رابطه جدایی‌ناپذیر علم و رسانه

 باوجود تفاوت‌های فراوانی که در ذات و تعریف خود علم وجود دارد، چه درگذشته و چه در دنیای امروز، علم نیز مانند هر امر اجتماعی دیگری که بشر در طول تاریخ تجربه کرده، به رسانه وابسته بوده است. البته مفهوم و معنی رسانه نیز در طول زمان تغییرکرده است. زمانی نسخه‌هایی که کاتبان از روی نوشته‌های محققان می‌نوشتند و با دشواری‌های فراوان در طول مسیرهای طولانی حمل می کردند و به دست دیگر افراد علاقه‌مند می‌رسانند، رسانه علم محسوب می‌شد. سنت قدیم علم در جهان بر مبنای اشاره به آثار متفکران و نقد و حاشیه نوشتن بر آن‌ها، در دنیایی بدون امکانات ارتباطی سریع و احتمال اندکی که برای ملاقات مکرر میان چهره‌های علمی وجود داشت، بدون کار سترگ نسخه نویسان و کاتبان و البته مترجمانی که آثار دیگران را به زبان‌های رایج برمی‌گرداندند ممکن نبود. توسعه علمی در دوران قدیم بر همین مبنا اتفاق افتاده است.

چه زمانی که کاتبان معبد بابل، گزارش‌های رصدی خود را یادداشت می‌کردند، چه زمانی که چینی‌های باستان هر رویدادی را در آسمان و زمین ثبت می‌کردند و دستور تهیه داروهای گیاهی خود را در تومارهای مکرر بازنویسی می‌کردند تا به دست آیندگان بیفتد، ثبت و انتشار اسناد تنها راه حفظ دانش بوده است. طبیعی است که همه یافته‌های ما و همه ماجراجویی‌های فکری بشر در دوران قدیم ثبت‌نشده است. آن‌هایی که نتوانستند رسانه مناسب را پیدا کنند، در طول زمان فراموش شدند و بارها و بارها ما به دلیل مؤثر و فراگیر نبودن رسانه علم ناچار به اختراع دوباره چرخ شده‌ایم. در جهان اسلامی بارها و بارها دیده‌ایم که به دلیل ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در زمینه ثبت داده‌ها و انتشار آن‌ها و البته نبودن پل‌های ارتباطی با دیگر بخش‌های جهان، بسیاری از یافته‌ها یا به‌طور ناقص باقی‌مانده و امروز قابل ارجاع نیست یا برخی از دستاوردهای دانشمندان این دوره با گذشت قرن‌ها و بعد ازاین که اروپایی‌ها بار دیگر آن‌ها را کشف کردند، بازیابی شده است. در همان دوران قدیم علاوه بر کتب و رسایل و تومارها، نوع دیگری از رسانه‌ها هم وجود داشت که مخاطبش نه هم‌قطاران و دانشمندان دیگر که مردم عادی بودند. سر بازارها و خطابه‌ها یا در نمایشگاه‌ها و جشن‌ها افرادی درباره کارهای عالمان و نظرهای آن‌ها صحبت می‌کردند تا در غیاب رسانه‌های عمومی امروزی، نقش ارتباط بدنه مردم با علم را بر عهده گیرند.

عصر جدید

دوران جدید با ارائه تعریف جدیدی از علم شکل‌گرفته است و در این دوره است که رسانه‌ها بر اساس تجربیات قدیمی نقشی مهم و اساسی در دنیای علم و ارتباط آن با اجتماع بر عهده گرفته‌اند. در دنیای علم مدرن – حداقل در بخش آکادمیک داستان علم – این نشریات و رسانه‌ها و مجلات هستند که ابزار معرفی و توسعه علمی به شمار می‌روند. این رسانه‌ها باهدف انتشار یافته‌های علمی و البته با مخاطب بسیار خاص شکل‌گرفته و منتشر می‌شوند. امروز شما آرا یا نظرات مطرح‌شده درباره موضوعات دقیق را در قالب مقاله‌ها و انتشارات علمی پیدا می‌کنید. دانشمندان هر بار که به یافته جدیدی دست پیدا می‌کنند یا نظریه‌ای را بر اساس داده‌های جدید می‌آزمایند یا نظر دیگری را رد می‌کنند، آن را در قالب مقاله‌های علمی – که با اصول نگارش ویژه نوشته می‌شود- پیاده کرده و آن‌ها را برای انتشار در اختیار مجلات تخصصی قرار می‌دهند. اهمیت این مجلات در این است که هر نوشته به‌صورت ناشناس توسط گروهی از داوران که همگی از متخصصان آن رشته هستند مورد بازبینی قرار می‌گیرد، ایرادها، اشتباه‌ها و تقلب‌های احتمالی یا نبود دقت‌ کافی در این نوشته‌ها شناخته می‌شود و بعد از چندین مرحله بازبینی و ویرایش در صورت تایید در نشریه به چاپ می‌رسد. این سیستم ستون فقرات توسعه علمی و جامعه علمی دوران کنونی است. مقاله‌ها پس از انتشار توسط دانشمندان دیگری که در آن رشته خاص تحقیق می‌کنندف مطالعه می‌شود و میزان اثر هر کار علمی بر اساس شاخص‌هایی ازجمله ضریب تأثیر و میزان ارجاعی که به آن مقاله داده‌شده مورد بازبینی قرار می‌گیرد. به این ترتیب سیستم رسانه‌های علمی تخصصی، نه‌تنها ابزار که بستر و سازوکار رشد و توسعه و انتشار علمی این دوران است.

پل ارتباطی علم و رسانه

باوجودی که این رسانه‌های علمی بستر توسعه و رشد علم هستند اما توان برقراری ارتباط میان مردم و جامعه علمی را ندارند. واقعیت این است تعداد افرادی که می‌توانند یک مقاله را به‌طور کامل بخوانند یا لازم است بخوانند، شاید در اکثر موارد از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نمی‌شود. دانشمندان راه و روش‌هایی برای مطالعه مقاله‌های هم‌قطاران خود دارند و معمولا به مرور خلاصه و نتیجه‌گیری آن اکتفا می‌کنند و فقط زمانی که موضوعی به طور دقیق در حوزه تحقیق آن‌ها باشد ممکن است به سراغ مطالعه کامل آن بروند. بسیاری از این مقاله‌ها فقط برای تعداد انگشت‌شماری از مردم جهان قابل‌فهم است. حتی دانشمندانی که در یک حوزه کار می‌کنند در بیشتر موارد نمی‌توانند از مقاله‌های افرادی که در همان حوزه اما در گرایش متفاوتی کار می‌کنند درک کاملی داشته باشند. به همین دلیل مجلات بزرگ و معتبر علمی در کنار انتشار مقاله‌های علمی بخشی به نام مرور نویسی دارند که در آن روزنامه نگاران یا ژورنالیست‌های علم در حوزه‌های تخصصی علم بر اساس تخصصی که دارند بامطالعه مقاله‌های مهم ولی دشوار و صحبت با افراد مختلف آن‌ها را به زبانی دقیق اما قابل‌فهم برای دانشمندان سایر حوزه‌های تحقیقاتی بازنویسی می‌کنند. چنین مرورهایی اگرچه نسبت به اصل مقاله‌ها فوق‌العاده ساده‌شده‌تر است اما هنوز برای متخصصان حوزه علم نوشته می‌شود و مردم نمی‌توانند با بسیاری از این نوشته‌ها ارتباط مستقیمی برقرار کنند. به همین دلیل بخش دیگری از دنیای رسانه نقش واسطه میان علم و جامعه را بازی می‌کند. سبد متنوعی از رسانه‌ها از کتاب تا رسانه‌های صوتی و تصویری و رسانه‌های علمی با مخاطب عام نقش انتقال مسائل علمی به جامعه را بر عهده‌دارند. این نقشی حیاتی برای بقا و رشد علم است. در دنیای مدرن، علم نیز باید بر اساس قوانین مشخصی برای بقای خود تلاش کند. سازوکارهای اقتصادی، فشارها و تبلیغات سیاسی، نیاز به بودجه‌های تحقیقاتی به‌خصوص در حوزه‌هایی که در حوزه‌های نظری‌تر یا مجردتر قرار دارد، روند رشد و توسعه علم را به گونه بی‌نظیری به برداشت عموم مردم از ماهیت آن متصل ساخته است. از یک‌سو جامعه علمی باید مردم را به‌طور دائم قانع کند که علم و تحقیقات علمی و پژوهش‌های علمی برای جامعه ضروری است و با خطر ظهور دولت‌هایی با سیاست‌های پوپولیستی که به بهانه‌های مختلف سعی در کم کردن بودجه‌های پژوهشی دارند، مبارزه کند. از سوی دیگر دنیای علم نیز مانند هر بخش دیگری از جهان مدرن و بیش از آن‌ها وابسته به نیروی انسانی است. به همین دلیل جامعه علمی باید به‌طور دائم به فعالیت‌های ترویجی و معرفی خود توجه داشته باشد تا علاقه به علم را در بین مردم و بخصوص نسل جدید زنده نگه دارد و انگیزه لازم برای ورود نیروی جدید را – آن‌هم در شرایطی که معادلات اقتصادی خیلی به سود بازیگران دنیای علم نیست- تضمین کند.

از سوی دیگر و مهم‌تر از همه تفکر علمی که موتور محرک دنیای علم مدرن بوده و دستاوردهای آن امروزه همه ما را تحت تاثیر خود قرار داده است ابزارهایی کارآمد برای به‌کارگیری در زندگی روزمره هستند. ایده‌هایی نظیر، باز بودن در مقابل تفکرات جدید، شنیدن و سنجش، بررسی گزینه‌ها بر اساس اعتبار آن‌ها، شک گرایی عقلانی، پذیرفتن اشتباه و اصلاح دائم ایده‌ها و رفتارها بر اساس داده‌ها مواردی نیست که فقط در دنیای علم کاربرد داشته باشد و مردم می‌توانند با استفاده از این زندگی خود را به‌طورجدی ارتقا دهند. یکی از دستاوردهای افزایش و ارتقای آگاهی علمی این است که آگاهی شهروندان در سطح عمومی افزایش می‌یابد و در برابر شایعات، خرافه‌ها و به‌طورکلی در مقابل سو استفاده دیگران مصون‌تر می‌شوند و دریکی از نتایج درخشان چنین روندی ما با شهروندان و رای دهنده‌های آگاه‌تری مواجه می‌شویم که می‌توانند دولت‌ها و سیستم‌های کارآمدتری را بر سر قدرت بیاورند. سوی دیگر ماجرا البته در رابطه میان رسانه‌ها و علم نقش نظارتی است که رسانه‌های علمی در دنیای علم ایفا می‌کنند. این نظارت به معنی دیدن رفتارهای بخش‌های مختلف در بازه‌ای وسیع‌تر و عام‌تر است. در دنیای تخصصی‌شده امروز بسیاری از متخصصان ناچارند بخش عمده‌ای از زندگی حرفه‌ای خود را در یک موضوع بسیار خاص و محدود سپری کنند، بدون این که از رویدادهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و حتی علمی در حوزه‌های دیگر اطلاعی داشته باشند. قرار دادن روندها در چهارچوب تاریخی و اجتماعی و بررسی مسیرها و ایفای نقش چشم و گوش جامعه مخاطب نقش مهمی است که ژورنالیست و بازیگران عرصه رسانه می‌توانند در برابر امکان ظهور اشتباه‌ها بازی کند و اگر در ایفای این نقش کوتاهی کند همه آسیب می‌بینند.

خطرهای پیش رو

دنیای جدید امکانات بی‌نظیری هم برای رسانه و هم برای علم به وجود آورده است اما مانند هر پیشرفت دیگری باید مراقب نیمه‌تاریک ممکن نیز باشیم. در دنیای امروز – که بنگاه‌های تبلیغاتی و سیاسی و فرهنگی در تلاش‌ هستند نگاه خود را به بهانه‌های مختلف و در آب و رنگ مختلف به مردم بفروشند- زمانی که به دلیل قدرت گرفتن علم سو استفاده از آن بیشتر می‌شود و با رشد انفجاری رسانه‌های آنلاین و بدون سیستم سردبیری که برخی آن را یکی از ویژگی‌های رسانه‌های نو می‌نامند، امکان در هم‌آمیخته شدن سره و ناسره افزایش‌ پیدا می کند، اهمیت رسانه‌های علمی که واسطه میان جامعه علمی و مردم هستند و بر اساس اصول دقیق و پذیرفته‌شده و از سویی استانداردهای حرفه‌ای کار می‌کنند، بیش از هرزمانی احساس می‌شود. در این دوره اگرچه با رشد عددی رسانه‌ها مواجه هستیم، اما ضرورت‌های اقتصادی و وابستگی‌ها و تلاش برای سرگرم‌کننده‌تر ساختن محتوا باعث می‌شود بسیاری از داده‌های علمی و روش‌های علمی به‌اشتباه تفسیر و منتشر شود و این یکی از مسائلی است که متصدیان رسانه‌های مربوط به علم بخصوص در بخش ارتباطی میان علم و جامعه باید مراقب آن باشند.

پوریا ناظمی/ روزنامه نگار علم

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا