سیاست‌ورزی در عصر افشاگری

آسانژ شخصیت غریب و سرسختی است. دوست داشتن او برای کسانی که از نزدیک کارهای او را دنبال کرده‌اند، شاید کار ساده ای نباشد؛ اما انکار کاری که او انجام داده نیز غیر ممکن است.

او با کمک منابعی که نام و هویتشان را سعی می‌کند پنهان کند، داده‌ها و اطلاعات طبقه‌بندی شده را بعد از تایید اینکه اطلاعات واقعی است، در ویکی لیکس منتشر می‌کند. درزهای اطلاعاتی او از جمله موارد مربوط به مکالمه خلبان یک هلی‌کوپتر آمریکایی که گروهی از غیر نظامیان را هدف قرار داده بود و همچنین زمانی که انبوهی از مکالمات وزارت امور خارجه را منتشر کرد، تنها باعث ایجاد زلزله‌های سیاسی نشد، بلکه بحث های عمیقی در حوزه رسانه مطرح کرد. آیا کاری که او می‌کند گزارشگری تحقیق و اخلاقی است؟ آیا این روند بر رسانه‌ها و کارهای دقیق و مطالعات تحقیقی آنها تاثیر خواهد گذاشت؟ آینده گزارشگری در دنیای ویکی‌لیکس چگونه خواهد بود؟

راهی که آسانژ در پیش  گرفت متفاوت از مسیری بود که چند سال بعد ادوارد اسنودن برای انتشار داده‌های خود از شنودهای غیر قانونی در پیش گرفت. او برای این کار به روزنامه‌نگاران روی آورد و مسوولیت انتشار را از دوش خود برداشت تا گروه‌های تحقیقی در رسانه‌های حرفه‌ای از امنیت اطلاعاتی که منتشر می شود، مطمئن شوند. این کار راه را بر یکی از نقدهای مهم بر ویکی لیکس که در خطر قرار دادن جان ماموران امنیتی و اطلاعاتی بود می‌بست.

اما فراتر از همه این نقد‌ها و بحث ها فارغ از اینکه آسانژ را خائن یا قهرمان بدانیم، دنیای پس از ویکی‌لیکس تغییر کرده است.

این داده‌ها وجود دارند. شاید ما به روش دستیابی و نشر آنها اعتراض داشته باشیم یا آن را تشویق کنیم، اما آنچه دیده و خوانده شده است را نمی توان از ذهن پاک کرد.

این دنیای جدید خواب را به خصوص بر کسانی که امیدوار بودند در پشت پرده های قطور رازداری سیاسی و اقتصادی و … بتوانند، دور از چشم افکاری عمومی بازی هایی را ترتیب دهند آشفته می سازد.

به آخرین مورد افشاگری ویکی لیکس نگاه کنید.

در روزهایی که دموکرات ها امیدوار بودند با گردهم آوردن حامیان برنی سندرز و هیلاری کلینتون و به خدمت گرفتن محبوب‌ترین چهره های سیاسی، هنری و اقتصادی و با تکیه بر پیامی امیدوار کننده در مقابل پیام تلخ و آخرزمانی جمهوری خواهان، راه پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری را در کنگره ملی حزب خود در فیلادلفیا هموار کنند، همه چیز در آخرین شب از مسیر خود خارج شد و آن زمانی بود که ویکی‌لیکس مجموعه ایمیل های اعضا و همکاران ارشد کمیته ملی دموکرات ها را منتشر کرد که در آن اعضا میان و عالی رتبه حزب، به دنیال راه حل هایی بودند تا بتوانند به اعتبار و آرای برنی سندرز، رقیب هیلاری کلینتون در دور مقدماتی آسیب وارد کنند.

این مساله باعث شد تا در شب این کنگره دبی واسمن شولتز (Debbie Wasserman Schultz) از سمت خود کناره گیری کند تا کنگره حزب با مدیریت دبیرکل موقت کار خود را آغاز کند.

هرچقدر که مقام های حزب تلاش می کنند تا تقصی این افشاگری را بر گردن روسیه یا هر کس دیگری بیندازند، این واقعیت که چنین ماجرا و مکاتباتی در پشت پرده در جریان بوده است، تغییر نمی‌کند.

این دنیای جدید است. دنیای دیجیتال فراموش نمی کند و صحنه بازی برای بازیگران تغییر جدی پیدا کرده است.

برای بازیگران سیاست در نقاط مختلف جهان که به بهانه‌های مختلف، سعی می کنند ترفندها و برنامه‌های خویش را از دید‌ها پنهان نگاه دارند عرصه حرکت کمتر شده است.

سیاست ورزی در دنیای پس از ویکی‌لیکس بیشتر به بازی در خانه‌های شیشه‌ای نزدیک شده است.

 

پوریا ناظمی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا