ضرورت تدوین نقشه راه برنامه فضایی ایران

نام‌گذاری روز یا هفته‌ای به نام یک موضوع علمی بهانه‌ای است برای اینکه آن موضوع و اهمیت آن در بین افکار عمومی مطرح شود. برنامه‌ای مانند هفته فضا علاوه بر اینکه قاعدتاً باید برای مخاطبان عام و به‌خصوص نوجوانان و جوانان بهانه‌ای را ایجاد کند که علاقه آن‌ها به حوزه فضا جذب و ایده ادامه تحصیل و کار در چنین حوزه‌ای را در ذهن داشته باشند، برای مسئولان برنامه فضایی ایران نیز فرصتی است تا ایده‌ها و برنامه‌های خود را مطرح کنند.

امسال هم در هفته جهانی فضا مدیران برنامه فضایی ایران که در یک سال گذشته شاهد تغییر ساختار دوباره‌ای بودند، فرصت را غنیمت شمردند تا درباره اولویت‌ها و برنامه‌های فضایی ایران در بخش غیردفاعی سخن بگویند.

مرور سریع سر خط بحث‌های این مدیران در این مرحله کمی ممکن است باعث نگرانی شود. به نظر می‌رسد پس از تغییر دوباره ساختار و باوجود سازمان‌ها و اسناد بالادستی هنوز برنامه جامع و دقیق و جزئی مورد توافقی در بین سازمان‌های متعدد فضایی ایران وجود دارد. درحالی‌که یکی از مدیران سازمان فضایی از عدم برنامه‌ریزی دقیق زمانی در آزمون‌های برنامه سرنشین دار فضایی می‌گوید، مدیر پژوهشگاه هوافضا از آماده بودن شرایط برای آزمایش پرواز زیر مداری تا آخر سال آینده خبر می‌دهد. درحالی‌که بخشی از برنامه بر ساخت ماهواره تأکید می‌کند، معلوم نیست که چه ماهواره‌ای و با چه منظوری الآن در اولویت است آیا ماهواره‌های سفارش داده‌شده که هنوز تحویل نشده‌اند در اولویت است؟ آیا با هدف مشخصی برنامه مشخصی برای ساخت و پرتاب ماهواره وجود دارد؟

متأسفانه گاهی چنین بی‌برنامگی زیر واژه‌های کلی پنهان می‌شود. برای مثال ایده ساخت ماهواره ملی شاید ایده جالبی باشد اما دقیقاً این ماهواره ملی چیست و قرار است چه کند؟ کاربردش چیست؟ در کدام مدار و با چه هدفی قرار می‌گیرد؟

به نظر می‌رسد چیزی که برنامه فضایی ایران بیش از هر چیز نیاز دارد برنامه جامع و مورد قبولی برای همه بازیگران آن است.

این برنامه باید دقیق و جزئی و زمان‌دار باشد. اگر سیاست‌گذاران ایده وجود یک آژانس فضایی مرجع برای مدیریت بر برنامه فضایی دولتی ایران در بخش غیر دفاعی را که بتواند نقشی هماهنگ‌کننده را ایفا کند و مانع اتلاف منابع اندک و کارهای موازی شود، ضروری نمی‌دانند حداقل می‌توانند با تشکیل فدراسیونی از آژانس‌ها و سازمان‌ها و پژوهشگاه‌های موجود نقشه راهی برای خود تعریف کنند و اهداف سازمانی را در نقشه‌ای بزرگ‌تر به گونه کنار هم بچینند که نیروها همدیگر را خنثی نکنند.

این به معنی انحصار در بخش فضایی نیست. اگر یک پژوهشگاه توان ساخت پرتابگرهایی برای مدارهای پایین و متوسط را دارد، می‌تواند از این توان در قالب پروژه‌های مشترک با دانشگاه‌ها برای پرتاب ماهواره‌های دانشگاهی و پژوهشی استفاده کند و حتی کسب درآمد کنند اما می‌داند نقشش در برنامه ملی فضایی ایران برای مثال تمرکز بر توسعه پرتابگرهای مدار بالایی است که قرار است فلان ماهواره مشخص را که بخش دیگری در حال تولید است در مدار قرار دهد.

در چنین نقشه‌ای باید مشخص شود اولویت‌های ما چیست؟ برنامه فضایی سرنشین دار در کجای منظومه برنامه فضایی ما قرار دارد؟ آیا کار درستی است که ما بودجه و هزینه و تبلیغ عظیمی را روی پرواز زیر مداری انسان بگذاریم در شرایطی که الآن پروازهای زیر مداری به موضوعی برای شرکت‌های خصوصی تبدیل‌شده و وارد حوزه توریسم شده است؟ یا اینکه بهتر است در این بخش به سراغ مشارکت‌های بین‌المللی برویم. اگر شرایط برای همکاری با ناسا تقریباً غیرممکن و برای آژانس فضایی اروپا بسیار دشوار است شاید گزینه منطقی‌تر تعریف نوعی همکاری بین‌المللی با کشورهایی نظیر روسیه، چین و هندوستان در بخش سرنشین دار باشد و به‌جای آن هزینه بالا در توسعه فناوری پروازهای سرنشین دار سعی در توسعه بخش کاربردهای اکتشافی و علمی فضایی کنیم؟ باید بدانیم آیا در برنامه آینده ما در طی یک دهه یا دو دهه آینده آیا ممکن است جایی برای یک تلسکوپ فضایی کوچک باز شود؟ آیا ممکن است کاوشگری روباتیک را ایران راهی ماه کند؟ آیا در بخش نظارت زمین ماهواره‌های بررسی زمین و کاوش منابع قرار است در چه زمانی ساخته و در مدار قرار گیرند؟ یا اصلاً اولویتی برای هرکدام از این موارد و موارد دیگر وجود دارد؟

مهم‌ترین بخش چنین برنامه‌ای باید تعریف مشخص و دقیق و زمان‌دار اهداف کلان باشد. باید بدانیم که قرار است در کدام فصل کدام سال کدام مأموریت را با چه اهدافی اجرا کنیم. در غیر این صورت می‌توانیم هر کاری را به‌عنوان موفقیت معرفی کنیم بدون آنکه پیشرفتی داشته باشیم. اگر قرار است ماهواره ملی را معرفی کنیم، باید معلوم کنیم هدفمان از ماهواره چیست؟ دقیقاً قرار است چه‌کارهایی را انجام دهد؟ قرار است چه ابزارهایی داشته باشد؟ قرار است کی ساخته شود و کی پرتاب شود؟ و هم خودمان و هم دیگران به این جدول زمانی بیرون آمده از یک کار تحقیقی و تخصصی وفادار بمانیم.

زمان اندکی برای کشوری نظیر ایران وجود دارد که بتواند در بازی فضایی نقشی برای آینده بر عهده بگیرد. بیش از یک دهه از تشکیل سازمان فضایی ایران می‌گذرد و در این مدت ما شاهد تغییر ساختارهای مکرر بودیم. چنین تغییراتی حتماً روی کیفیت کارها اثر می‌گذارد و زمان از دست می‌رود و در کنار آن هزینه‌های جنبی را تولید می‌کند که چندین برابر هزینه‌هایی است که واقعاً روی برنامه فضایی می‌تواند مؤثر باشد.

امیدوار باشیم تا سال آینده شاهد آغاز طراحی چنین برنامه درازمدت، دقیق و جامعی باشیم که با شرط وفاداری بازیگران فضایی به آن نوشته شود.

پوریا ناظمی / روزنامه نگار علم

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا