جایگاه علوم انسانی در کاهش تروریسم جهانی

به طور کلی می توان گفت خانواده، در شناساندن علوم انسانی به کودک و دیگر اعضای خانواده نقش بسزایی دارد و خانواده ها در صورت قدم برداشتن در این مسیر، می توانند فرزندانی با نگرشی قدرتمند تربیت کنند.

به این ترتیب، علوم انسانی مکمل مجموعه یکسری علوم دیگر است و کنش و واکنش انسان در برابر آنها را تحلیل می کند. مثلا برای تحلیل یک فرد به سراغ روانشناسی و برای تحلیل یک گروه یا جامعه به سراغ جامعه شناسی می رویم.

اگر بتوانیم فرهنگ صحیح شناخت علوم انسانی را در خانواده ها و از بدو تولد پیاده کنیم، جامعه خود به خود در مسیر درست خود حرکت می کند.

متاسفانه امروزه تفکرات و به دنبال آن، رفتارها دچار اختلال شده اند. زمانی که در خانواده ها و البته در جامعه بتوانیم بر محور علوم انسانی، وقایع را تحلیل کنیم، خروجی به دست می آید که طی آن ابزارهایی در اختیار انسان قرار می گیرد که از آنها می توانیم به نفع یا ضرر انسان ها استفاده کنیم.

علوم انسانی نه تنها با انسان، بلکه گاهی با نباتات و حیوانات نیز در ارتباط است. همینطور که می بینیم در غرب، گاهی حیوانات جزئی از خانواده به حساب می آیند. در این صورت است که می توان گفت نگرش علوم انسانی، فرای انسان است.

بنابراین علوم انسانی، محیط جغرافیایی را هم در بر می گیرد، حتی در بحث مسایلی مثل تغذیه و فقر نیز پای علوم انسانی هم به میان می آید. بنابراین این پازل را باید به گونه ای بچینیم که به نفع جامعه بشری باشد.

گاهی پیش می آید که ما در جایگاهی قرار می گیریم که عده ای را تروریسم می خوانیم. این در حالی است که آن عده خود را تروریسم نمی دانند. اینجاست که علوم انسانی وارد می شود.

عده ای از این افراد که از منظر عده ای دیگر تروریسم خوانده می شوند، معتقدند که از ایدئولوژی خود دفاع می کنند. از جمله این اختلاف نظرها می توان اختلافات دینی را مثال زد که گاهی ملاک این می شود که کسی را تروریست خطاب کنیم. حال علوم انسانی فارغ از هر نوع تعصب، باور و پیشداوری می تواند چنین مسایلی را تحلیل کند. این نکته را نیز نباید از قلم انداخت که ترور، فقط به معنای کشتن آدم ها نیست، بلکه ترور می تواند مالی و جغرافیایی هم باشد.

ممکن است جایی بحث هویت جغرافیایی پیش بیاید و به دنبال آن بحث تروریسم هم ریشه بدواند. برای مثال در منطقه کشمیر که پاکستان و هندوستان سال هاست بر سر مالکیت این منطقه می جنگند و یا منطقه قره باغ که آذربایجان و ارمنستان بر سر آن مرافعه دارند، به دنبال هویت مکانی خود هستند.

در مواقع بسیاری، رفتارهای ناهنجار ریشه در منافع مالی دارد، درست مثل زمانی که برخی افراد در دریای عمان با قایق به کشتی ها حمله می کنند. در این حالت قطعا برای رسیدن به پول بیشتر این رفتارها از افراد و گروه ها سر می زند، یا زمانی که کسی، فرزند خانواده ای را می دزدد و برای برگرداندن او به خانواده، تقاضای پول می کند نیز مثالی از همین دست است.

این تنها علوم انسانی است که می تواند این ترورها را از کل به جزء تقسیم بندی کرده و به ارزیابی جزءها بپردازد و علت و معلول ها را کشف کند.

برخی از ترورها هم ریشه در مسایل روانی افراد دارد، چرا که ممکن است فردی از اختلالات روانی خاصی رنج ببرد که در این صورت روانشناس بالینی می تواند به ریشه یابی و درمان او اقدام کند.

 

دکتر منصور بهرامی/ روانشناس بالینی و عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا