است. امام سجاد(ع) هم از پسرش میخواهد این ماجرا را با برادرانش در میان نگذارد تا مبادا چنانکه برادران یوسف با او مکر کردند، با امام باقر(ع) نیز برادرانش چنان کنند.
علم امام
امام باقر(ع) در زمان پنج خلیفه اموی ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک زیست. این دوران، دورانی است که اختلافات داخلی بین امویان بیداد میکرد.
از طرفی، این دوران، بخصوص از ۹۴ تا ۱۱۴ق، زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل حدیث درباره تفسیر بود و این به دلیل ضیعفشدن دولت بنی امیه و درگیری میان سران دولت برای در اختیار گرفتن قدرت بود. تا پیش از این زمان، نظرات فقه شیعه، به طور محدود و در حد اذان، تقیه، نماز میت و… روشن شده بود، اما با ظهور امام باقر(ع) قدم مهمی در این راستا برداشته شد و یک جنبش فرهنگی تحسینبرانگیز در میان شیعه به وجود آمد. امام محمد باقر(ع) جنبش علمی وسیعی را به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین به جا نمانده بود. در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد. امام باقر(ع) استدلالهای اصحاب قیاس را به تندی رد کرد و در برابر سایر فرق اسلامی منحرف نیز مواضع استواری اتخاذ کرده و با این برخورد کوشید محدوده اعتقادی صحیح اهل بیت را در زمینههای مختلف از سایر فرق، مشخص و جدا کنند. شیخ طوسی در التهذیب از قول امام محمد باقر(ع) آورده که درباره خوارج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند. دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند.
شهادت امام باقر(ع)
آن حضرت نیز نظیر غالب ائمه اطهار، با مسمومیت به شهادت رسید و گویا به دستور هشامبنعبدالملک( دهمین خلیفه اموی) به شهادت رسید و در مدینه و در بقیع به خاک سپرده شد. از برخی روایات بر میآید که مسمومیت امام باقر(ع) به وسیله زین آغشته به سم، صورت گرفته است. به گونه ای که بدن آن گرامی از شدت تأثیر سم بسرعت متورم و سبب شهادت آن حضرت شد. در این که چه فرد یا افرادی در این ماجرای خائنانه دست داشتهاند، نقلهای روایی و تاریخی از اشخاص مختلفی نام بردهاند. یکی از افرادی هم که در این واقعه در مظان اتهام است، فردی به نام زید و پسر عموی حضرت محمدبنباقر(ع) است که گویا اختلافی با امام بر سر ارثیه داشته است. امام باقر(ع) در واقعه عاشورای سال 61هجری و شهادت امام حسین(ع) و یارانش، کودکی 3.5 ساله بود. با اینهمه یعقوبی در تاریخ مشهور خود( جلد دوم تاریخ یعقوبی) قولی از امام آورده که فرموده است:«من ۴ ساله بودم که جدم حسین بن علی کشته شد و شهادت وی و آنچه را در آن وقت به ما رسید به یاد دارم.»
مهرداد نصرتی
No tags for this post.