ضرورت توجه به ارتباطات علم

 مجلات علمی معتبری با عناوین درک عموم از علم، ارتباطات علم، علم، فناوری و جامعه، علم، فناوری و ارزش­های انسانی، مطالعات اجتماعی علم، ارتباطات سلامت، ارتباطات ریسک و بحران و ارتباطات محیط‌زیست طی پنج دهه گذشته منتشرشده­ است که در رشد و پویایی بیشتر مطالعات این حوزه نقش بسیار مهمی داشته است. مرور مقالات منتشرشده در این مجلات نیز نشان­دهنده گسترش و اهمیت روزافزون این حوزه است. ارتباطات علم، درواقع یک حوزه مفهومی کلی است که سه زیرشاخه مهم ارتباطات سلامت، ارتباطات محیط‌زیست و ارتباطات ریسک را در برمی‌گیرد. اکنون این رشته به­عنوان یکی از گروه­های علمی در زیررشته ارتباطات و رسانه­های جمعی در دانشگاه­های زیادی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تدریس می‌شود.

در ایران هم چند سالی است که این رشته­ها، اغلب به شکل مفاهیمی چند، موردتوجه برخی از پ‍ژوهشگران واقع‌شده است. نقطه آغاز این توجه نیز به طرح مباحث مربوط به ترویج علم بازمی­گردد که موردتوجه تعدادی از فیزیکدان­ها و فیلسوفان علم بوده است. اما این آغاز باارزش، در اصل ذیل حوزه کلی ارتباطات علم است که می­تواند غنای نظری و کاربردی خود را پیداکرده و نقش ارتباط‌گری علم در موزه­های علم، مراکز علم، نشریات علمی ـ عمومی و حتی دانشگاه­ها را حرفه­ای و اثربخش کند، زیرا با رویکرد ارتباطات همه این رسانه­ها باید قدرت تولید پیام مؤثر را داشته باشند. این موضوع، ازاین‌رو اهمیت دارد که بسیاری از دست­اندرکاران این حوزه­ها هرچند در تلاش هستند تا اثربخش باشند اما به دلیل فقدان شبکه ارتباطی و نظریه­پردازی لازم نمی­توانند به هدفی که دارند دست پیدا کنند.

از رویکرد تخصصی ارتباطات علم به نظر می­رسد که این رشته مطالعاتی در ایران در کنار نقش بالا باید در این مقطع تاریخی کشور به‌طورجدی موردتوجه و حمایت قرار گیرد. زیرا تمدن چند هزارساله ما درخطر افتاده است. میلیون­ها هکتار جنگل نابودشده زاگرس، مجموعه معضلات آبی کشور از سدها و دریاچه­ها تا آلودگی سفره­های زیرزمینی، ریزگردها، حشرات و رشد بیابان­ها در کنار مسائل فرهنگی ـ اجتماعی حوزه علم مانند تقلب‌های گسترده علمی در مقالات و پایان­نامه­ها، رشد بی­رویه انواع مختلف دانشگاه­ها، بی‌توجهی به نظرات تخصصی متخصصان همه حوزه­ها و فقدان ارتباط بین حوزه علم و حوزه عمومی، یا مسائل عمومی مرتبط با گسترش بیماری­ها، فقر و اعتیاد ­نهیب می­زنند که علم به مسئله جدی و بغرنج جامعه ایران تبدیل‌شده است و باید رسانه­ها افکار عمومی را هر چه بیشتر نسبت به این موضوع­ ها حساس و آگاه سازند. از سوی دیگر، از رویکرد ارتباطات و باور به افکار عمومی و اثرگذاری آن در همه حوزه­ها، لازم به نظر می­رسد که باید در این شرایط همه باهم در ارتباط باشیم و در این شرایط تنها رسانه­ها هستند که این شانس را به ما می­دهند که با یکدیگر ارتباط بیشتری داشته باشیم.

رسانه ­ها بوی‍ژه در شکل رسانه­ های جمعی، می­توانند پیام را به همه نقاط کشور برسانند و متخصصان باید بتوانند از آن‌ها استفاده کنند و پیام­های علمی عمومی را به مردم برسانند. مطالعات زیادی، ظرفیت رسانه­های جمعی برای تأثیر بر کسب اطلاعات، نگرش و رفتار عمومی را نشان داده اند. نیمیش کاپور در کنفرانس بین‌المللی شیمی، علوم زیستی و محیط‌زیست، نتایج تحقیقی در هند را بیان کرد که نشان می­داد رسانه­ های الکترونیک و چاپی، نقش مهمی در ایجاد آگاهی زیست‌محیطی و انتشار فناوری‌های نوین کشاورزی در بین روستائیان دارند و در مقایسه با تماس­های بین فردی، اطلاعات را با سرعت بیشتری منتقل می­کنند. این تجربه، لزوم استفاده درست از کانال­های اطلاعاتی برای انتشار دانش و اطلاعات مربوط به محیط‌زیست، بهداشت یا هر مسئله اجتماعی دیگری را نشان می­دهد. برای مثال رسانه­ها در همه سطوح بهداشت عمومی به کار گرفته می­ شوند تا در یادگیری اطلاعات و دانش صحیح بهداشتی، تغییر نگرش­ها و ارزش­های بهداشتی و ایجاد رفتار بهداشتی جدید اثرگذار باشند.

البته به این معنی نیست که مخاطبان منفعل انگاشته می­شوند، بلکه به این دلیل است که ارتباط­گران علمی، پیام­های علمی عمومی را طبق معیارهای درست تنظیم می­کنند تا حداکثر کارایی را داشته باشد و مطابق با نیازها و اولویت­های رسانه­ها باشند تا مخاطب با پیام احساس همدلی و هم­نوایی کند. یکی از نمونه­ های موفق ارتباطات علم به نقش رسانه­ها در کاستن از میزان مصرف سیگار در کشور آمریکا مربوط است. پ‍ژوهشی که دیویس و همکارانش درباره نقش رسانه­ها در افزایش و کاهش مصرف سیگار انجام داده­اند، نشان می­دهد که تحت تأثیر استفاده مناسب ارتباط­گران از رسانه­ها، تعداد سیگاری­ها از 42 درصد در سال 1965 به 21 درصد در سال 2006 کاهش یافت و درصد سیگاری­های بین 18 تا 36 سال که در سال 2006، ترک سیگار کرده­اند، 34 درصد بوده است. همچنین میزان شیوع سیگار کشیدن در بین جوانان به­طور فراوانی کاهش یافت. این رخداد به این دلیل به وقوع پیوست که ارتباط­گران از حمایت مادی و معنوی سیاست­گذاران برخوردار شدند و متخصصان رشته­های گوناگون علمی ضمن اعتماد به ارتباط­گران علم، رابطه و پیوند حرفه‌ای تنگاتنگی با آن‌ها برقرار ساختند تا کارآمدی زنجیره علم، رسانه و جامعه بیشتر شود.

توجه به این نمونه­ ها، حاکی از اهمیت قائل شدن به نقش متخصصان ارتباطات علم در حوزه‌های عملی و نظری است. امروزه اهمیت ارتباطات علم در توسعه جوامع و رفع مشکلات آن‌ها به‌اندازه‌ای است که در پروژه­های علمی و اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، جایگاه انکارناپذیری دارند. بر این اساس به پروژه­هایی مانند ساخت رصدخانه ملی ایران، مبارزه با فقر و اعتیاد، یا برنامه­ریزی­های جمعیتی کشور توجه کرده و جای ارتباط­گران علم را معین کنید و در ادامه سپس به میزان وقوف، آگاهی و مشارکت مردم در این برنامه­ ها نیز توجه کنید. بدون ­تردید، حلقه مفقوده، ارتباط­گران و رسانه­های علم هستند که قدرت تجهیز افکار عمومی و افزایش آگاهی جامعه را دارند.

 

زهرا اجاق/ دکتری ارتباطات علم

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا