باستان‌شناسی و تاریخ یکی نیستند

یکی از موضوعاتی که باید در حوزه باستان‌شناسی موردتوجه قرار گیرد، بحث تفاوت‌های باستان‌شناسی و تاریخ است. متأسفانه بیشتر مردم قادر به درک صحیح تفاوت‌های میان این دو رشته نیستند و عموما باستان‌شناسی را با تاریخ اشتباه می‌گیرند.

بدون تردید، تاریخ یکی از رشته‌هایی است که به‌طور گسترده‌ای در مطالعات باستان‌شناسی مورداستفاده قرار می‌گیرد ولی باید در نظر داشت که باستان‌شناسی، رشته‌ای کاملا مجزا و متفاوت از تاریخ است و حوزه مطالعاتی این دو رشته در بسیاری از حیطه‌ها متفاوت است. نخستین موضوعی که می‌توان درباره این تفاوت ساختاری به آن اشاره کرد، حوزه مطالعاتی هر یک از این دو شاخه مهم از علوم است. رشته تاریخ از زمان آغاز خط و کتابت توسط بشر آغازشده و تا دوران معاصر ادامه دارد.

بیشتر مردم قادر به درک صحیح تفاوت‌های میان این دو رشته نیستند و عموما باستان‌شناسی را با تاریخ اشتباه می‌گیرند.

بر اساس شواهد و مستندات موجود، خط و کتابت برای نخستین بار حدود 2 هزار و 500 سال پیش از میلاد توسط سومری‌ها ابداع شد. اگرچه برخی از مورخان اعتقاد دارند آغاز خط و کتابت حدود 5 هزار سال پیش از میلاد رخ‌داده است اما شواهد قطعی و مستندات فعلی کشف‌شده نشان‌دهنده سابقه 4 هزار و 500 ساله نگارش توسط بشر است. باید در نظر داشت که تاریخ از ابتدای اختراع خط و نگارش آغاز می‌شود، بنابراین حوزه مطالعاتی علم تاریخ از این دوران تا زمان معاصر را در برمی‌گیرد درحالی‌که حوزه مطالعاتی باستان‌شناسی از زمان پیدایش بشر و به‌ویژه انسان ابزارساز است که حدود 5 میلیون سال پیش به عرصه گیتی قدم نهاد؛ بنابراین نخستین نقطه تفاوت این دو رشته، تفاوت در حوزه زمانی مطالعات آن‌ها است.

از سوی دیگر تاریخ علمی است که به‌طور عمده بر پایه شواهد و مدارک نگاشته شده توسط مورخان استوارشده است و منابع تاریخی صرفا بر پایه این گروه از مکتوبات شکل می‌گیرد درحالی‌که منابع مطالعاتی باستان‌شناسی بسیار گسترده‌تر بوده و بیشتر شامل مباحث و شواهد فیزیکی و مادی است. در تعریف استاندارد منابع مطالعاتی باستان‌شناسی می‌توان این منابع را در دو گروه کلی منابع مکتوب و منابع غیر مکتوب تقسیم‌بندی کرد. منابع مکتوب شامل نوشته‌ها و کتب مذهبی و غیرمذهبی است که در طول تاریخ توسط بشر نگاشته شده و به دست پژوهشگران امروزی رسیده است.

در این حوزه، منابع تاریخ و باستان‌شناسی مشترک است، اما در حوزه دیگر منابع مورداستفاده در پژوهش‌های باستان‌شناسی شامل منابع اطلاعاتی است که در پی فعالیت‌های باستان‌شناسانی از قبیل سکه‌شناسی، کتیبه‌های باستانی، ابنیه و آثار معماری باقی‌مانده از گذشته و حفاری و بررسی‌های میدانی به‌دست‌آمده است.

در حقیقت باید اذعان داشت که شواهد و مدارک باستان‌شناسانی از متون تاریخی بسیار قابل‌اعتمادتر است. زمانی که یک مدرک فیزیکی و ملموس از گذشته در دستان ما قرار دارد، می‌توان آن را یک سند غیرقابل‌انکار دانست درحالی‌که در منابع تاریخی، بارها به غرض‌ورزی‌های فرد مورخ روبه‌رو می‌شویم یا با تناقض‌های بزرگی در متون مختلف تاریخی برخورد می‌کنیم که یک رویداد را روایت می‌کنند. در این شرایط، باستان‌شناسی به کمک تاریخ آمده و بسیاری از نکات مبهم تاریخ به کمک باستان‌شناسی روشن‌شده است. البته باید این مسئله را نیز در نظر داشت که این دو رشته هر یک در شناسایی گذشته بشر وظیفه خطیری دارند و به یکدیگر وابسته هستند.

 

فاطمه کردی / دانشجوی مقطع دکترای باستان‌شناسی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا