راویان بی غرض تاریخ یا داستان پردازان؟

با این همه بر کسی پوشیده نیست که در کشور ما برای جذب گردشگران و معرفی این فرهنگ کهن و غنی به جهان از تمام ظرفیت های موجود این عرصه استفاده نشده است.

درباره این نقیصه به تفصیل مقاله ها نوشته و همایش ها برگزار کرده اند و بنا نداریم در این باره چیزی بگوییم.آنچه به عنوان نقیصه ای جدی تر و کمتر مورد اعتنا قرار گرفته در مواجهه با اماکن تاریخی و موزه های مورد مراجعه عامه مردم به چشم می آید و بر آنیم که به آن نگاهی گذرا داشته باشیم، ضعف اطلاعات بسیاری از راهنمایان گردشگری است که نیاز مخاطبان به بیشتر دانستن را اقناع نمی کند.طبیعی است که کارشناسان حوزه میراث های فرهنگی ما که برای پاسخ گویی به مخاطبان و بازدیدکنندگان در اماکن تاریخی و موزه ها مستقر شده اند، علاوه بر این که به قاعده باید تحصیلاتی در حوزه تاریخ و فرهنگ داشته باشند، بی شک باید آموزش هایی هم در این حوزه دیده باشند تا بتوانند ابهامات مراجعان خود را تا حد امکان رفع کنند.اما چرا غالبا این اتفاق نمی افتد؟چرا راهنمایان در حد افرادی که با تکیه بر نقل چندین و چند باره یک روایت، آن را از بر شده اند، تنزل می کنند و مخاطب حس نمی کند با یک کارشناس تاریخی رو به روست؟آیا این نقیصه ریشه در تلقی اشتباهی ندارد که از تاریخ وجود دارد و به تاریخ نه به عنوان علمی مبتنی بر سند و مدرک که به منزله موضوعی نگریسته می شود که می توان در آن تخیل کرد و برداشت های شخصی خود را از آن ارائه داد؟برای رفع این نقیصه می توان تدابیر متعددی اندیشید؛ مثلا به جای بروشورهای تبلیغاتی و بی کیفیتی که بیشتر به بیلان های سازمانی شباهت دارد به تهیه و تدوین جزوات و کتابچه هایی کارآمد، علمی و جذاب برای مخاطبان پرداخت.

چرا راهنمایان در حد افرادی که با تکیه بر نقل چندین و چند باره یک روایت، آن را از بر شده اند، تنزل می کنند و مخاطب حس نمی کند با یک کارشناس تاریخی رو به روست؟

همچنین تشویق دانشجویان رشته های تاریخ و پژوهش هنر و رشته های مشابه برای موضوع قرار دادن سوژه های تاریخی و اماکن مورد بازدید مردم و چاپ پایان نامه های دانشجویی در قالب کتاب( به جای آرشیو کردن این رساله ها در کتاب خانه های موزه ها)، اقدامی ضروری به حساب می آید. تشکیل کارگاه های آموزشی برای ارتقای دانش فنی راهنمایان در فواصل مختلف زمانی، استفاده از دانش فنی استادان فن، تجهیز کتاب خانه های تخصصی و ….و به این فهرست می توان موارد دیگری افزود که مجال مختصر این یادداشت، کوتاه تر از آن است که بتواند نگاهی تفصیلی به این موضوع داشته باشد.با این همه این نوشته را می توان در آمد و مدخلی برای این بحث به حساب آورد که استعداد آن را دارد که مورد نقد و بررسی تفصیلی و عمیق قرار گیرد.

 

مهرداد نصرتی/ روزنامه نگار

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا